عاشق امام زمان

 

عاشق امام زمان عج
 
او عاشق امام زمان بود ، عاشقي كه قلبش را وقف محبوب خويش كرده بود ، او منتظر بود ، 
 
چشمانش نشانه اي براي چشم انتظاران حضرت ولي عصر ع بود.آن چنان منتظر بود كه
 
حتي شب ها به ياد آن حضرت به بستر خواب مي رفت و اين شعر را زمزمه مي كرد :
 
چو شو گيرم خيالت را در آغوش               سحر از بستر بوي گل آيو
 
و هنگامي كه براي نماز شب بر مي خاست بوي عطر فضاي اطرافش را پر كرده بود.
 
او دل داده امام زمان عج بود به طوري كه حضرت ولي عصر ع به ايشان فرمودند :
 
 اي حاج ملا آقا جان! ما تا تو را داريم ، غم نداريم
 
@گداي راه تو هستم:
 
مرحوم حاج ملاآقاجان موقع خواب دستش را دراز مي كرد و زير سرش مي گذاشت و
 
مي خوابيد و مي گفت : من مثل اين گدا ها ، گداي سر راه امام زمان ع هستم.
 
كتاب : ارواح معين
 
نويسنده : ابوالفضل سبزي
 
اللهم عجل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : شنبه 23 شهريور 1392
دوست داشتن امام زمان به دله ؟؟!!

 

گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟   
                                                    
گفت: آره!
 
گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
 
گفت: خب چیزه!.... ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله
 
گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد
 
گفت: چرا؟
 
براش یه مثال زدم:
 
گفتم:
 
فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران 
 
داره باهاش شام می‌خوره. تو هم سراسیمه میری و می‌بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره 
 
دل میده و قلوه می‌گیره. عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟
 
بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه:
 
عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی:
 
اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟
 
اونم بر می‌گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله...
 
دیدم حالتش عوض شده
 
بهش گفتم:
 
تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟
 
 تو نشستی با یه دختره عشقبازی می‌کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟
 
 حرف شوهرت رو باور می‌کنی؟
 
گفت: معلومه که نه! دارم می‌بینم که خیانت می‌کنه ، چطور باور کنم؟ 
 
معلومه که دروغ میگه
 
گفتم: پس حجابت... .
 
اشک تو چشاش جمع شده بود
 
روسری اش رو کشید جلو
 
با صدای لرزونش گفت: 
 
من جونم رو فدای امام زمانم می کنم، حجاب که قابلش رو نداره
 
از فردا دیدم با چادر اومده
 
گفتم: 
 
با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
 
خندید و گفت: 
 
می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره
 
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه.
 
برداشت از وبلاگ خاک مقدس
 
اللهم عجل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : شنبه 23 شهريور 1392
معناي غيبت امام عصر دركلام حاج اسماعيل دولابي

 

امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟ 
 
عارف مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی، معنای غیبت حضرت ولی عصر(عج) را 
 
اینگونه تشریح می‌کنند: 
 
سوال شد امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟ گفتم غایب؟ کدام غایب؟
 
بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید:
 
پدرم گم شده است. ما مثل بچه‌ای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد
 
و در طول مسیر از بازاری عبور می‌کنند. بچه جلب ویترین مغازه‌ها می‌شود و دست پدر را رها 
 
می‌کند و در بازار گم می‌شود و وقتی متوجه می‌شود که دیگر پدر را نمی‌بیند، گمان می‌کند 
 
پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیاء و اولیاء پدران خلق اند
 
و دست خلائق را می‌گیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند.
 
غالب خلائق جلب متاع‌ های دنیا شده‌اند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شده‌اند. 
 
امام زمان (عج) گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشته‌ایم. امام غایب نیست،ختو 
 
نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت رو که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد،
 
آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی. 
 
برگرفته از کتاب امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی/مهدی لک علی آبادی/ ص ۳۰
 
اللهم عجل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره
 

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : شنبه 23 شهريور 1392
پایان دنیا
       
پایان دنیا؟!
     

        

طنز نوشت:

طبق پیشگویی قوم مایاها، قرار بود دنیا،مورخ ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۲به پایان برسد.

سوال اینجاست؛ که آی قبیله ی مایاها! پیشگوییتان دروغ از آب درآمد و یا اینکه این روح من است با شما سخن می گوید؟!!

دلنوشت:

گفتند: دنیا به پایان می رسد!!!!!!!!!!!!!!!!

چه باک؛ آنقدر یلداهای سرد بدون خورشید شمردیم که هیچ خبری، هیچ اتفاقی اینچنین ، نگرانمان نمی کند.

و چه پیشگویی مضحکی !  وقتی که  ما به وعده ی خدا ایمان داریم؛ دنیا تمام نمی شود تا تو نیایی...

حتم داریم می آیی و زمین پیش از پایان عمرش، به طعم خوش حضور تو شیرین خواهد شد.

 

*******

برای دیدن سایز واقعی تصویر کلیک کنید

حجت الاسلام درانی:

دشمن از حربه های مختلفی برای ناامید کردن بشریت استفاده می کند. یکی از این حربه ها؛

مطرح کردن پیشگویی پایان دنیا بود.

و چقدر خوب شداین اتفاق افتاد و برای همگان ثابت شد تا زمانی که وجود مبارک حضرت ولی عصر

ارواحنا فداه ظهور نکند، دنیا به پایان نخواهد رسید. از طرفی بعد از ظهور حضرت، دنیا تازه آباد

می شود.

دشمن می خواهد معتقدان مهدویت را تضعیف کندو دلیلش در اعتقاد مشترک ادیان برا ی موعود

است ولو با نام های دیگر. مسلمانان، یهودیان، مسیحیت، و...حتی ادیان غیر توحیدی نیز

بر این باورند.

 اما هدف دشمن: آیا گروهی که اقدام به این کار می کنند بدنبال منفعت اقتصادی، فرهنگی،

سیاسی و امثال آن هستند یا اینکه چیز ریشه ای تر را هدف قرار داده اند؟

در واقع بعد از این شایعه جدا از افزایش درصد هجوم افراد به کالیفرنیا (به خیال اینکه این منطقه محفوظ تر از جاهای  دیگر دنیا است)

و کسب منفعت اقتصادی؛ می توان گفت اهداف دیگری را هم دنبال می کنند مثلا مطرح نمودن نظام های متفاوت به عنوان

نجات بخش امروزه ی غرب.

و آنقدر در دل افراد بخصوص اندیشمندان نفوذ کردند  طوری که این افراد به خودشون اجازه و جرئت نمی دهند که نسبت به چنین

مسائلی انتقاد کنند.

و این نشان دهنده ی این است که دشمن می خواهد یک جهالت نوین را به مردم تحمیل کند و حتی افراد تحصیل کرده  و روشن فکر

هم متاثر از این افکار شوند.

وارائه این مسائل و یا طراحی نمادهایی که صهیونیسم رویشان کار می کند، هدف سرگرم کردن ماست تا با خیال آسوده جنایاتشان

را ادامه دهند.

اصلا اگر این پیشگوییتان درست است و دیروز را پایان دنیا می دانستید پس چرا همچنان شهرک سازی هایتان در سرزمین های

اشغالی ادامه دارد؟!

و یا چرا آزمایش های مختلف هسته ای انجام می دهند و چرا نشست های مختلف جهانی  شکل می گیرد؟

البته با این بیداری که در جهان برپا شده، بعید می دانم دیگر این حربه ها کاری باشد.

اما چرا باز عده ای قبول می کنند؟ خلاصه در روی زمین عده ای آگاه هستند و این موضوعات برایشان مضحک هست.

عده ای هم پیرو و یک قشر هم سرگردان و به عبارت دیگر قشر خاکستری.

وقتی دشمن روی چنین مسائلی کار می کند، اصلیت موضوع را خراب کرده و سپس صورت دیگری از آن را در ذهن ما تداعی می کند؛

آنوقت همین موتور متحرک، تبدیل به یک داروی خطرناک و خواب آور برای جامعه ی منتظر می شود.

و چون دشمن نتوانست عقیده ی مهدویت را از مردم بگیرد، سعی می کند آن را در ذهن مردم خراب کندو مقوله ی انتظار مهدوی

را که آثار و پیامدهای مثبتی دارد به یک انتظار تلخ و منفی در ذهن بشر تبدیل می کند.


پی نوشت:مباحث کارشناسی حجت الاسلام درانی در برنامه تلویزیونی عطر عاشقی شبکه تهران
       
       
     

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 22 شهريور 1392
عذر تقصیر به ساحت مقدس آقا...
       
حکایت ما حکایت حر است...
           
    
  عذر تقصیر به ساحت مقدس آقا...

حکايت ما حکايت حُرّ است و حکايت او حکايت امام

حکایت ما حکایت حُرّ است، می‌پنداشتیم مأموریم و معذور؛ می‌پنداشتیم نمی‌توانیم نفسْ‌مان را اطاعت نکنیم.

و حکایت ما، حکایت حُرّ است؛ خدا هم می‌داند امام را دوست داریم.

حکایت ما حکایت حُرّ است؛ سر درگمیم. در جو بدی‌ها گرفتار شدیم؛ ذاتمان بد نیست، جانمان بد نیست؛ امام را دوست داریم.
 
حکایت ما حکایت حُرّ است؛ فکر نمی‌کردیم مخالفت ما، گناه ما، کار را به اینجا می‌کشد که شمشیر‌های ناجوانمردانه غیبت ا
 
مام را احاطه می‌کند.

حکایت ما حکایت حُرّ است؛ فکر نمی‌کردیم که من و کوتاهی‌های من هم می‌تواند مانع حرکت او گردد و یا باعث غم و
 
اندوه او و همراهان و همدلانش.

و حکایت ما حکایت حُرّ است؛ خدا می‌داند پشیمانیم!

حکایت ما حکایت حُرّ است؛ به ارزیابی رسیده‌ایم. چه کنیم؟
 
ولی خدا را همراه شویم یا یزید و ابن‌زیاد شهوات و نفسْ‌مان را؟ کمی حریت و آزادگی می‌خواهد.

حکایت ما حکایت حُرّ است؛ به نتیجه رسیده‌ایم عذر تقصیر به محضر امام خود بیاوریم و از خود او مدد بخواهیم.
 
به دامن او متوسل شویم و از ساحت مقدس او عذرخواهی کنیم که طبیب است و درد حُرّ را می‌داند.

حکایت ما حکایت حُرّ است و زبان ما همان مطلب (هزاران چو ما بی سر و پایی فدای یک موی حر) که آیا چو
 
منی را هم به محضرت پناهی هست؟

حکایت ما حکایت حُرّ است؛ راه‌ها را رفته‌ایم و خسته‌ایم؛ از سپهسالاری شیطان خسته‌ایم.
 
از سربازی و فرمانروایی جنود شیطان خسته‌ایم. نوکری امام را برگزیده‌ایم.

حکایت ما حکایت حُرّ است؛ بین جهنم و بهشت انتخاب می‌کنیم و به یقین بهشت را بر می‌گزینیم.

حکایت ما حکایت حُرّ است؛ نیامده‌ایم فقط اشک خود را به امام عرضه کنیم که قرن‌ها بسیاری گریسته‌اند
 
و عُمرِ سعد‌ها گریستند و هتک حرمت کردند و خیمه‌ها آتش زدند و سرها به نیزه بردند.

حکایت ما حکایت حُرّ است، که اشکمان را با سوار بر مرکب یاری شدن و بیعت و جان‌فشانی برای ولی خدا گره زدیم.
 
شاید کمی از بار شرمندگی‌مان بکاهد. شاید خجالت فراموشی و از یاد بردن آقا را کم کند.

حکایت ما حکایت حُرّ است؛ سر در گریبانیم. چهره گریانیم. با عمق وجود پشیمانیم.

حکایت ما حکایت حُرّ است؛ خسته، نادم و پشیمان. می‌تواند امام نپذیردمان، که ما دلش را به درد آورده‌ایم.
 
می‌تواند ردّمان کند؛ اما حکایت او حکایت امام است و حکایت ما حکایت حر.

و ای کاش حکایت ما، حکایت حُرّ بود؛ مردانه گذشته را جبران می‌کردیم. امام را یاری و جان فدایش می‌کردیم.

و ای کاش حکایت ما، حکایت حُرّ بود؛ محبت و دعای امام شاملمان می‌شد، سرمان را به زانو می‌گرفت
 
و منزلتی به عظمت حُرّ می‌یافتیم كه البته کسی به عظمت یاران امام حسین(ع) - حُرّ و دیگران- نخواهد رسید.

و ای کاش حکایت ما، حکایت حُرّ بود، عاقبت او بخیر شد و ما هنوز در میانه را و امتحانات فراوان..

کاش می شد مثل حر باشیم و به پای امام مان پیر شویم

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 22 شهريور 1392
اشتباه شيخ مفيد وعنايت امام عصربه شيخ

 

شخصی روستایی خدمت شیخ رسید و سؤال کرد:

«زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است؛ آیا باید شکم این زن را پاره کرده و طفل را بیرون بیاوریم و یا این که با آن حمل،

او را دفن کنیم»؟ شیخ پاسخ داد: «با همان حمل او را دفن کنید»!

 

آن مرد برگشت. در میان راه دید سواری از پشت سر می‏تازد و می‏آید، چون نزدیک رسید، گفت:

«ای مرد، شیخ فرموده است که شکم آن زن را پاره کرده و طفل را بیرون آورده و زن را دفن کنید». آن مرد چنین کرد.

 

پس از چندی ماجرا را برای شیخ نقل کردند. شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص

صاحب الامر (عج) بوده است. حالا که در احکام شرعیه خطا می‏کنم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهم».

لذا به خانه رفت و در خانه را بست و بیرون نیامد و پاسخ مراجعین را نمی‏داد.

 

تا اینکه از سوی حضرت ولی عصر(عج) توقیعی (نامه‏ای) برای شیخ بیرون آمد با این مضمون که:

«وظیفه‏ی شماست که فتوا بدهید و وظیفه‏ی ماست که شما را حمایت کرده و نگذاریم که در خطا بیافتید».

پس از این دستور، شیخ بار دیگر بر مسند فتوا نشست.

 

نقل شده است که در مدت 30 سال، 30 توقیع از ناحیه مقدس امام عصر(عج) برای شیخ مفید صادر شد

و در عنوان توقیع نوشته بود: «للاخ الاعز السدید الشیخ المفید» یعنی «برای برادر گرامی و استوار، شیخ مفید».

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

منبع: داستان‏هایی از زندگی علماء، تألیف محمدتقی صرفی، دفتر نشر برگزیده قم. (با اندک تصرف و ویرایش)


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392
چه خوش است صوت قرآن وتو دلربا شنيدن

 

چه خوش است صوت قرآن          زتو دلربا شنیدن

به رخت نظاره کردن                سخن  خدا شنیدن

میرزا حسین لاهیجی رشتی از شیخ زین العابدین سلماسی نقل کرده است.

روزی بحر  العلوم وارد حرم مطهر علی علیه السلام شد بیت فوق را زمزمه می کرد.

وپس از آن از بحر العلوم سوال کردم :سبب خواندن این بیت چه بود ؟فرمود: چون وارد حرم شدم دیدم امام زمان (عج) در بالای سر به آواز بلند قرآن تلاوت می کند . چون صدای آن بزرگوارراشنیدم این شعر را خواندم.

پس وارد حرم شد قرائت را ترک نمود و از حرم  بیرون رفت .

فوائد الرضویه ص 682

 

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392
این یک داستان نیست

این یک داستان نیست

غصه است

 

 

 

این یک داستان نیست
 
غصه است
 
در همين نزديكي‌ها
 
آيا زماني فرا خواهد رسيد كه باور كنيم در همين نزديكي‌ها چشم‌هاي نگراني زندگي‌امان را هر روز مرور مي‌كند؟
 
چشماني مضطرب، كه منتظر است تا با خوب شدن ما دلخوشانه پا در ركاب ظهور نهد.
 
بياييم صادقانه يك بار هم شده بي‌نيرنگ دست بر آستان نيازش بريم و شرمگينانه بگوييم اگر چشم به راه خوب شدن
 
مايي تا بيايي چنين نخواهد شد؛ تا چنينيم.
 
پس خود از خدا بخواه چنان شود.
 
تو خود خوب مي‌داني كه امواج پرتلاطم و سهمگين فتنه‌هاي آخرالزماني مي‌رود تا آخرين باقي‌مانده‌هاي اين بنيان را ببرد.
 
ا اي عزيز! بر ما ببخش كه چه بسيار دروغ‌گويان لاف‌زن شده‌ايم. آيا باوركردني‌ست با وجود ده‌ها و صدها و هزاران مؤسسه
 
و مركز و بنياد و محفل و شيفته، همچنان گرد غريبي بر روي شما باشد؟!  كه تو به اندازه يك باشگاه ورزشي نيز نزد ما مهم نيستي.
 
چه كسي باور مي‌كند؟
 
چه گناهي دارند جوانان علاقه‌مند به تو كه نمي‌توانند بلنداي عظمت تو را در فراز مناره‌هاي مسجدي به نام تو جستجو كنند؟
 
چه تقصيري دارند نوجوانان عزيزي كه آنها را به اين پندار واداشته‌اند كه نور معرفت تو را در ‍ژرفاي چاه عريضه جستجو كنند؟
 
اي مسافر غريب! نمي‌خواهم دردي بر دردهاي تو باشم كه اين دلگويه‌هاي دل دردمندست. و نه زخمي بر دل دوستان راستين تو،
 
كه حساب آنها، نيك مي‌دانم از اين خطاب‌ها جداست.
 
زهي خوشخيالي است كه موج گوش‌آزار حضور بي‌حاصل برخي وقت‌گذران‌ها را به ظهور صغرا تفسير كنيم كه
 
نيمه شبها تابستان برخي مكان‌هاي منسوب به تو، گواهي بر ناصواب بودن اين برداشت است.
 
خود خوب مي‌دانيم آنچه بر ما مي‌رود، نه ياد تنهايي‌هاي غريبانه تو، كه رفع نيازهاي پست دنيايي ماست.
 
و اين هجوم، نه براي آزادي تو از زندان غيبت، كه براي رفاه بيشتر خود است.
 
به راستي كدام‌يك از ما مدعيانيم كه آمدن تو را آن‌گونه كه واقعيت خواهد يافت، برتابيم؟
 
تا چه حد خود را براي آن آمدن، مهيا ساخته‌ايم؟...
 
و ماآيا هرگز به اين فكر كرد‌ه‌ايم گريه‌هاي نيمه شب آن مسافر غريب براي چيست؟
 
بي‌گمان بخشي از آن مويه‌ها براي بي وفايي ماست.
 
او مي‌گريد؛ اما نه براي عريضه‌هاي چاه‌ها؛ كه براي گرفتارآمدگان در چاه‌هاي خود خواهي.
 
او مي‌گريد؛ اما نه براي فرو غلطيدن جوانان در ورطه‌هاي گمراهي كه براي سكوت دانشمندان.
 
 
مي‌نالد . 
 
اما نه براي خود كه براي ما...
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392
فقط گناهکاران بخوانند

 

کجایند گناهکارانی که به بهانه گناه و معصیت، از امام مهـربانـشان می ترسند و ظهورش را به ضرر خود می دانند ؟!

ببینید حضرت صاحب(ارواحنا فداه) چطور برای ما شیعیان دعا می کنند و تا چه حد به فکرمان هستند ولی ما از دعایی ساده برای ایشان دریغ می کنیم...!!!؟ و حتی این را بهانه می کنیم که ایشان که دیگر به ما توجهی ندارند! ولی غافل از اینکه حضرت روی تک تک ما حساب باز کرده اند...

سید بن طاووس(رحمةالله علیه) می فرماید: سحرگاهی در سرداب مقدس سامراء بودم، ناگاه صدای مولایم امام زمان(روحی فداه) را شنیدم که برای شیعیان خود دعا می کردند و عرضه می داشتند :

« خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و باقیمانده طینت(گِل) ما خلق کرده ای ، آنها گناهان زیادی با اتکاء بر محبت و ولایت ما انجام داده اند؛ اگر گناهان آنها گناهی است که در ارتباط با توست از آنها بگذر که ما را راضی کرده ای و آنچه از گناهان آنها در ارتباط با خودشان هست خودت بین آنها را اصلاح کن و آنها را از آتش جهنم نجات بده و آنها را با دشمنان ما در خشم و غضب خود جمع نفرما.» (برکات حضرت ولی عصر(سلام الله علیه) ، ص۳۹۹)

گرچه امام زمان(عجل الله فرجه) از گناهان و خطاهای ما آزرده خاطر می شوند، همچنان که در نامه ای مرقوم فرمودند: « جاهلان و احمق های شیعه و کسانی که بال پشه از دینداری آنان برتر و محکم تر است ما را آزار می دهند. » (الإحتجاج ، شیخ مفید ، ج2 ، ص474)

اما باز هم مانند پدری مهربان برای گناهکاران شیعه دعا می کنند و از خدا برای آنان طلب آمرزش می نمایند ؛ و جالب تر این که به خداوند متعال عرضه می دارند:                      « اگر آنها را بیامرزی ، ما را راضی کرده ای. »

خدایا به بزرگی خودت، مارا شرمنده لطف امام زمانمان(ارواحنا فداه) مگردان!

هـر چـنـد گــنـاه مـا دلـــت  آزارد  /   لـطـف و کرم تـو بـر سـر ما بـارد یک چیز ز نـوکـری  خود فهمیدم  /   اربـــاب هـوای نــوکــرش را دارد


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392
علت تأخیر ظهور حضرت مهدی(عج)

غالب احاديثي كه اشاره به عملكرد حضرت مهدي‌عليه السلام بعد از ظهور دارد به اين نحو است كه خداوند به توسط حضرت، عالم را از عدل و داد پر مي‌كند همان طوري كه زمين پر از ظلم شده باشد كه اين در حقيقت تشبيه است نه شرطيت و عليت، يعني ظلم و فساد علت ظهور باشد. به تعبير ديگر: فساد، هدف نيست، بلكه آمادگي، هدف است. بر خلاف آنچه برخي تصور مي‌كنند آنچه براي تسريع ظهور مصلح جهاني لازم است، وجود ظلم و فساد در سراسر زمين نيست، بلكه يك آمادگي و تشنگي لازم است. البته نمي‌توان انكار كرد كه افزايش ظلم و فساد يكي از علل آمادگي و تشنگي خواهد بود، زيرا هنگامي كه مردم جهان ثمره تلخ و شوم تبعيض‌ها و بي‌عدالتي‌ها را بچشند، ناراحت مي‌شوند و در جست و جوي يك طريق اصلاح و يافتن يك مصلح جهاني گام برمي‌دارند.

در نتيجه، بايد گفت: هسته اصلي زمينه براي ظهور، آمادگي و آگاهي از عواقب وضع نابسامان امروز دنيا است، نه اين‌كه وجود ظلم و فساد هدف اصلي باشد.

 


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392
لطف امام علیه السلام نسبت به شیعیان‏

«و إذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا بأحسن منها أو ردّوها» هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید! خداوند حساب همه چیز را دارد (نساء/ 86)

 

كنیزى شاخه‏ى گلى خدمت امام حسن علیه السلام هدیه كرد، امام در مقابل آن، وى را آزاد ساخت و هنگامى كه از علت این كار سۆال كردند، فرمود: خداوند این ادب را به ما آموخته است، آن جا كه مى‏فرماید: «و إذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا بأحسن منها». سپس اضافه فرمود: تحیتِ بهتر همان آزاد كردن اوست؛ «جاءت جاریة للحسن علیه السلام بطاقى ریحان، فقال لها أنت حرّة لوجه اللّه، فقلت له فى ذلك فقال: أدّبنّا اللّه تعالى فقال: «و إذا حیّیتم بتحیّة ...» و قال أحسن منها اعتاقها». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 525)

 

از این آیه، با توجه به روایت پیش گفته، یك حكم كلى در پاسخ‏گویى به هر نوع اظهار محبتى، اعم از لفظى و عملى را مى‏توان استفاده كرد. بنابراین، ما شیعیان كه براى حضرت مهدى علیه السلام دعا مى‏كنیم و دعاى شریف «اللّهمّ كن لولیّك الحجة بن الحسن ...» را مى‏خوانیم، ان شاء اللّه مشمول لطف آن حضرت خواهیم بود.


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392
ورود امام زمان اكيدا ممنوع!!!

 

 
  ورود امام زمان"عج" اكیدا ممنوع!
 
یک هفته بود کارتهای عروسی روی میز بودند.هنوزتصمیم نگرفته بود چه کسانی را دعوت کند.لیست مهمانها و کارهای عروسی ذهنش
 
را پر کرده بود... 
 
برای عروس مهم بود كه چه كسانی حتما در عروسی اش باشند.از اینكه دایی سعیدش سفر بود و به عروسی نمی رسید دلخوربود... 
 
کاش می آمد...
 
خیلی از كارت ها مخصوص بودند.مثلا فلان دوست و فلان رئیس...خودش کارتها را می برد با همسرش!سفارش هم میكرد كه حتما بیایند... 
 
اگر نیایید دلخور میشوم.دلش می خواست عروسی اش بهترین باشد.همه باشند و خوش بگذرانند.تدارك هم دیده بود.
 
" ارگ و دیگر ابزارها"حتما باید باشند،خوش نمی گذرد بدون آنها.شیشه های مشروب را سفارش داده ام خدا کند تا فردا آماده شوند
 
بهترین تالار شهر را آذین بسته ام.خوبی این تالار این است که کاری ندارند مجلس مختلط باشد یا جدا.چند تا ازدوستانم که خوب میرقصند
 
حتما باید باشند تا مجلس گرم شود. آخر شوخی نبود که. شب عروسی بود... 
 
همان شبی که هزار شب نمیشود.همان شبی که همه به هم محرمند.همان شبی که وقتی عروس بله میگوید به تمامی مردان داخل
 
تالار که نه به تمام مردان شهر محرم میشود این را از فیلم هایی که در فضای سبز داخل شهر میگیرند فهمیدم... 
 
همان شبی که فراموش میشود عالم محضر خداست.آهان یادم آمد.این تالار محضر خدا نیست تا می توانید معصیت کنید.همان شبی
 
که داماد هم آرایش میکند. همه و همه آمدند حتی دایی سعید.....اما.....................کاش امام زمانمان"عج" بود.حق پدری دارد بر ما... 
 
مگر میشوداو نباشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
عروس برایش كارت دعوت نفرستاده بود،اما آقا آمده بود.به تالار كه رسید سر در تالار نوشته بودند: 
 
(ورود امام زمان"عج" اكیدا ممنوع!) 
 
                                                  
دورترها ایستاد و گفت: دخترم عروسیت مبارك ولی ای كاش كاری میكردی تا من هم می توانستم بیایم....
 
مگر میشود شب عروسی دختر پدر نیاید.من آمدم اما..گوشه ای نشست و دست به دعا برداشت و برای خوشبختی دخترک دعا کرد.... 
 
 
یا صاحــــــــب الــــــــــــــــزمان شـــــــــرمنده ایم...
 
 
 
 
 
  
 
 
 
 

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392
هنوز آماده نيستيم!!

 

هنوز آماده نيستيم!
 
در خانه به صدا در آمد. هنگامي كه در را باز كردم با چهره اي جذاب و ملكوتي موجه شدم،
 بي اختيار به او سلام كردم، جواب سلامم را داد و گفت: من امام زمان هستم 
و براي مهماني به خانه شما امده ام. 
تا اين جمله را شنيدم به ايشان گفتم: لطفا چند لحظه صبر كنيد الآن بر ميگردم. 
آنقدر بهت زده شده بودم كه نميدانستم چكار كنم؟ افكار مختلفي به ذهنم خطور كرد، 
واي اگر آقا به خانه ما بيايد آيا همه چيز باب ميلش هست؟ 
سريع به داخل خانه رفتم با عجله جعبه نوارها را زير و رو كردم،
 واي مطمئنا از اين چند نوار خوششان نمي آيد، 
آنها را برداشتم و در جايي مخفي كردم، چشمم به لباسهايم افتاد، 
مطمئن بودم اين چند لباس امكان دارد باعث رنجش امامم شود. 
ناگهان چشمم به كتابهاي روي تاقچه افتاد ، چندتا از كتابها را برداشتم و مخفي كردم
، قرآن روي تاقچه رو هم كه حسابي گرد و خاك گرفته بود سريع با دست پاك كردم.
هر جا را نگاه مي كردم نگراني بيشتري احساس مي كردم وهمين مرا مشغول كرده بود كه
 يك دفعه فهميدم خيلي دير شده و ايشان خيلي معطل مانده اند.
دم در رفتم تا از ايشان دعوت كنم، ديدم ايشان تك تك درهاي مردم را به صدا درآوردند 
و مثل خانه ما به علت عدم آمادگي مردم، پشت تك تك خانه ها مانده اند 
و ديگر در حال رفتن از كوچه ما بودند. 
در حال ناراحتي از خواب پريدم و با دست محكم بر پيشاني خود زدم و گفتم:
 
 
 
هنوز آماده نيستيم!!!
 
 
 
 
 
:
 
 
 

|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392
شرور كه نيستي الحمدلله گيج ومنگ هم نباش!!

 

شرور كه نيستي الحمدلله؛ گيج و خنگ هم نباش!
 
مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار 
 
فرج تمثیل زیبائی دارندکه نقل آن آموزنده است. پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق
 
و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم. خودشهم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد، 
 
می‌دید کی چه کار می‌کند؟ می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حسابو کتاب کند. یکی از بچه‌ها 
 
که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را 
 
مرتب کنید. یکی از بچه‌ها که شرور بود، شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من 
 
نمی‌گذارمکسی این‌جا را مرتب کند! یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه 
 
و جیغ و داد که آقا بیا، بیاببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم! اما آن‌که زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن 
 
آقاش را دید از پشت پرده ... تند و تندمرتب می‌کرد همه‌جا را ... می‌دانست آقاش دارد توی 
 
کاغذ می‌نویسد ... هی نگاه می‌کرد سمت پرده ومی‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد. می‌دانست که 
 
آقاش همین ‌جاست ... توی دلش هم گاهی می‌گفت:اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید، باز من کارهای 
 
بهتري می‌کنم ... آن بچه‌ شرور همه جا را هی می‌ریخت به هم،هی می‌دید این خوشحال است، 
 
ناراحت نمی‌شود! وقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمد ... ما که خنگ بودیم، گریه و 
 
زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد ... او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمد ...
 
زرنگ باش. خنگ نباش. گیج نباش ... شرور که نیستی الحمدلله. گیج و خنگ هم نباش ...
 
نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن ... خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید ...
 
 
 
 
 
  
 
 
 
 
 
         
    
    
    
    
 

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 21 شهريور 1392
درس (١٣٧) امام شناسي/ سه دعادرحق امام عصر

 

درس صدوسي وهفتم

 @سه دعا درحق امام عصر
 
١-دعا برای شناخت امام زمان (علیه السلام):
 
معرفت و شناخت امام زمان، امری حتمی و ضروری است، چرا که طبق حدیث نبوی مرگ کسی که نسبت به امام زمانش آگاهی ندارد، مرگ جاهلیت است. بنابراین یکی از وظایف یک مسلمان این است که امام زمانش را بشناسد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نورزد. از جمله کوشش‌ها دعا برای شناخت امام از حضرت حق تعالی است که از خدا استعانت بجوید و بخواهد که معرفت امام را برای او میسر و مقدور نماید.
 
در این مورد دعای معروفی است که مرحوم کلینی در کتاب اصول کافی نقل کرده است. در این دعا پس از درخواست معرفت خدا و معرفت رسول خدا. معرفت امام مسئلت می شده و دستور مواظبت آن به مۆمنان و منتظران ظهور حضرت داده شده است:
 
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ‏؛ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏.
 
اى خدا تو مرا به خود شناسا کن که اگر تو شناسایم به خویش نفرمایى رسولت را نخواهم شناخت؛ اى خدا تو رسولت را به من بشناسان و گرنه حجتت را نخواهم شناخت؛ خدایا تو حجتت را به من بشناسان و گرنه از دین خود گمراه خواهم شد.
 
کسی که شیفته واقعی امام زمان (علیه السلام) است در دعا برای ظهور مولایش اسیر الفاظ و گرفتار عبارت پردازی نیست، بلکه از عمق جان دعا می کند و با تمام وجود گمشده اش را می طلبد، تنها زبانش سخن نمی‌گوید، بلکه قلبش در هجران یار می سوزد، دلش در فراق محبوب مضطرب است و دیدگانش در انتظار دیدار اشکبار است
 
بزرگان دین به دوستان و مۆمنان و عاشقان حضرت مهدی دستور مواظبت این دعا را برای همیشه داده‌اند، بنابراین می‌توان آن را یکی از وظایف شمرد.
 
٢-دعا برای سلامتی امام زمان (علیه السلام):
 
یکی از وظایف دوستان امام این است که برای سلامت و صیانت حضرت از خطرات و بلایایی که جان امام را تهدید می کند، با هر زبانی که بدان مسلط‌اند، دعا کن‌اند و بهتر آن است که دعاهای مأثور را بخوان‌اند (مانند: دعای اللهم کن لولیک...) و ادعیه دیگر که در مفاتیح الجنان آمده است.
 ٣ـ دعا برای تعجیل در ظهور امام زمان (علیه السلام):
 
یکی از وظایف مسلم شیعیان در زمان غیبت امام زمان، دعا برای قرب ظهور و درخواست تعجیل در قیام آن حضرت است. شیعه راستین و دلباخته امام زمان کسی است که در هر صبح و شام و با هر نماز و نیاز دست حاجت به پیشگاه خدای رۆوف دراز کرده و از او ظهور مولایش را بطلبد.
 
عاشق دلباخته صبح و شام نمی‌شناسد و در تمام ساعات منتظر ظهور یار و مشتاق دیدار جمال محبوب است.
 
 امام صادق (علیه السلام) فرمودند: فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً 
باید در هر صبح و شام در انتظار ظهور صاحب خود باشی.
 
و در حدیث دیگر فرمودند: وَ تَوَقَّعْ اَمْرَ صَاحِبِکَ لَیْلَکَ وَ نَهارَکَ؛
باید شب و روز منتظر فرار رسیدن ظهور صاحب خود باشی.
 
بنابراین بر همه شیفتگان آن حضرت لازم است دائم به یاد آن امام همام بوده و برای تعجیل در ظهورش دعا کن‌اند و از خدا ظهور او را هر چه سریع تر بخواهند، چرا که با آمدن او تمام ملل نجات می یابند و شیعه به اوج عزت وعظمت خود می رسد.
 
یقیناً در دولت اهل بیت پیامبر شیعیانشان به اوج عزت خواهند رسید و دشمنانشان به حضیض ذلت، چنانکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) فرمودند:
 
أکْثِرُو الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُمْ؛
برای فرج ما بسیار دعا کنید چرا که فرج شما در آن است.
 
نويسنده : خادم الرقیه

اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين

|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392
درس (١٣٦) امام شناسي/مناجات مهدوي

 

درس صد وسي وششم امام شناسي
 
@ مناجات هاي مهدوي:
 
ای خدای مدینه! 
احساس غربت و مظلومیت شیعه را در مدینه ای که وطن تشیع است به ظهور فرزند مدینه التیام ببخش...
 
ای خدای حضرت منتقم! 
از کربلا همچنان خون تازه می جهد و این زخم کهنه جز به دست قدسی مهدی(عج) مرهم نمی پذیرد.
 
«عجل علی ظهوره» 
 
ای خدا! 
چنان زمینگیر دنیامان مکن که وقت ظهور، توان برخاستن نداشته باشیم.
 
خدایا! 
برای دل سپردن، از آن محبوب پنهانی و معشوق آسمانی شایسته تر کیست؟ دل های سرگشته را به ظهورش پیوند بزن.
 
خدایا! 
دل را به ظهور عشق چراغان کن، و جان را به حضور محبوب، نور باران...
 
خداوندا! 
ما مدعیان دروغین انتظاریم. حرف از چشم انتظاری محبوب می زنیم اما به اندازه ی ساده ترین دوستانمان هم گوش به زنگ آمدنش نیستیم. الفبای انتظار را به ما بیاموز و لذت انتظار را به ما بچشان.
 
گزیده ای از مناجاتهای سید مهدی شجاعی 
 
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : چهار شنبه 20 شهريور 1392
درس (١٣٥) امام شناسي/ياران امام عصر از ديدگاه امام صادق

 

درس صد وسي وپنجم امام شناسي
 
@ياران امام عصر ازنظرامام صادق:
 
بيشتر یاران امام مهدی(ع) از جوانان هستند. برای آشنایی شما، گروه های یاریگر امام زمان(ع) را از زبان امام صادق(ع) معرفی می کنیم.
 
 
1.فرشتگان
 
دسته ها وگروه های مختلفی از فرشتگان در هنگام ظهور به یاری امام مهدی(ع) می آیند.در این زمینه امام صادق(ع) فرمودند: «ملائکه ی منزلین،ملائکه ی کروبین و ملائکه ی مقربین، امام مهدی(ع) را یاری می کنند».(1) و در جای دیگر فرمودند: «زمانی که او قیام نماید، فرشگان بدر،فرود خواهند آمد که تعدادشان 5هزارنفرند».(2)
 
2.جنّیان
 
جالب است بدانید که حتی جن ها هم به امام مهدی(ع) کمک می کنند. امام صادق(ع) به «مفضل بن عمر» -یکی از شاگردانشان - فرمودند: «مؤمنان جن، او را یاری خواهند کرد»، عرض کرد: «آیا[در زمان ظهور] ملائکه و جن برای مردم ظاهر می شوند؟» فرمودند: «بلی، به خدا قسم! با ایشان گفت وگو می کنند، مانند این که شخصی با اهل و عیال خود صحبت می نماید».پرسید:«[آیا جنییان ]همراه او می روند؟»فرمودند: «بلی، والله،ای مفضّل!ایشان مابین کوفه و نجف فرود می آیند و تعدا اصحابش از ملائکه چهل وشش هزار و از جنیان شش هزار است و در روایت دیگر فرمودند:عدد ایشان ،به تعداد فرشته ها ،چهل و شش هزار خواهد بود».(3)
 
3. یاران خاص امام مهدی(ع)
 
(فرماندهان)
حتماً درباره ی 313 نفر یار امام مهدی(ع) سخنان بسیاری شنیده اید. امام صادق(ع) فرمودند:«خداوند313 نفر اصحابش را بدون قرار قبلی،مانند ابر پاییزی، جمع می کند. پس در میان رکن و مقام با او بیعت می کنند».(4)
 
4. بانوان
 
در زمان صدر اسلام، گروهی از زنان به یاری پیامبر(ص) می آمدند.در زمان ظهور هم گروهی از زنان به امام زمان (ع) کمک می کنند و جزو یارانشان هستند.امام صادق(ع) در این باره فرمودند:«با قائم سیزده زن خواهند بودکه مجروحان را مداوا و مریض ها را پرستاری می کنند؛ چنان که با پیامبر(ص) بودند».(5) البته در روایات مختلف از حضور 50 زن بین یاران امام مهدی(ع) سخن به میان آمده است.
 
5. راجعون
 
گروه پنجم یاریگران امام زمان(ع) افرادی خاص هستند که در گذشته زندگی می کرده و از دنیا رفته اند و به هنگام ظهور به این دنیا باز می گردند. به این گروه راجعون می گویند.
امام صادق(ع) در این باره می فرمایند:
«هرگاه قائم قیام نماید27نفر را از پشت کعبه (کوفه)بیرون می آوردکه 15نفراز قوم موسی(ع)هستند که مردم را به حق هدایت می کردند؛ هفت نفر از اصحاب کهف،یوشع بن نون- وصی موسی(ع)-مؤمن آل فرعون،سلمان فارسی، مالک اشتر و ابودجانه ی انصاری».(6)
 
6. امام حسین (ع)و یارانشان
 
برطبق روایات، اولین کسی که پس از ظهور به این دنیا باز می گردد،امام حسین(ع)هستند.امام صادق(ع) درباره ی یاری سیدالشهداء(ع) و یارانشان به امام زمان(ع) می فرمایند:«امام حسین(ع) ظاهر می شود با 12000صدیق و72تن اصحاب ایشان در کربلا».(7)
 
7. منتظران
 
«مفضّل»می گوید:«روزی نزد حضرت صادق(ع) از قائم (ع) وکسانی که در انتظار ایشان از دنیا رفتند، یادی کردیم. آن حضرت فرمودند:«هرگاه قائم قیام کند به نزد قبرمؤمن می آیند و به او می گویند:ای فلانی!صاحب تو ظهور کرده.اکنون اگر می خواهی برخیز و به او ملحق شو و اگر می خواهی همچنان در رحمت وکرامت حق بمان».(8)
 
8.مؤمنان
 
درباره ی یاری مؤمنان به امام مهدی(ع) حضرت صادق(ع) فرمودند:«ارواح مؤمنان درجنان به زیارت آل محمد(ص) می روند وبا ایشان از خوردنی ها و نوشیدنی ها استفاده می کنند و در مجالس آن ها حاضر می شوند و با ایشان صحبت می کنند تا روزی که قائم ما قیام کند؛ خداوند آن ها را بر می انگیزاند.پس با آن حضرت همراه می شوند ودسته دسته به او لبیک می گویند».(9).
 
9.پیامبران
 
همان طور که در دوران غیبت کبرا،حضرت خضر(ع) جزو هم نشینان امام مهدی(ع) هستند،در دوران ظهور هم انبیای الهی به یاری ایشان می شتابند که نمونه ی بارز آن ها حضرت عیسی(ع) است که پس از نزول ازآسمان در نماز هم به امام ،اقتدا می کنند.
 
 
10.سپاه ترس
 
از شباهت های دیگر امام مهدی(ع) به پیامبر(ص) این است که ایشان هم به مانند جدشان به وسیله ی ترس و رعب یاری می شوند. امام صادق(ع) در این باره می فرمایند:
«قائم ما با سپاه ترس یاری و به وسیله ی کمک الهی تأیید شده است و زمین برای او، در هم پیچیده می شود و تمام گنج های خود را برای او آشکار می کند...»(10)
 
پی نوشت ها :
 
1. غیبت نعمانی،ص153.
2. غیبت نعمانی،ص243.
3. الزام الناصب،ج2،ص264.
4. بحار،ج52،ص306.
5.اثبات الهداه،ج3،ص575.
6. الزام الناصب،ج2،ص284.
7. بحار،ج53،ص6.
8. بحار،ج53،ص76.
9. بحار،ج53،ص97.
10. الامام المهدی(ع) ،ص593.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : سه شنبه 19 شهريور 1392
درس (١٣٤) امام شناسي/ امام زمان كجا هستند؟

 

درس صدوسي وچهارم امام شناسي
 
@ امام زمان کجا هستند ؟ 
 
مرتضی بهرامی خواه
 
ج: آنچه از روایات و حکایات معتبر استفاده می شود این است ،که امام در ایام غیبت کبری درمکان خاصی در شهر معینی استقرار ندارند که از آنجا خارج نشوند و محل سکونت دائمی ایشان باشد، بلکه حضرت برای انجام وظایف و تکالیفی که دارد به اماکن مختلف مسافرت می کند و از جمله شهرهایی که مسلما حضرت به آنجا می روند و آن شهرها با قدوم او مزین میگردد، مکه معظمه ، مدینه منوره نجف اشرف، کوفه ، کربلا ، کاظمین ، سامرا ء، مشهد ، قم ، بغداد ، است. اماکن و مقاماتی که آن حضرت در آنجا تشریف فرما شدند متعدد است . مانند مسجد جمکران ،قم ،مسجد کوفه، مسجد سهله ، مقام حضرت مهدی در وادی السلام نجف و درحله بعید نیست که اقامتگاه اصلی حضرت و یا جاهایی که بیشتر در آنجا رفت و آمد دارند، مکه ، مدینه و عتبات عالیه باشد. موضو ع سکونت حضرت در کوه « رضوی » یا « ذی طوی » که سراغ حضرت در آن دو مکان گرفته شد که در دعای ندبه چنین آمده است :
 { لیت شعری این استقرت بک النوی ، بل ای ارض تجد ک او تری ابرضوی او غیرها ام ذی طوی }
دلالت ندارد، که اقامتگاه امام در آنجاست ،بلکه طبق کتب معاجم و تواریخ این دو مکان از اماکن مقدس به شمار می آیند و ممکن است حضرت همانند سایر مکانها مقدس سری هم به این دو مکان بزند ولی عبارت دعای ندبه هرگز دلالت ندارد،که حضرت دریکی دومکان زندگی می کند.
 
زیرا، اولا؛ این یک استفهام حقیقی نیست،بلکه به انگیزه بیان سوز و هجران و اظهارتأسف از فراق و حرمان از فیض حضور گفته شده است.
 ثانيا:از بعضی از عبارات دعای ندبه استفاده می شود ،که حضرت در بین مردم است و همه جا هست و مکان خاصی ندارد مانند این جمله { بنفسی انت من مغیب لم یخل عنا ، بنفسی انت من نازح ما نزح عنا } بنابر این نمی توانیم برای حضرت مکان خاصی را مشخص نمائیم که حضرت در آنجا زندگی می کند،بلکه حضرت در بین مردم بوده و از مردم جدا و کنار نیست و او با ماست این ما هستیم که او را نمی بینیم
 
.منابع :
1- سیمای آفتاب ، دکتر حبیب الله طاهری 2- تجسم امید و نجات ، عزیز الله حیدری 3- سیمای مصلح جهان ، مراد فیضی
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس (١٣٣) امام شناسي/مقام علمي امام عصر

 

درس صدوسي وسوم امام شناسي 
 
@داستاني زيبا از مقام علمي امام عصر در دوره كودكي:
 
آخرين ستاره درخشان آسمان امامت، در همان سال‌هاي آغاز زندگي، به سؤالات شيعيان
 
در موارد گوناگون، پاسخ‌ هاي محكم و قانع كننده مي‌داد و دلگرمي و آرامش خاطر آنان را 
 
فراهم مي‌كرد. براي نمونه روايتي را به اختصار نقل مي‌كنيم:
 
سعد بن عبدالله قمي از بزرگان شيعه به همراه احمد بن اسحاق قمي وكيل امام حسن 
 
عسكري(عليه السلام) براي طرح سؤالات و دريافت پاسخ آن‌ها به محضر امام يازدهم
 
شرفياب مي‌شود. او جريان اين ديدار را چنين نقل كرده است:
 
چون خواستم سؤال كنم، امام عسكري(عليه السلام) به فرزندش اشاره كرد و فرمود:
 
«از نور چشمم سؤال كن!» در اين هنگام كودك رو به من كرده فرمود:
 
«هر چه مي‌خواهي سؤال كن!... پرسيدم:
 
مقصود از «كهيعص» از حروف مقطعه قرآن چيست؟
 
فرمود: اين حروف از خبرهاي غيبي است. خداوند بنده و پيامبر خود زكريا را از آن آگاه 
 
ساخته و سپس آن را براي محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) باز گفته است.
 
داستان از اين قرار است كه زكريا(عليه السلام) از پروردگارش خواست تا نام‌هاي پنج تن آل 
 
عبا را به او بياموزد. خداوند متعال جبرئيل(عليه السلام) را بر او فرو فرستاد و آن نام‌ها را به 
 
او ياد داد. زكريا چون نام‌هاي مقدس محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) و علي و فاطمه و 
 
حسن(عليهم السلام) را بر زبان مي‌آورد اندوه و گرفتاريش برطرف مي‌شد و وقتي حسين
 
(عليه السلام) را ياد مي‌كرد، بغض گلويش را مي‌گرفت و مبهوت مي‌شد.
 
روزي گفت: بارالها چرا وقتي آن چهار نفر را ياد مي‌كنم از اندوه‌ها و نگراني هايم راحت شده 
 
و دل آرام مي‌شوم و چون حسين(عليه السلام) را به ياد مي‌آورم، اشكم جاري و ناله ام بلند 
 
مي‌شود؟!
 
خداوند او را از داستان حسين(عليه السلام) آگاه كرد و فرمود:
 
 «كهيعص» رمز اين داستان است. «كاف» رمز كربلا و «هاء» رمز هلاكت خاندان او و «ياء» 
 
كنايه از نام «يزيد» كه جفاكننده نسبت به حسين(عليه السلام) است مي‌باشد و «عين» اشاره به 
 
عطش و تشنگي او دارد و «صاد» نشانه صبر و استقامت امام حسين(عليه السلام) است....»
 
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس(١٣٢) امام شناسي/تمثيلات مهدوي(٤)

 

صدو سي ودوم امام شناسي 
 
تمثيلات مهدوي (٤):
 
کتاب و معلم:
 
شما در کلاس‌هاي درسي دو چيز را مي‌بينيد: يکي معلم و ديگري کتاب. اگر دانش‌آموزي کتاب داشته باشد، ولي معلم نداشته باشد، درس را نمي‌فهمد. هم‌چنين اگر معلم باشد، ولي کتاب نباشد، معلم نمي‌تواند به خوبي درس بدهد. به علاوه اينکه، ممکن است يک معلم، درسي بدهد و معلم ديگر، درسي ديگر. پس براي کلاس، و رشد هماهنگ دانش‌آموزان هم معلم لازم است و هم کتاب.
قرآن، کتاب درسي مسلمان‌هاست و اهل‌بيت عليهم السلام، معلم اين کتاب هستند. با ظهور امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف، دوباره معلم ما، بر سرکلاس مي‌آيد، برنامه‌هاي آموزشي همه، يک‌دست و هماهنگ مي‌شود[1] و مسلمان‌ها کتاب خدا و اهل‌بيت عليهم السلام را با هم‌ديگر خواهند داشت و از هر دو استفاده خواهند کرد.
 
 
اسب بي‌صاحب:
اسب بي‌سوار و بي‌صاحب، وارد مزرعه‌هاي مردم مي‌شود و به اين طرف و آن طرف مي‌رود. اما اسبي که صاحب دارد، زمامش در دست صاحبش است و در بيراهه حرکت نمي‌کند. امروزه، کشورهاي قدرتمند جهان هم مثل اسب بي‌صاحب‌اند؛ بلکه بدتر و مانند حيوانات درنده شده‌اند. انسان بي‌صاحب از هر حيواني خطرناک‌تر است؛ چون زور و قدرت و توانايي دارد ولي هيچ کنترلي بر روي او نيست.
انبيا و امامان عليهم السلام آمده‌اند که انسان را بر نفس خود مسلط کنند. امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف آخرين نفر از اين سلسلة نوراني است که به او صاحب‌الزمان و صاحب‌العصر عجل الله تعالي فرجه الشريف مي‌گوييم. او صاحب اين زمين است و ما افتخار مي‌کنيم که صاحب داريم و بي‌صاحب نيستيم.
 
 
جاده/ اتوبان:
 
تصور کنيد کارواني در سنگلاخ‌ها و دره‌ها و کويرهاي خشک و وحشتناک، سال‌هاي زيادي با زحمت حرکت کرده‌اند تا خودشان را به جادة وسيع و آسفالته اتوبان برسانند. آن‌وقت است که حرکتِ تازه و با سرعت آنها شروع مي‌شود.
اين جاده اتوبان را امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف براي انسان‌ها افتتاح خواهد کرد. بشر، زندگيِ تازة خود را در زمان ظهور شروع خواهد کرد و حرکت تاريخي او در آن زمان است که صورت خواهد گرفت. در آن وقت است که استعدادهاي انسان بروز خواهد يافت. دانشي که بشر تا امروز پيدا کرده، در مقابل استعدادهايي که خداوند در وجود بشر گذاشته، صفر است.
بنابراين نمي‌توان گفت که با آمدن آن حضرت، عمر بشر و زندگي او به پايان مي‌رسد و بايد منتظر صور اسرافيل بود. مگر ممکن است که بشر، چند هزار سال با زحمت فراوان زندگي کند، و تازه وقتي آن حضرت مي‌آيد و دنيا را پر از عدل و داد مي‌کند، دنيا تمام شود؟ هنگام ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف دنيا حيات تازه‌اي خواهد گرفت و با آمدن او، زندگي شرافتمندانه بشر و رشد و تعالي جوامع بشري تازه شروع خواهد شد.[2]
 
*. مسئول واحد کودک و نوجوان مرکز تخصصي مهدويت.
[1] . تمثيلات آيت الله حائري، ج 2، 176.
[2] . برگرفته از سخنان مقام معظم رهبري، فصلنامه انتظار 89، ص 9.
 

اللهم عجل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس(١٣١) امام شناسي/ تمثيلات مهدوي(٣)

 

 درس صدوسي ويكم امام شناسي
 
@تمثيلات مهدوي (٣)
 
انتظار خورشيد:
 
هر شب، منتظرِ طلوعِ خورشيدِ فردا هستيم؛ ‌اما معناي انتظار خورشيد، آن نيست كه تا صبح در تاريكي به سر ببريم، بلكه تا آمدن خورشيد، هر كس اتاق خود را روشن مي‌كند. يا در زمستان، منتظر فرا رسيدن بهار هستيم؛ ولي معنايش اين نيست كه در طول زمستان از سرما بلرزيم و اتاق خود را گرم نكنيم.
 
امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف در زمان غيبت همانند خورشيد پشت ابر است و ما منتظران رؤيت خورشيديم؛ اما اين بدان معنا نيست كه دست روي دست بگذاريم و هيچ كاري نكنيم، بلكه در زمان غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بايد به مقدار توان خود با ظلم مبارزه كنيم و در صدد اصلاح خود و جامعه برآييم.
 
در روايت مي‌‌خوانيم: «أَفضلُ الأعمالِ إنتِظارُ الفَرَج؛[1] بهترينِ اعمال، ‌انتظار فرج [حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف] است.»
 
بر اساس اين حديث، انتظار، يک حالت نيست، بلكه عمل است. بنابراين منتظران واقعي، بايد اهل عمل باشند.
 
كسي كه منتظر مهمان است، آرام نمي‌نشيند و خانه را براي آمدن مهمان آماده مي‌كند. بنابراين آمادگي براي ظهور، با خودسازي، ‌امر به معروف،‌ دعوت به حق و آگاه‌سازي ديگران از وظايفي که در دوران غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف دارند، ممکن خواهد شد.
 
 
جهالت :
 
ظلم و جفاي برادران حضرت يوسف به ايشان و برادرش را از جهاتي مي‌توان به جفاي امت به امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف و اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم تشبيه كرد؛ زيرا بعضي مي‌گويند: «مگر اهل‌بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم چه ويژگي‌هايي دارند كه نزد خداي متعال و رسول گرامي‌اش از ديگران محبوب‌ترند؟» اما بايد دانست كه تمام افعال خداوند، حكيمانه است و دليل محبت ويژه خدا به اين خاندان هم، آگاهي به صفات ممتاز آنهاست. درست مثل حضرت يعقوب عليه السلام كه در يوسف عليه السلام چيزي را مي‌ديد كه در پسران ديگرش نبود و به همين دليل، او را بيشتر دوست مي‌داشت، ولي برادران حضرت يوسف اين را درك نمي‌كردند و جاهلانه مي‌گفتند: Nلَيوسُفُ و أَخُوهُ اَحَبُّ إلي أبِينا مِنّا وَ نَحنُ عُصبَةٌM؛[2] «يوسف و برادرش نزد پدر، از ما محبوب‌ترند؛ در حالي كه ما گروه نيرومندي هستيم!»
 
شگفت آنكه برادران يوسف به قدري در جهالت خود افراط كردند كه حتي پيامبر زمان خود را گمراه دانستند و اظهار داشتند: Nاِنَّ أبانا لفي ضلالٍ مبينِM[3] ؛ «پدر ما در گمراهي آشكار است!» اما ناداني آنان به همين جا ختم نشد و آنان به جاي اصلاح اخلاق و رفتار خود، براي اينكه در نزد پدر آبرويي بيابند، كمر به قتل حضرت يوسف عليه السلام بستند و گفتند: Nاقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ M[4]؛ «يوسف را بكشيد يا او را به سرزمين دور دستي بيفكنيد تا توجه پدر، فقط به شما باشد.» آري يکي از حکمت‌هاي غيبت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در روايات نيز ترس از کشته شدن، بيان شده است.
 
وثيقه:
 
يكي از نكات مهم در داستان حضرت يوسف عليه السلام ، آن است كه وقتي زمان قحطي رسيد، برادران آن حضرت، بدون بنيامين و براي گرفتن گندم به نزد او آمدند. حضرت يوسف عليه السلام وعده داد كه اگر در مرتبه بعد بنيامين را نيز بياورند، سهمي به او اختصاص خواهد داد. آنها با خوشحالي نزد پدر آمدند و از او خواستند كه بنيامين را با آنها بفرستد، اما چون در گذشته دچار خطايي درباره حضرت يوسف عليه السلام شده بودند،‌حضرت يعقوب عليه السلام اين خواسته را قبول نفرمود و كوتاهي گذشته را يادآور شد و فرمود: «آيا در مورد او اطمينان كنم، همان گونه كه در مورد برادرش (يوسف) اطمينان كردم (و ديديد كه چه شد)؟»[5]
 
پس از اصرار فراوان برادران، ‌حضرت يعقوب عليه السلام شرطي را گذاشت كه به نظر مي‌آيد همين شرط براي ظهور امام زمان عليه السلام نيز وجود دارد. ايشان خطاب به پسرانش فرمود: «من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد، تا با من، با نام خدا پيمان استواري ببنديد که حتماً او را نزد من باز آوريد، مگر آنکه گرفتار [حادثه‌اي] شويد و هنگامي كه آنها وثيقه (پيمان استوار) خود را در اختيار او گذاردند، گفت: خداوند، نسبت به آنچه مي‌گوييم، ناظر و نگهبان است!»[6]
 
در مورد امام زمان عليه السلام نيز همين طور است. ما مكرر مي‌گوييم: «خدايا، امام زمان عليه السلام را بفرست تا از او اطاعت كنيم و در خدمتش باشيم»، اما خداي متعال مي‌گويد: «شما در مورد يازده‌ امام گذشته، بد عمل كرديد و مقصر هستيد.  پس بايد حُسن نيت و اصلاح عمل و رفتارتان را اثبات کنيد، تا امام آخرتان را به سوي شما برگردانم.»
 
 
*. مسؤل واحد کودک و نوجوان مرکز تخصصي مهدويت.
 
[1]. بحار الانوار، ج 52،‌ ص 122.
 
[2]. سوره يوسف/8.
 
[3]. همان.
 
[4]. سوره يوسف/9.
 
[5]. سوره يوسف/64. Nهَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلاَّ كَمَا أَمِنتُكُمْ عَلَى أَخِيهِ مِن قَبْلُM.
 
[6] . سوره يوسف/66. N قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقًا مِّنَ اللهِ لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلاَّ أَن يُحَاطَ بِكُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَكِيلٌM.
 
 

اللهم عجل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس (١٣٠)امام شناسي/تمثيلات مهدوي(٢)

 

درس صدوسي ام امام شناسي
 
@تمثيلات مهدوي (٢)
 
دريا:
داستان ما و امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف  داستان چاله‌اي در همسايگي درياست. اين چاله و دريا که در نزديک يکديگر قرار دارند، اگر از طريق جويي هر چند باريک با يکديگر رابطه نداشته باشند، هرگونه رفتار که با چاله انجام گيرد، در دريا تأثيري ندارد. اما اگر با يکديگر ارتباط داشته باشند، ماجرا گونه‌اي ديگر خواهد بود؛ چرا که اگر کسي از آن کم کند، از دريا نيز کاسته است و اگر بر آن بيفزايد، بر دريا نيز افزوده است.
تو هم اگر انسان منتظر و شيعه‌اي را اذيت کني، چون او با امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف  ارتباط دارد، آن حضرت را آزرده خاطر نموده‌اي و چنان‌چه او را خوشحال کني، آن حضرت را خوشحال کرده‌اي.1
 
وقتي انسان وارد حرمي مي‌شود، به خصوص در حرم‌هاي بزرگ مثل حرم امام رضا عليه السلام حواسش را جمع کارش مي‌کند، ادب را کاملاً رعايت مي‌کند، صدا را بلند نمي‌کند، در راه رفتن دقت مي‌کند، نگاهش عارفانه مي‌شود؛ چون مي‌داند که در حرم امام حضور يافته است و مي‌داند امام به حال او، آگاه است.
 
بايد بدانيم که همه اعمال و رفتار ما در جلو ديد و نگاه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف  است و او بر اعمال، آگاهي دارد و خود او فرموده: «فإنا نحيط علماً بأنبائکم و لايعزب عنا شئ من أخبارکم؛2 ما بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده و مخفي نمي‌ماند».
حالا که او بر همه احوال من آگاه است و من نيز آگاهي او را مي‌دانم، پس بايد مراقب باشم که در برابر ديدگان حضرت مهدي عليه السلام مرتکب معاصي نشوم و کارهايي را که آن حضرت را ناخشنود مي‌سازد، انجام ندهم.
 
 
طناب:
 
اگر بخواهيد صد کيلو عطر را که داخل شيشه‌اي است با طناب بالاي پشت بامي بکشيد، طناب را آزمايش مي‌کنيد، تا ببينيد آيا طاقت صد کيلو را دارد يا نه! حتي يک سنگ صد و بيست کيلويي به آن وصل کرده، بالا مي‌کشيد. اگر پاره شد، اتفاق مهمي نيفتاده، زيرا تخته سنگي از بالا به پايين افتاده که قيمت چنداني نداشته است، زبان حالتان اين است که: خدا را شکر که ناتواني و زدگي طناب معلوم شد و ما آن شيشه عطر را به آن نبستيم؛ اگر موقعي که صد کيلو عطر به آن بود، پاره مي‌شد چقدر ضرر مي‌کردم.
 
اما اگر کسي براي آزمايش طناب بگويد: سنگ نود کيلوئي به آن وصل مي‌کنيم، اگر پاره نشد، صد کيلو هم پاره نمي‌شود، اين سخن، درست نيست، چون شايد نتواند صد کيلو را بالا بکشد و طنابي که تحمل وزن نود کيلو را دارد دليل نمي‌شود که بتواند تحمل وزن صد کيلو را هم داشته باشد.
 
ما براي اطمينان بيشتر، نه تنها از وزنه صد کيلويي بلکه حتي از وزنه‌هاي سنگين‌تر استفاده مي‌کنيم تا اگر اين طناب بناي پاره شدن دارد، همين حالا پاره بشود و ما متوجه شويم. اين مثال براي آن است که بدانيم، براي تحمل سختي‌هاي اوايل ظهور و قيام حضرت حجت، بايد با فشارهاي قبل از ظهور، تمرين و خود را آماده ظهور نماييم. امتحان‌هاي پيش از ظهور، هديه‌اي مخفي است براي آمادگي جهت ياري امام زمان در هنگام ظهور.
 
ادب:
 
هر کاري که مي‌خواهي انجام بدهي، اول توجه کن که آيا امام زمانت به آن کار راضي است و اجازه آن را به تو مي‌دهد و موجب خوشحالي او مي‌شود يا خير؟ بچه‌هاي مؤدب و با تربيت را در مهماني ديده‌اي؟ وقتي شربت، شيريني و شکلات به آنها تعارف مي‌شود، پيش از آنکه چيزي بردارد، به پدر نگاه مي‌کند و از نگاه او مي‌فهمد که بردارد يا نه؟
ما نيز، دست به هيچ کاري دراز نکنيم، جز آنکه بدانيم رضايت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف  در آن است؛ چون رضايت او، رضايت خداست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*. مدير واحد کودک و نوجوان مرکز تخصصي مهدويت.
1. سوره بقره/23.
2. احتجاج، ج2، ص497.
[مجله شماره 32 : - مقاله]
 

اللهم عجل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس (١٢٩) امام شناسي / تمثيلات مهدوي(١)

 

درس صدو بيست ونهم امام شناسي
 
@تمثيلات مهدوي (١)
 
قلب:
 
بدن انسان‌ها از ميلياردها سلول تشكيل شده است. همة اين سلول‌ها در سراسر بدن با يك مركز فرماندهي، ارتباط دارند؛ به همين جهت اگر شما سوزني را به سر انگشتان بزنيد، يعني يكي از چند ميليارد سلول را زخمي كنيد، فوراً به مركز فرماندهي، اطلاع داده مي‌شود و آن مركز، آن را حس مي‌كند.
چندين ميليارد انسان هم به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف  وصل‌اند و همه آنان، تحت ولايت و فرماندهي او هستند. خود تو، يكي از اين مجموعة چند ميلياردي هستي كه امام، فرمانده و قلب آنهاست. وقتي كار ثواب و يا ـ خداي‌ناكرده ـ گناه مي‌كني، فوراً به آن حضرت منتقل مي‌شود، از اين‌رو، امام عليه السلام  مي‌فرمايد: «وقتي مؤمنان كار خوب مي‌كنند، خوشحال مي‌شوم و برايشان دعا مي‌كنم و هرگاه مرتكب گناه شوند، ناراحت مي‌شوم و برايشان استغفار مي‌كنم.»
 
اميد:
 
وقتي هنوز به درب برقي نرسيده‌اي، مي‌بيني بسته است، ولي همين كه به آن نزديك مي‌شوي، باز مي‌شود. براي درب، هيچ تفاوتي نمي‌كند كه چه كسي هستي و از كجا مي‌آيي، كوچك هستي يا بزرگ، سفيدي يا سياه، پاك هستي يا آلوده؛ بلكه هر چه باشي،‌ به روي تو گشوده مي‌شود.
 
درگاه و دستگاه خداوند نيز چنين است؛ هر چه باشي و هر كه باشي، تو را مي‌پذيرد. امام زمان عليه السلام ‌ هم مثل خداوند، رفتار مي‌كند؛ يعني هر كسي كه به او رو كند، او را مي‌پذيرد و آغوش خود را به روي او مي‌گشايد. هر كس كه به اهل‌بيت عليهم السلام  اقبال كند، حتي اگر در حق آنان جفا كرده باشد، باز هم او را مي‌پذيرند.
 
پرچم:
 
يك جاده، هر چه بيشتر پيچ و خم داشته باشد، احتمال گمراهي و بيراهه رفتن در آن، بيشتر است و در نتيجه به تابلوها و علائم راهنمايي بيشتري نياز خواهد بود.
قرآن و اهل‌بيت عليهم السلام  و امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف  همانند علائم راهنمايي هستند. بهره‌مندي از اين علائم، به اين شرط است كه شخصي كه در جاده است، اهل هدايت باشد و دوست داشته باشد كه سلامت به سر منزل مقصود برسد. هر جا كه تابلو مي‌گويد سرعت نبايد بيشتر از هشتاد كيلومتر باشد، به آن توجه كند؛ نه اينكه با سرعت غيرمجاز، حركت و هر طور كه دلش خواست، رانندگي كند. چنين فردي كه به علائم توجه نمي‌كند، حتي ممكن است به رانندگاني كه به علائم توجه مي‌كنند، نسبت ناداني و عقب‌ماندگي بدهد. بنابراين اگر كسي دوست دارد كه راه الهي را طي كند، امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف  پرچم و تابلو هدايت او است: «من شاء أن يتخذ الي ربه سبيلا»فرقان /٥٧
 
مدير واحد كودك و نوجوان مركز تخصصي مهدويت
 
[مجله شماره 31 : - مقاله]
 
اللهم عجل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين

|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس (١٢٨) امام شناسي/ طرح مباحث غيرضروري

 

درس صدوبيست وهشتم امام شناسي
 
وقتي از يكي از سالكان سير الي الله و مهذبان و مقربان درگاه الهي سؤال مي‌شود چه كنيم 
 
در نماز حضور قلب داشته باشيم اين عارف روشن ضمير مي‌گويد
 
(حضرت آية الله بهجت به نقل از حجة الاسلام تهراني.)
 
قبل از نماز توسل به حضرت بقية الله ـ روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه ـ داشته
 
 باشيد گر چه با يك سلام باشد
 
@طرح مباحث غيرضروري:
 
در فرهنگ ناب مهدوي معارف فراواني است كه پرداختن به آنها يك ضرورت شمرده مي‌شود
 
و نقش اساسي در جهت آگاهي بخشي به شيعيان دارد و براي ترسيم نحوه عملكرد آنها در 
 
زمان غيبت بسيار مهم است.
 
گاهي افراد و مجموعه‌ها در قالب گفتار و مقاله‌ها و نشريات و حتي كنفرانس‌ها به بحث هايي 
 
روي مي‌آورند كه هيچ ضرورتي براي طرح آنها احساس نمي‌شود و بلكه گاهي سبب ايجاد 
 
شبهه‌ها و سؤالات انحرافي در ذهن و انديشه منتظران مي‌گردد.
 
براي نمونه پرداختن به بحث «ملاقات با امام زمان» و ترغيب و تشويق فراوان و به شكل 
 
افراطي نسبت به اين موضوع، پيامدهاي ناگواري دارد و سبب نااميدي و گاهي انكار 
 
امام(عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي‌گردد. در حالي كه آنچه در روايات بر آن تأكيد شده 
 
است، حركت در جهت رضايت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و پيروي از آن 
 
حضرت در گفتار و كردار است و بنابراين آنچه مهم است تبيين وظايف منتظران، در عصر
 
غيبت امام است تا اگر توفيق ملاقات با امام دست داد، در حالت رضايتمندي آن بزرگوار باشد.
 
پرداختن به مباحثي از قبيل ازدواج حضرت و يا وجود فرزند براي آن بزرگوار و يا محل زندگي 
 
حضرت و مانند آن نيز از نمونه‌هاي بحث‌هاي غير ضروري است كه بجاست جاي خود را به 
 
مباحث كاربردي و تأثيرگذار بدهد.
 
 به همين دليل گفتگو درباره شرايط و زمينه‌هاي ظهور نيز بر بحث علائم ظهور مقدم است
 
زيرا آشنايي با شرايط ظهور، مشتاقان امام را به حركت در راستاي تحقق آن شرايط ترغيب 
 
مي‌كند.
 
اين نكته نيز مهم است كه در طرح مباحث مهدويت، جامع نگري لازم است. مقصود اين است
 
كه در هنگام گفتگو درباره يك موضوع مجموعه معارف مهدويت مورد مطالعه قرار گيرد.
 
گاهي بعضي افراد با مطالعه برخي از روايات و بدون در نظر گرفتن روايات ديگر، تحليل‌هاي 
 
نادرستي از جريان مهدويت بيان مي‌كنند.
 
براي مثال با ملاحظه رواياتي كه از جنگ طولاني و خونريزي فراوان خبر داده است،
 
چهره بسيار خشني از امام غايب ترسيم مي‌كنند و از روايات ديگر كه جلوه‌هاي محبّت و 
 
مهرباني امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را بيان كرده است و سيره و اخلاق او را 
 
همانند خلق و خوي جدّ گراميش پيامبر مكرّم اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) معرفي كرده 
 
است، غافل مي‌مانند.
 
 بديهي است كه دقّت در هر دو دسته روايات، اين حقيقت را بيان مي‌كند كه برخورد امام
 
(عليه السلام) با همه انسان‌هاي حق طلب ـ چه رسد به شيعيان و دوستداران آن بزرگوار ـ با 
 
دريايي از مهرباني و صفا و صميميت خواهد بود و شمشير انتقام آن ذخيره الهي تنها بر
 
گرده ستمگران و پيروان آنها فرود خواهد آمد.
 
بنابراين گفتگو درباره موضوع مهدويت صلاحيت علمي كافي مي‌خواهد و آنها كه چنين 
 
صلاحيتي ندارند نبايد به اين ميدان وارد شوند و ورود آنها به اين عرصه مي‌تواند آسيب‌هاي 
 
جبران ناپذيري به فرهنگ مهدويت وارد كند.
 
( مباحث رجعت وآسيب شناسي برگرفته از سايت آزمون مجازي فرهنگيان مي باشد)
 

اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس(١٢٧) امام شناسي /تعيين زمان ظهور

 

درس صد وبيست وهفتم امام شناسي
 
هر يك از شما براى خروج قائم، بايد آماده باشد، گرچه با فراهم كردن يك تير باشد؛
 
چون وقتى خداوند ببيند كسى به نيّت يارى مهدى(عليه السلام) مسلح شده است،
 
 اميد است كه عمر او را دراز كند، تا ظهور او را درك كند و از ياوران آن حضرت باشد.
 الغيبة، نعمانى; بحارالانوار، ج 52، ص 366.
 

@تعيين زمان ظهور:
 
از آسيب‌هاي فرهنگ مهدويت آن است كه بعضي به دنبال تعيين زمان براي ظهور هستند.
 
 در حالي كه زمان ظهور بر مردم مخفي است و در روايات پيشوايان ديني از تعيين وقت
 
براي ظهور به شدت نهي شده است و وقت گذاران دروغگو شمرده شده‌اند.
 
از امام باقر(عليه السلام) سؤال شد، آيا براي ظهور وقت (معيني) است؟
 
 حضرت فرمود:
 
«آنها كه براي ظهور تعيين وقت مي‌كنند دروغ مي‌گويند.و دو باراين جمله راتكرار كرد.» ( 1 )
 
با اين حال بعضي آگاهانه يا ناآگاهانه براي ظهور تعيين وقت مي‌كنند كه كمترين اثر آن 
 
احساس يأس و نااميدي براي كساني است كه اين وعده‌هاي دروغين را باور كرده‌اند ولي
 
خلاف آن را مشاهده كرده‌اند.
 
بنابراين منتظرانِ واقعي بايد خود را از دام شيادان و نيز نادانان حفظ كنند و درباره زمان 
 
ظهور، تنها منتظر اراده پروردگار باشند.
-------------------------------------------
1. الغيبة طوسى، ح 411، ص 426.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس (١٢٦) امام شناسي/استعجال ظهور

 

درس صدوبيست وششم امام شناسي
 
در يكي از كشورهاي اروپايي براي ادامه تحصيل درس مي‌خواندم، در فاصله بين محل سكونت و دانشگاه يك اتوبوس بيشتر رفت و آمد نمي كرد. براي آخرين امتحان عازم دانشگاه شدم كه ناگهان در بين راه اتوبوس خراب شد و سعي و تلاش راننده سودي نبخشيد، هيچ وسيله ديگري نبود، اضطراب و نااميدي وجودم را فرا گرفته بود... يك باره جرقه اي در مغزم زد كه ما وقتي در ايران بوديم در سختي‌ها به امام زمان ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ متوسل مي‌شديم. دلم شكست و اشكم جاري شد با خود گفتم: يا بقية الله اگر امروز به دادم برسي من قول مي‌دهم تا آخر عمر هرگز نماز اول وقت را فراموش نكنم.
 
پس از چند دقيقه اي آقائي آمد با راننده حرف زد دستي به ماشين زد و گفت ماشين را روشن كن و همين كه راننده استارت زد ماشين روشن شد من از شدت خوشحالي و عجله اي كه داشتم اصلاً متوجه آن آقا نشدم همين كه ماشين خواست حركت كند آن آقا آمد مرا به اسم صدا زد و گفت: عهدي كه با ما بستي يادت نرود!مير مهر، پور سيد آقائي، ص 344.
.

@استعجال ظهور:
 
يكي ديگر از آسيب‌هاي جدي در فرهنگ مهدويت، استعجال ظهور است.
 
 استعجال به معني عجله كردن و خواستن چيزي قبل از رسيدن وقت آن و تحقّق زمينه‌هاي لازم 
 
براي آنست.
 
انسان‌هاي عجول به خاطر ضعف نفس و كم ظرفيت بودن، متانت و سكون و آرامش خود
 
را از دست مي‌دهند و بدون در نظر گرفتن شرايط، خواهان تحقّق پديده‌ها هستند.
 
در فرهنگ ناب مهدويت و در برخورد با مسئله انتظار امام غايب، انسانِ منتظر، پيوسته در طلب 
 
ظهور است و با تمام وجود و اشتياق خواستار ظهور است و براي تعجيل امر فرج دعا مي‌كند 
 
ولي هرگز عجله نمي‌كند و هر چه غيبت به درازا كشد و انتظار، طولاني شود، باز هم صبر و 
 
شكيبايي را از كف نمي‌دهد بلكه عليرغم شوق فراوان به ظهور، در برابر اراده پروردگار و 
 
خواست او كمال تسليم را از خود نشان مي‌دهد و براي تحقّق همه زمينه‌هاي لازم براي ظهور 
 
مي‌كوشد و بردباري مي‌كند.
 
عبدالرحمن بن كثير گويد:
 
«خدمت امام صادق نشسته بودم كه مهرم داخل شد و عرض كرد:
 
قربانت گردم! به من خبر دهيد اين امري كه در انتظارش هستيم كي واقع مي‌شود؟
 
امام فرمود: ‌اي مهرم! دروغ گفتند وقت گذاران و هلاك شدند شتاب كنندگان و نجات يافتند 
 
تسليم شدگان.» ( 1 )
 
نهي از عجله و شتاب زدگي در امر ظهور به آن جهت است كه به دنبال عجله، روحيه يأس و 
 
نوميدي در انسانِ منتظر، پيدا مي‌شود؛ آرامش و صبوري را از دست مي‌دهد و حالت تسليم او 
 
به حالت گله مندي و شكايت تبديل مي‌گردد و از تأخير ظهور بي قرار مي‌گردد و اين بيماري را 
 
به ديگران نيز سرايت مي‌دهد و گاهي به خاطر استعجال ظهور به حالتِ انكار وجود امام، 
 
گرفتار مي‌شود.
 
گفتني است كه منشأ استعجال ظهور آن است كه نمي‌داند ظهور از سنت‌هاي الهي است
 
و مانند همه سنت‌ها بايد پس از تحقق همه شرايط و زمينه ها، انجام گيرد و بنابراين براي
 
وقوع آن عجله مي‌كند.
---------------------------------
1. كافى، ج 2، ص 191.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين

|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس (١٢٥) امام شناسي/آسيب شناسي مهدويت

 

درس صدو بيست وپنجم امام شناسي 
 
احترام به قرآن
 
در تشرفي که براي مرحوم حاج شيخ محمدحسن مولوي قندهاري در حرم مطهر ابوالفضل 
 
العباس (ع) روي داده است ايشان مي گويد :
 
ديدم قرآني روي زمين بر سر راه افتاده است امام به من فرمودند:
 
 «هوشيار باش و به قرآن احترام کن. من خم شم و قرآن را برداشتم و بوسيدم و در قفسه 
 
گذاشتم.»ملاقات با امام زمان(عج) ، 330
 
@آسيب شناسي مهدوي:
 
براي هر فرهنگ و مجموعه معرفتي ممكن است آفت هايي روي دهد كه مانع رشد و بالندگي
 
آن فرهنگ باشد فرهنگ ديني نيز گاهي به آفتهايي گرفتار مي‌شود كه حركت رو به كمال
 
آن را كُند مي‌كند و بحث «آسيب شناسي ديني» عهده دار شناختن آن آفت‌ها و شيوه
 
مقابله با آنهاست.
 
مناسب است در فصل پاياني درباره آن چه به عنوان آسيب‌هاي فرهنگ ناب مهدوي مطرح 
 
مي‌شود بحث كنيم تا ضمن آشنايي با آسيب‌ها به راههاي خنثي سازي و مقابله با آنها 
 
بينديشيم.
 
آسيب‌هاي فرهنگ مهدويت، مواردي است كه غفلت از آنها موجب سستي اعتقاد مردم و به
 
ويژه جوانان نسبت به اصل وجود امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و يا ابعاد مختلف
 
 شناخت آن بزرگوار است و گاهي نيز سبب گرايش به افراد يا مجموعه‌هاي منحرف مي‌گردد. 
 
بنابراين آشنايي با اين آسيب ها، منتظرانِ آن امام بزرگ را از كجروي در اعتقاد و عمل حفظ 
 
خواهد كرد.
 
@ برداشت‌هاي غلط:
 
از آسيب‌هاي مهم در فرهنگ مهدويت، تفسيرها و برداشت‌هاي نادرست از موضوعات اين 
 
فرهنگ اسلامي است. تحليل نادرست و ناقص از روايات به دريافت غير صحيح مي‌انجامد
 
كه چند نمونه از آن را بيان مي‌كنيم.
 
1. برداشت غلط از مفهوم «انتظار» سبب شده است كه بعضي گمان كنند كه چون اصلاح 
 
جهان از فسادها به دست امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) خواهد بود ما در برابر 
 
تباهي‌ها و ناهنجاري‌ها هيچ وظيفه‌اي نداريم و بلكه ممكن است گفته شود كه براي نزديك شدن 
 
ظهور امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بايد براي ترويج بدي‌ها و زشتي‌ها در جامعه 
 
اقدام كنيم!!
 
اين انديشه نادرست در مقابل ديدگاه قرآن و اهل‌بيت(عليهم السلام) است كه امر به معروف و 
 
نهي از منكر را از وظايف حتمي هر مسلمان مي‌داند.
 
بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني; در نقد اين ديدگاه فرموده‌اند:
 
«ما اگر دستمان مي‌رسيد و قدرت داشتيم بايد برويم تمام ظلم‌ها و جورها را از عالم برداريم 
 
تكليف شرعي ماست. منتهي ما نمي‌توانيم. اين كه هست اين است كه حضرت امام مهدي
 
(عجل الله تعالي فرجه الشريف) عالم را پر مي‌كند از عدالت؛ نه شما دست برداريد از اين 
 
تكليفتان، نه اين كه شما ديگر تكليف نداريد.»( 1 )
 
ايشان همچنين در ادامه بيانات خود فرموده‌اند:
 
«آياما بر خلاف آيات شريفه قرآن دست از نهي از منكر برداريم؟ دست از امر به معروف 
 
برداريم و توسعه بدهيم گناهان را براي اين كه حضرت بيايند؟!»( 2 )
 
لازم به ذكر است كه ما در ابتداي بحث «انتظار» درباره معني صحيح انتظار سخن گفتيم.
 
2. بعضي افراد از ظاهر برخي از روايات اينگونه برداشت كرده‌اند كه هر قيامي قبل از قيام 
 
امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) محكوم و مردود است بنابراين در برابر قيام و انقلاب 
 
شكوهمند اسلامي ايران كه قيامي بر ضدّ طاغوت و استكبار و در جهت برقراري احكام الهي 
 
بوده است موضع نادرستي گرفته‌اند.
 
در پاسخ بايد گفت كه اجراي بسياري از احكام اسلامي مانند اقامه حدود و قصاص و نيز 
 
جهاد با دشمنان و مبارزه فراگير با فساد جز با تشكيل حكومت اسلامي ممكن نيست، بنابراين 
 
تلاش براي برقراري نظام اسلامي كاري پسنديده و مورد قبول است و نهي از قيام در بعضي 
 
از روايات به معني شركت در قيام‌هاي باطل كه انگيزه الهي ندارد و يا قيام هايي كه بدون توجه 
 
به شرايط و زمينه‌هاي لازم انجام مي‌گيرد و يا حركت هايي كه به عنوان قيام مهدوي شروع 
 
مي‌گردد، مي‌باشد. نه اينكه هر انقلاب و حركتي كه در مسير اصلاح جامعه است مردود
 
شمرده شود. ( 3 )
 
3. يكي ديگر از برداشت‌هاي غلط در فرهنگ مهدويت، نشان دادن چهره خشونت آميز از
 
امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است.
 
بر خلاف تصوّر بعضي افراد كه مي‌انديشند امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) با 
 
شمشير عدالت، دريايي از خون به راه مي‌اندازد و بسياري را از دم تيغ عبور مي‌دهد؛ امام 
 
عصرمظهر رأفت و رحمت پروردگارست و مانند پيامبربزرگوار اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) 
 
ابتدا همگان را با بيان روشن و دلائل آشكار به اسلام و قرآن مي‌خواند و اكثر مردم دعوت آن 
 
حضرت را پاسخ مي‌دهند و به او مي‌پيوندند.
 
 بنابراين امام(عليه السلام) تنها با مخالفان سرسخت كه آگاهانه از پذيرفتن حق سرباز
 
مي‌زنند و جز زبان شمشير نمي‌فهمند با سلاح برخورد مي‌كند.
 
-------------------------------------
1. صحيفه نور، ج 20، ص 196.
2. همان.
3. براى اطلاع بيشتر درباره اين موضوع به كتاب «دادگستر جهان» نوشته «ابراهيم امينى»، ص 254 تا 300 مراجعه شود.
 

اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس (١٢٤) امام شناسي/ رجعت كنندگان

 

 درس صدو بيست وچهارم امام شناسي
 
توجه به آن حضرت همراه با محبتش
 
امام زمان (ع) در توقيع شريفي خطاب به شيعيان مي فرمايند:
 
«توجه خود را همراه با محبت و دوستي به سوي ما قرار دهيد و در مسير دستورات روشن
 
و قطعي دين حرکت کنيد که همانا من براي شما خيرخواهي مي کنم و خداوند گواه است بر 
 
من و شما و اگر نبود علاقه ما به نيکو بودن شما و رحمت و مهربانيمان بر شما، به سخن گفتن 
 
با شما نمي پرداختيم.»بحارالانوار ، ج53، ص179
 
@رجعت‌كنندگان:
 
براساس روايات، گروه پيامبران(عليهم السلام)، امامان معصوم(عليهم السلام)، مؤمنان
 
خالص و نيز كفار خالص، جزء كساني اند كه در زمان رجعت، به اين دنيا باز مي‌گردند.
 
1. رجعت پيامبران و امامان(عليهم السلام)
 
روايات مربوط به انبياء(عليهم السلام)
 
الف) رواياتي كه بطور عام از بازگشت پيامبران و ائمه (عليهم السلام) سخن به ميان آورده اند 
 
مثل كلام امام صادق(عليه السلام) در تفسير آيه :
 
اِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَيوْمَ يقُومُ الْأَشْهَادُحضرت فرمود:
 
به خداسوگندد اين آيه درزمان رجعت عملي خواهند شد آيا نمي‌دانيدكه پيامبران(عليهم السلام) 
 
در دنيا ياري نشدند و كشته شدند و نيز ائمه(عليهم السلام) كشته شدند اما اين ياري و پيروزي 
 
در رجعت تحقق خواهند يافت. ( 1 )
 
ب) رواياتي كه با ذكر عدد، رجعت انبياء را ياد آور شده است.
 
 امام صادق(عليه السلام) مي‌فرمايد:
 
هنگامي كه امام حسين(عليه السلام) همراه با ياران شهيدش رجعت مي‌كنند، هفتاد نفر از 
 
پيامبران نيز با او رجعت مي‌نمايند چنانكه با موسي بن عمران هفتاد نفر از پيامبران همراه 
 
بودند. ( 2 )
 
ج) رواياتي كه بطور خاص از رجعت بعضي از پيامبران و امامان(عليهم السلام) با ذكر نام 
 
آنان، سخن به ميان آورده‌اند.
 
امام صادق(عليه السلام) مي‌فرمايد:
 
«همانا دانيال و يونس(عليهما السلام) هر دو در زمان رجعت اميرالمؤمين(عليه السلام) به دنيا
 
باز مي‌گردند و اقرار به رسالت پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) مي‌نمايند و همراه آنان
 
هفتاد نفر برانگيخته مي‌شوند.» ( 3 )
 
امام زين العابدين(عليه السلام) مي‌فرمايد: «يرجع اليكم بينكم و اميرالمؤمنين و الائمه( 4 )؛ 
 
پيامبر شما و اميرالمؤمنين و امامان معصوم(عليه السلام) به سوي شما مجدداً باز مي‌گردد.
 
 در مورد اينكه اولين فرد رجعت كننده كيست؟»
 
امام صادق(عليه السلام) مي‌فرمايد:
 
«اول من يرجع الي الدنيا الحسين بن علي( 5 )؛ اولين كسي كه به دنيا باز مي‌گردد حسين بن 
 
علي(عليه السلام) است.»
 
د) رواياتي كه از بازگشت افراد صالح از امت‌هاي گذشته و امت اسلام، خبر داده‌اند.
 
براساس اين روايات از ميان امت‌هاي پيشين رجعت اصحاب كهف و مؤمن آل‌فرعون نام برده 
 
شده است.
 
همچنين از ميان اصحاب پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و ائمه(عليهم السلام) افرادي مثل: 
 
سلمان فارسي، مقدار، مالك اشتر، ابو دجانه انصاري، مفضل بن عمر، عبدالله بن شريك 
 
عامري، اسماعيل بن جعفر(عليه السلام)، حارث، عقيل، جبير و... نام برده شده است. ( 6 )
-----------------------------------------------
1. معجم احاديث الامام المهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ج5، ص384.
2. همان، ج3، ص89.
3. بحارالانوار، ج53، ص62.
4. معجم احاديث الامام المهدي، ج5، ص327.
5. بحارالانوار، ج5، ص90.
6. الشيعة والرجعة، ج1، ص158، چشم اندازي به حكومت حضرت مهدي(عليه السلام)، ص95.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : دو شنبه 18 شهريور 1392
درس (١٢٣)امام شناسي/ ويژگي هاي رجعت

 

درس صدو بيست وسوم امام شناسي
 
توسل به حضرت زينب (ع) جهت تعجيل در فرج
 
در تشرف آقا شيخ حسن سامرايي (ره) در سرداب مقدس، حضرت فرمودند:
 
 «به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را قسم دهند به حق عمه ام حضرت زينب (ع)
 
 که فرج مرا نزديک گرداند.»شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 251-184
 
 
@ ويژگي هاي رجعت:
 
از ميان روايات فراوان مي‌توان اين مطالب را درباره رجعت بيان کرد.
 
1. رجعت از روزهاي بزرگ و مهم عالم است که از آن در قرآن به «ايام الله» = روزهاي
 
خدا ياد شده است.
 
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
 
«ايام الله سه روز است: روز قيام قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روز رجعت و
 
روز قيامت. ( 1 )»
 
2. اعتقاد به رجعت از نشانه‌هاي شيعيان اهل بيت(عليه السلام) است.
 
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
 
«از ما نيست کسي که به رجعت ما ايمان نداشته باشد.» ( 2 )
 
3. رجعت براي همه مردم نيست بلکه مخصوص مؤمنان خالص وکفارومنافقان خالص است( 3 )
 
4. از جمله مؤمنان رجعت کننده، پيامبران و امامان معصوم(عليه السلام) هستند و اولين امامي 
 
که در زمان رجعت و پس از امام مهدي(عليه السلام) حکومت عدل جهاني را برعهده مي‌گيرد، 
 
حضرت امام حسين(عليه السلام) است که سال‌هاي بسيار حکومت خواهد کرد. ( 4 )
 
5. براي همه مومنان و منتظران واقعي ظهور مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که
 
پيش از ظهور آن عزيز از دنيا رفتند امکان رجعت به دنيا و ياري آن امام وجود دارد.
 
از امام صادق(عليه السلام) روايت شده که هر کس چهل بامداد خدا را با دعاي عهد بخواند
 
از ياوران قائم، خواهد بود و اگر پيش از ظهور آن حضرت بميرد، خداوند او را از قبرش
 
بيرون آورد و قائم(عليه السلام) را ياري دهد ( 5 )...
 
6. کفار و منافقان هرگز به ميل و ارادۀ خود به دنيا باز نمي‌گردند بلکه از روي اجبار به رجعت 
 
تن مي‌دهند ولي رجعت مؤمنين اختياري به نظر مي‌رسد.
 
 امام صادق(عليه السلام) مي‌فرمايد:
 
هنگامي که حضرت مهدي(عليه السلام) قيام کند مأمورين الهي در قبر با اشخاص مؤمن
 
تماس مي‌گيرند و به آنها مي‌گويند: ‌
 
اي بندۀ خدا! مولايت ظهور کرده است اگر مي‌خواهي به او بپيوندي آزاد هستي
 
و اگر مي‌خواهي در نعمت‌هاي الهي (برزخي) متنعم بماني باز هم آزاد هستي. ( 6 )
-------------------------------------------------------------
1. بحارالانوار، ج53، ص 63، ح53.
2. همان، ص92، ح101.
3. بحارالانوار، ج53، ص 39، ح1.
4. همان، ص 46 ، ح19.
5. ر. ک به مفاتیح الجنان، دعای عهد.
6. بحارالانوار، ج53، ص 95.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : یک شنبه 17 شهريور 1392
درس (١٢٢) امام شناسي/ رجعت در ادعيه و زيارات

 

درس صدو بيستم ودوم امام شناسي
 
 بردباري و شکيبايي
 
در تشرف مرحوم سيد کريم پينه دوزاز اخيار تهران که در خانه اجاره اي زندگي مي کرده است 
 
و با پايان يافتن مدت اجاره دچار رنج و زحمت مي گردد ضمن اينکه به او بشارت مي دهند، 
 
نگران نباشيد منزل درست مي شود مي فرمايند:
 
 «دوستان ما بايد در فراز و نشيب ها شکيبا و بردبار باشند.»کرامات العالمین ،ص118
 
@رجعت در ادعيه و زيارت:
 
قابل ذکر است موضوع رجعت در دعاها و زياراتي که از امامان معصوم(عليهم السلام)
 
نقل شده نيز مطرح گرديده است.
 
در زيارت جامعه کبيره که از امام هادي(عليه السلام) روايت شده مي‌خوانيم:
 
«معترف بکم، مومن باياتکم، مصدق برجعتکم، منتظر لامرکم( 1 )؛
 
(اي امامان و حجت‌هاي خدا) من به شما و امامت شما اعتراف مي‌كنيم و بازگشت شما
 
را به اين دنيا باور دارم و رجعت شما را تصديق مي‌کنم و امر شما را انتظار مي‌‌کشم.»
 
در بعضي از زيارت‌هاي مخصوص به حضرت مهدي(عليه السلام) از جمله زيارت
 
آل ياسين نيز اين موضوع با صراحت بيان گرديده است.
-------------------------------------------
1. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : شنبه 16 شهريور 1392