درس (٦٣) امام شناسي / انتظار ازديدگاه رهبري قسمت چهارم

 

درس  شصت وسوم امام شناسي
 
ازبزرگی پرسیدم:
 
چرا عصرهای جمعــــــه دل انسان می‌گیرد و غمگین می‌شود ؟
 
 فرمود:
 
«چون در آن لحظه قلب مقدّس امام عصر (ارواحنافداه) به سبب عرضه‌ی اعمال انسان‌ها،
 
ناراحت و گرفتـــــه است، آدم و عالــــم متأثــــــر می‌شوند. او قـــلب و مــدار وجود است.»
 
 
 @ تبيين گفتمان انتظار ومهدويت در كلام رهبر (٤)

 
@عقيده به امام زمان، نمي‏گذارد مردم تسليم شوند
 
نفس اعتقاد به مهدي موعود، باعث ايجاد مشكل براي استكبار و استعمار شده بود؛ در حالي كه 
 
اعتقادي كه برادران ما در آن مناطق دنيا دارند، به روشني و وضوح اعتقادي كه ما امروز در 
 
اينجا داريم نيست؛ بلكه بيشتر ابهامات و كلّي گويي وجود دارد تا تعيين مصداق و مورد و نام و 
 
خصوصيّات. درعين‏حال، استعمارگران از اين اميد ترسيدند.....عقيده به امام زمان، نمي‏گذارد 
 
مردم تسليم شوند؛ به شرطي كه اين عقيده را درست بفهمند.
 
بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع اقشار مختلف مردم در روز ميلاد پربركت حضرت 
 
ولي عصر(عج) 17/10/1374
 
 
@مصداق وعده ي الهي
 
ما همين قدر مي دانيم كه وجود مقدس امام زمان، مصداق وعده ي الهي است. همين قدر
 
مي دانيم كه اين بازمانده ي خاندان وحي و رسالت، علم سرافراز خدا در زمين است.
 
«السلام عليك ايها العلم المنصوب و العلم المصبوب و الغوث و الرحمة الواسعة وعدا غيرمكذوب».
 
...حجت خدا در بين مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگي ميكند؛ مردم را مي بيند؛
 
با آنهاست؛ دردهاي آنها، آلام آنها را حس ميكند.
 
 انسانها هم، آنهائي كه سعادتمند باشند، ظرفيت داشته باشند، در مواقعي به طور ناشناس
 
او را زيارت ميكنند. او وجود دارد؛ يك انسان واقعي، مشخص، با نام معين، با پدر و مادر 
 
مشخص و در ميان مردم است و با آنها زندگي ميكند. اين، خصوصيت عقيده ي ما شيعيان 
 
است.
 
بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در سالروز ميلاد امام عصر(عج) 
 
 
@اميدي در دل بني آدم
 
امام زمان عليه سلام الله، رمز عدالت و مظهر قسط الهي در روي زمين است. به همين جهت است 
 
كه همه ي بشريت، به شكلي انتظار ظهور آن حضرت را مي كشند. ..
 
.موضوع امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف، با اين ديد، نه مخصوص شيعه و نه حتي 
 
مخصوص مسلمين است. بلكه انتظاري در دل همه ي قشرهاي بشر و ملتهاي عالم است.
 
اميدي است در دل بني آدم؛ كه تاريخ بشريت به سمت صلاح حركت مي كند.
 
 اين اميد، به بازوان قوت مي بخشد، به دلها نور مي دهد و معلوم مي كند كه هر حركت 
 
عدالتخواهانه اي، در جهت قانون و گردش طبيعي اين عالم و تاريخ بشر است.
 
(بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با مهمانان خارجي دهه ي فجر در روز
 
نيمه شعبان 18/11/1371
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٦٢) امام شناسي / انتظار از ديدگاه رهبري قسمت سوم

 

درس  شصت ودوم امام شناسي
 
 
شيعيان چرا ما را نمي خواهند؟!
 
مرحوم حاج محمد علي فشندي تهراني (ره) مي گويد :
 
که در مسجد جمکران سيدي نوراني را ديدم، با خود گفتم :
 
اين سيد در اين هواي گرم تابستاني از راه رسيده و تشنه است ظرف آبي به دست او دادم
 
تا بنوشد و گفتم :
 
آقا! شما از خدا بخواهيد تا فرج امام زمان (ع) نزديک گردد. حضرت فرمودند:
 
«شيعيان ما به اندازه آب خوردني ما را نمي خواهند. اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما
 
مي رسد.»
 
@ تبيين گفتمان انتظار ومهدويت در كلام رهبر (٣)
 
@همه‏ي اديان و مذاهب، عقيده دارند
 
همه‏ي اديان و مذاهب، عقيده دارند كه يك منجي و يك دست مقتدر الهي، در مقطعي از تاريخ 
 
خواهد آمد و در نجات بشر از ظلم و جور، معجزه‏گري خواهد كرد. فرقي كه ما شيعيان با 
 
ديگران و بقيه‏ي فِرَق اسلامي و غير اسلامي داريم، اين است كه ما اين شخص عظيم و عزيز را 
 
مي‏شناسيم؛ اسمش را مي‏دانيم، تاريخ ولادتش را مي‏دانيم، پدر و مادر و آباء و اجداد عزيزش 
 
را مي‏شناسيم و قضايايش را مي‏دانيم؛ ولي ديگران اين‏ها را نمي‏دانند. آن‏ها عقيده پيدا 
 
نكردند يا باخبر نشدند و نمي‏دانند؛ ولي ما مي‏دانيم. تفاوت اينجاست. به همين دليل است كه 
 
توسّلات شيعه، زنده‏تر و پرشورتر و بامعناتر و باجهت‏تر است .
 
بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع اقشار مختلف مردم در روز ميلاد پربركت
 
 حضرت ولي عصر(عج) 17/10/1374
 
@اعتقاد به مهدي موعود، دل ها را سرشار از نور اميد مي‏كند
 
اعتقاد به مهدي موعود، دلها را سرشار از نور اميد مي‏كند. براي ما كه معتقد به آينده‏ي حتمي 
 
ظهور مهدي موعود عليه‏السّلام هستيم، اين يأسي كه گريبان‏گير بسياري از نخبگان دنياست، 
 
بي‏معناست. ما مي‏گوييم نخير، مي‏شود نقشه‏ي سياسي دنيا را عوض كرد؛ مي‏شود با ظلم و 
 
مراكز قدرت ظالمانه درگير شد و در آينده نه فقط اين معنا امكان‏پذير است، بلكه حتمي است. 
 
وقتي ملتي معتقد است نقشه‏ي ظالمانه و شيطانيِ امروز در كلّ عالم قابل تغيير است، آن ملت 
 
شجاعت مي‏يابد و احساس مي‏كند دست تقدير، تسلّط ستمگران را براي هميشه به طور مسلّم 
 
ننوشته است. 
 
بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نيمه شعبان در 
 
مصلّاي تهران ‏30/7/1381
 
 
@انتظار حيات بخش است
 
چند خصوصيت در عقيده‏ي مهدويّت هست كه اين خصوصيات براي هر ملتي، به‏منزله‏ي خون در 
 
كالبد و در حكم روح در جسم است. يكي ازاين خصوصيات اميد است. 
 
امروز استكبار جهاني مايل است كه ملتهاي مسلمان و از جمله ملت عزيز ايران، دچار روح 
 
نااميدي شوند و بگويند:
 
ديگر نمي‏شود كاري كرد؛ ديگر فايده‏اي ندارد! مي‏خواهند اين را به زور در مردم تزريق كنند. 
 
اعتقاد به مهدويّت و به وجود مقدّس مهدي موعود أرواحنا فداه، اميد را در دلها زنده مي‏كند. 
 
هيچ‏وقت انساني كه معتقد به اين اصل است، نااميد نمي‏شود. چرا؟ چون مي‏داند يك پايان 
 
روشنِ حتمي وجود دارد؛ بروبرگرد ندارد. سعي مي‏كند كه خودش را به آن برساند.
 
بيانات مقام معظم رهبري در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت ميلاد حضرت مهدي (عج) 
 
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٦١) امام شناسي / انتظار از ديدگاه مقام رهبري قسمت دوم

 

 
درس  شصت ويكم امام شناسي
 
 
دل بی تو تمنا نکند کوی منا را
 
زیرا که صفايي نبود بی تو صفارا
 
ای دوست مرانم زدر خویش
 
کز پیش مرانند شهان خیل گدارا
 
باز آی که تا فرش کنم دیده به راهت
 
حیف است که بر خاک نهی آن کف پار
 
 دراين مقال براي تبرك وحظ بيشتر معنوي به نقل داستان زيباي ملاقات علامه حلي با
 
امام عصر مي پردازيم:
 
جمال الدّين حسن بن يوسف بن مطّهر حلّى(رحمه الله) معروف به «علاّمه حلّى» از علماى 
 
برجسته قرن هشتم هجرى است كه در سال 726 هــق از دنيا رفت و در نجف اشرف به خاك 
 
سپرده شد،
 
 اين مرجع تقليد عاليقدر، سلطان محمّد خدابنده پادشان مغول را شيعه كرد و در اين مسير 
 
خدمت بسيار بزرگى به مذهب جعفرى نمود. او در تمام علوم اسلامى، استاد ماهرى بود و 
 
تأليفات او را بيش از 500 جلد كتاب تخمين زده اند.
 
اينك توجه كنيد كه اين مرد دينى چگونه مورد عنايت امام عصر(عج) قرار مى گيرد:
 
او در حلّه يكى از شهرهاى عراق سكونت داشت، هر شب جمعه از حلّه با وسائل آن زمان به 
 
كربلا مى رفت. (با اينكه بين اين دو شهر بيش از 10 فرسخ است) با اين كيفيت كه پنجشنبه 
 
سوار بر الاغ خود به راه مى افتاد و شب جمعه در حرم مطهّر امام حسين(عليه السلام) مى ماند 
 
و بعد ازظهر روز جمعه به «حلّه» مراجعت مى كرد.
 
در يكى از روزها كه به طرف كربلا رهسپار بود، در راه شخصى به او رسيد و همراه علاّمه با 
 
هم به كربلا مى رفتند علاّمه با رفيق تازه اش شروع به صحبت كرد و مسائلى را بيان نمود از 
 
آنجا كه به فرموده امام على(عليه السلام):
 
شخصيت مرد در زير زبانش نهفته است.»
 
علاّمه درك كرد كه با مردى بزرگ و عالمى سترگ، هم صحبت شده است،
 
 هر مسئله مشكلى مى پرسيد، رفيق راهش جواب مى داد به طورى كه علاّمه كه خود را يگانه 
 
دهر مى دانست، از علم رفيق راهش متحيّر ماند گرم صحبت بودند تا آنكه در مسئله اى، آن 
 
شخص بر خلاف فتواى علاّمه فتوا داد علاّمه گفت:
 
 اين فتواى شما بر خلاف اصل و قاعده است دليل هم كه اين قاعده را از بين ببرد نداريم.
 
آن شخص گفت:
 
«چرا دليل موثّقى داريم كه شيخ طوسى(رحمه الله) در كتاب تهذيب در وسط فلان صفحه،
 
 آن را نقل كرده است.»
 
علاّمه گفت: چنين حديثى را در كتاب تهذيب نديده ام.
 
آن شخص گفت:
 
«كتاب تهذيبى كه پيش تو هست در فلان صفحه و سطر اين حديث مذكور است!!»
 
علاّمه در دنيايى از حيرت فرو رفت از اين رو كه اين شخص ناشناس به تمام علائم و 
 
خصوصيّات نسخه منحصر به فرد كتاب تهذيب آگاهى داشت.
 
علاّمه درك كرد كه در برابر استادِ علاّمه ها قرار گرفته، لذا شروع كرد به ذكر مسائل مشكله اى 
 
كه براى خودش حل نشده بود، در اين موقع تازيانه اى را كه در دست داشت به زمين افتاد،
 
در همين حين اين مسئله را از آن شخص پرسيد كه آيا در زمان غيبت كبرى، امكان ملاقات با 
 
امام زمان(عليه السلام) هست؟
 
آن شخص تازيانه را برداشته بود و به علاّمه مى داد و دستش به دست علاّمه رسيد فرمود:
 
«چگونه نمى توان امام زمان را ديد در صورتى كه اينك دست او در دست توست.»
 
علاّمه چون متوجه شد، خود را به دست و پاى امام زمان(عليه السلام)انداخت و آنچنان محو 
 
عشق آن حضرت شد كه مدتى چيزى نفهميد، پس از آنكه به حال خود آمد كسى را نديد، به 
 
خانه مراجعت كرد و فورى كتاب تهذيب خود را باز نمود و ديد آن حديث با همان علائم از صفحه 
 
و سطر، تطبيق مى كند، در حاشيه اين كتاب در همان صفحه نوشت:
 
 اين حديثى است كه مولايم امام زمان(عليه السلام) مرا به آن خبر داده است.
 
@ تبيين گفتمان انتظار ومهدويت در كلام رهبر (٢)
 
 
@انتظار ظهور وليّ‏عصر بخش عظيم اعتقادي ماست
 
مردم ما وليّ‏اللّه اعظم و جانشين خدا در زمين و بقيه‏ي اهل بيت پيامبر را با نام و خصوصيات 
 
مي‏شناسند؛ از لحاظ عاطفي و فكري با او ارتباط برقرار مي‏كنند؛ به او مي‏گويند؛ به او شكوه 
 
مي‏برند؛ از او مي‏خواهند و آن دوران آرماني دوران حاكميت ارزشهاي والاي الهي بر زندگي 
 
بشر را انتظار مي‏برند؛ اين انتظار داراي ارزش زيادي است.
 
 اين انتظار به معناي آن است كه وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه‏ي اميد را از دل هاي 
 
منتظران نمي‏زدايد و خاموش نمي‏كند. 
 
(بيانات در جمع علما و مدرّسان و فضلاي حوزه‏ي علميه‏ي قم، در خجسته سالروز ميلاد
 
حضرت مهدي(عج)30/11/1370)
 
 
@دوراني خواهد رسيد كه قدرت قاهره ي حق، همه ي قله هاي فساد و ظلم را از بين خواهد برد
 
و چشم انداز زندگي بشر را با نور عدالت منور خواهد كرد؛ معناي انتظار دوران امام زمان
 
اين است.
 
بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با مردم قم 30/11/1370
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٦٠) امام شناسي / انتظار از ديدگاه مقام رهبري قسمت اول

درس شصتم امام شناسي

 
سروده ای از مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای 
 
دلم قرار نمي گيرد از فغان بي تو 
سپندوار ز كف داده ام عنان بي تو 
 
                                     ز تلخ كامي دوران نشد دلم فارغ 
                                     ز جام عشق لبي تر نكرد جان بي تو 
 
چو آسمان مه آلوده ام ز تنگ دلي 
پر است سينه ام ز اندوه گران بي تو 
 
                                      نسيم صبح نمي آورد ترانه شوق 
                                      سربهار ندارند بلبلان بي تو 
 
لب از حكايت شبهاي تار مي بندم 
اگر امان دهدم چشم خون فشان بي تو 
 
                                    چو شمع كشته ندارم شراره اي به زبان 
                                     نمي زند سخنم آتشي به جان بي تو 
 
ز بي دلي و خموشي چون نقش تصويرم 
نمي گشايدم از بي خودي زبان بي تو 
 
                                    عقيق سرد به زير زبان تشنه نهم 
                                   چو يادم آيد از آن شكرين دهان بي تو 
 
گزارش غم دل را مگر كنم چو امين 
جدا ز خلق به محراب جمكران بي تو
 
 
 
 @ تبيين گفتمان انتظار ومهدويت در كلام رهبر(١)
 
@مقدمه:
 
مهدويت بيش از آنكه يك مسئله خاص اسلام باشد اميد جامعه انساني براي رهايي و آزادي از 
 
ظلمت و حيرت جهالت است. و مي توان نشانه هاي آن را در تمام فرهنگ ها و تمدن هاي ديني 
 
و غير ديني جهان يافت از شرق جهان تا غرب، در انديشه هاي الهي و الحادي نوعي اعتقاد
 
به منجي مشترك است و نمي توان وجود آن را انكار كرد 
 
در اين نوشتار " مفهوم انتظار" در بيان رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه اي 
 
مورد بررسي قرار گرفته است و بيانات آن حضرت را به صورت دسته بندي شده ارايه مي كند. 
 
تا غايت اين نوشتار كه همان ترويج گفتمان صحيح و دقيق مهدويت است حاصل آيد .
 
@اين معني انتظار فرج است
 
معناي انتظار فرج به عنوان عبارت أخراي انتظار ظهور، اين است كه مؤمن به اسلام، مؤمن به 
 
مذهب اهل بيت(عليهم السلام) وضعيتي را كه در دنياي واقعي وجود دارد، عقده و گره در 
 
زندگي بشر ميشناسد...
 
امام زمان (عليه الصلاة و السلام) براي اينكه فرج براي همه ي بشريت به وجود بياورد،
 
 ظهور ميكند كه انسان را از فروبستگي نجات بدهد؛ جامعه ي بشريت را نجات بدهد؛ بلكه 
 
تاريخ آينده ي بشر را نجات بدهد.
 
انتظار فرج يعني قبول نكردن و رد كردن آن وضعيتي كه بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض 
 
بشر بر زندگي انسانيت حاكم شده است. اين معني انتظار فرج است. 
 
ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نيمه ي شعبان 29/06/1384
 
@دست قاهر قدرتمند الهي
 
...انتظار فرج، انتظار دست قاهر قدرتمند الهي ملكوتي است كه بايد بيايد و با كمك همين 
 
انسانها سيطره ي ظلم را از بين ببرد و حق را غالب كند و عدل را در زندگي مردم حاكم كند و 
 
پرچم توحيد را بلند كند؛ انسانها را بنده ي واقعي خدا بكند. بايد براي اين كار آماده بود... 
 
انتظار معنايش اين است. انتظار حركت است؛ انتظار سكون نيست؛ انتظار رها كردن و
 
نشستن براي اينكه كار به خودي خود صورت بگيرد، نيست. انتظار حركت است. انتظار آمادگي 
 
است. ...انتظار فرج يعني كمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت براي آن هدفي كه 
 
امام زمان (عليه الصلاة والسلام) براي آن هدف قيام خواهد كرد، آماده كردن. آن انقلاب بزرگ 
 
تاريخي براي آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ايجاد عدل و داد، زندگي 
 
انساني، زندگي الهي، عبوديت خدا؛ اين معناي انتظار فرج است.
 
ديدار اقشار مختلف مردم در روز نيمه ي شعبان 27/05/1387
 
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥٩) امام شناسي / انتظاراز منظر امام خميني

 

 
درس پنجاه  ونهم امام شناسي
 
من به خال لبت ای دوست گرفتارشدم             
چشـم بیمار تـورا دیدم و بیمار شـدم        
    
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم             
همـچو منصـور خریـدار سر دار شدم     
                    
غم دلدار فکنده ست به جانم شـرری                
که به جان آمدم و شهره بـازار شـدم          
     
در میخانه گشایید به رویم شب و روز                 
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم       
                 
جـامه زهـد و ریا کنـدم و برتـن کردم                           
خرقه پیـر خـرابـاتی و هشیـار شـدم   
              
واعـظ شهـر که از پند خـود آزارم داد                 
از دم رند می آلـوده مـددکار شــدم       
             
بگـذارید که از بتـکده یـادی بـکـنم                   
من که با دست بت میکده بیدار شـدم               .
 
@انتظارقسمت دوم
 
امام خميني رحمت الله عليه
 
 @نگرش امام خمینی در باره انتظار ...برداشت هایی که از انتظار فرج شده است ،
 
بعضی اش را من عرض می کنم .بعضی ها انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد یا 
 
حسینیه ،در منزل بنشینند ودعا کنند وفرج امام زمان (عج)را از خدا بخاهند
 
. این ها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند . بلکه بعضی از آن ها را که من 
 
سابقا می شناختم بسیار مرد صالحی بود ،یک اسبی هم خریده بود ،یک شمشیری هم داشت
 
و منتظر حضرت صاحب الزمان (عج)بود .این ها به تکلیف شرعی خود عمل می کردند،
 
ونهی از منکر هم کردند وامر به معروف هم کردند ،لکن همین ،دیگر غیر از این کاری ازشان
 
بر نمی آمد وفکر این مهم که یک کاری بکنند ،نبودند. یک دسته دیگر هم بودند که انتظار
 
فرج را می گفتند این است که ما کاری نداشته باشیم به این که بر جهان چه می گذرد ،
 
بر ملت چه می گذرد،به این چیز ها ما کار نداشته باشیم،ما تکلیف خودمان را عمل می کنیم، 
 
برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست می کند ،دیگر ما تکلیفی 
 
نداریم .تکلیف ما همین است که دعا می کنیم ایشان بیایند وکاری به کار آنچه در دنیا می گذرد 
 
یا در مملکت خودمان می گذرد،نداشته باشیم.این ها هم یک دسته ای ،مردم صالح بودند. یک 
 
دسته ای می گفتند که خوب ،عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید ،ما باید نهی از منکر  
 
نکنیم امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند،گناه زیاد بشود که فرج نزدیک 
 
بشود. بک دسته ای از این بالاتر بودند می گفتند:باید دامن زد به گناه ها ،دعوت کرد مردم را
 
به گناه تا دنیا پر از جور وظلم بشود وحضرت (ع)تشریف بیاورند.این هم یک دسته ای بودند
 
که البته  در بین این دسته منحرف هایی هم بودند ،اشخاص ساده لوح هم بودند ،منحرف هایی 
 
هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند. بک دسته دیگری بودند که می گفتند که هر 
 
حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود،این حکومت باطل  است وبر خلاف اسلام است آن ها 
 
مغرور بودند .آن هایی که بازیگر نبودند مغرور بودند به بعض روایتی که وارد شده است
 
بر این امر که هر علمی بلند شود قبل از ظهور  حضرت ،آن علم، علم باطل است.آنها
 
 خیال کرده بودندکه نه،هر حکومتی که باشد،در صورتی که آن روایت اشاره دارد که هر
 
کس علم بلند کند با علم مهدی (عج)به عنوان مهدویت بلند کند ، باطل است...
 
 صحیفه نور ،ج۲   
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥٨) امام شناسي / انتظار

 

درس پنجاه وهشتم امام شناسي.
 
يا اباصالح المهدي !
 
گلایه‎ام ز دلی هست كه بی تو مضطر نیست
دو چشم بی هنری كه بدون تو، تَر نیست
 
گلایه‎ام ز زبانی كه بی حیا گشته
و گوش‎ها كه برای گناه‎ها كَر نیست
 
گلایه‎ام ز محبین مدعی چو من است
كه با زیادی ما، غربت تو كمتر نیست!
 
هزار داد زدیم ادعای حب تو را
به پیش تیغ ولی یك خبر ز حنجر نیست
 
همیشه بانگ بلا، هر زمان چو كرب و بلا
و اقتدای جوانی‎مان به اكبر نیست
 
عجیب نیست چرا پشت پرده‎ای آقا
ز دشمنان چه بنالی چو دوست یاور نیست
 
اگر كه غیبتتان گشته است طولانی
گلایه‎ام ز دلم هست كه بی تو مضطر نیست
 
علي اكبرلطيفيان
 
 
امام جعفرصادق (ع) در تفسیر آیه٦٢سوره نمل می فرماید: 
 
« امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء و ..... »
 
آیا کسی هست که به فریاد بیچاره در وقت ناله اش جواب دهد و رفع نگرانیها را نماید
 
فرمود: این کلام در مورد قائم وارد شده و اوست که هر لحظه خدا را می خواند
 
 برای دفع دشواری و به زودی پروردگار، وی را بر کرسی اقتدار جهانی می نشاند. 
منبع : الزام النواصب ص 172
 
 
دراين بخش به ياري حضرت حجت (عج) به مباحث مربوط به انتظار مي پردازيم.
 
 
@ انتظار قسمت اول 
 
معنى انتظار
 
«منتظر امام زمان بودن به چه معناست؟»
 
حتماً تا حالا تجربه كرده اید كه وقتى شما و اهل خانواده منتظر آمدن يك مهمان عزيز
 
مى شويد، چه حالى داريد. خانه را خوب مرتّب مى كنيد، حياط را جارو مى زنيد،
 
 غذاى خوشمزه اى مى پزيد، لباس مرتّبى مى پوشيد و وقتى همه چيز آماده شد،
 
چشم به در خانه مى دوزيد و مشتاقانه به انتظار آمدن مهمان خود مى نشينيد.
 
منتظر امام  زمان(عليه السلام)بودن هم همين طور است.
 
كسى كه در انتظار حضرت مهدى(عليه السلام)باشد، خودش را براى آمدن آن
 
حضرت و خدمت به آن بزرگوار آماده مى كند. خانه دلش را از حسادت و
 
كينه پاك مى سازد، رفتارهاى زشتى مثل دروغگويى و غيبت و ظلم را كنار مى گذارد،
 
خودش را با انجام كارهاى خوبى مثل نماز خواندن و مهربانى با ديگران آراسته مى نمايد
 
و از هر كارى كه امام زمان بدش مى آيد، دورى مى جويد.
 
اين است معناى واقعى انتظار كه رسول خدا آن را بهترين عبادت معرّفى كرده و حضرت 
 
صادق(عليه السلام)آن را به سربازى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)تشبيه كرده است.
 
از يك نظر شايد بتوان گفت كه منتظر حضرت مهدى(عليه السلام)بودن، يعنى
 
آن كه قرآن را برنامه زندگى خود سازيم و آيه ـ آيه آن را سرمشق خود قرار دهيم.
 
منبع: پاسخگوئی به نامه های انتشار یافته توسط مركز فرهنگ و معارف قرآن وابسته
 
به دفتر تبليغات حوزه علميه قم
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 
 
 
 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥٧) امام شناسي / حكايتي در مورد فوايد غيبت

 

 

 درس پنجاه وهفتم امام شناسي
 
براي تكميل بحث فوايد غيبت ذيل حفظ مكتب شيعه براى نمونه، داستان عنایت حضرت 
 
مهدى‏علیه السلام به شیعیان بحرین را از زبان علاّمه مجلسى نقل مي كنيم .
 
 در روزگار گذشته، فرمانروایى ناصبى بر بحرین حکومت مى‏کرد، که وزیرش در دشمنى با 
 
شیعیان آن‏جا، گوى سبقت را از او ربوده بود. روزى وزیر بر فرمانروا وارد شد و انارى را به 
 
دست او داد، که به صورت طبیعى این واژه‏ها بر پوست آن نقش بسته بود:
 
«لا اله الا اللَّه، محمّد رسول اللَّه و ابوبکر و عمر و عثمان و على خلفاء رسول اللَّه».
 
 فرمانروا از دیدن آن بسیار در شگفت شد و به وزیر گفت:
 
این، نشانه‏اى آشکار و دلیلى نیرومند بر بطلان مذهب تشیع است. نظر تو درباره‏ى شیعیان 
 
بحرین چیست؟
 
وزیر پاسخ داد:
 
به باور من، باید آنان را حاضر کنیم و این نشانه را به ایشان ارایه دهیم. اگر آن را پذیرفتند که 
 
از مذهب خود دست مى‏کشند وگرنه آنان را میان گزینش سه چیز مخیّر مى‏کنیم؛
 
پاسخى قانع کننده بیاورند یا جزیه بدهند و یا این که مردان‏شان را مى‏کشیم زنان و 
 
فرزندان‏شان را اسیر مى‏کنیم و اموال‏شان را به غنیمت مى‏بریم. 
 
 فرمانروا، رأى او را پذیرفت و دانشمندان شیعه را نزد خود فراخواند. آن‏گاه انار را به ایشان 
 
نشان داد و گفت:
 
 اگر در این باره دلیلى روشن نیاورید، شما را مى‏کشم و زنان و فرزندان‏تان را اسیر مى‏کنم یا 
 
این‏که باید جزیه بدهید.
 
دانشمندان شیعه، سه روز از او مهلت خواستند. آنان پس از گفت‏وگوى فراوان به این نتیجه 
 
رسیدند که از میان خود، ده نفر از صالحان و پرهیزگاران بحرین را برگزینند.
 
 آن‏گاه از میان این ده نفر نیز سه نفر را برگزیدند و به یکى از آن سه نفر گفتند:
 
تو امشب به سوى صحرا برو و به امام زمان‏علیه السلام‏استغاثه کن و از او، راه رهایى از این 
 
مصیبت را بپرس؛ زیرا او، امام و صاحب ماست. 
 
 آن مرد چنین کرد، ولى موفّق به زیارت حضرت نشد. شب دوم نیز نفر دوم را فرستادند.
 
 او نیز پاسخى دریافت نکرد. شب آخر، نفر سوم را که محمّد بن عیسى نام داشت فرستادند.
 
او به صحرا رفت و با گریه و زارى از حضرت، درخواست کمک کرد. چون آخر شب شد، شنید 
 
مردى خطاب به او مى‏گوید:
 
اى محمّد بن عیسى! چرا تو را به این حال مى‏بینم و چرا به سوى بیابان بیرون آمده‏اى؟
 
محمّد بن عیسى از آن مرد خواست که او را به حال خود واگذارد. 
 
او فرمود:اى محمّد بن عیسى! منم صاحب الزمان. حاجت خود را بازگو!
 
محمدبن عیسى گفت: اگر تو صاحب الزمانى، داستان مرا مى‏دانى و به گفتن من نیاز نیست. 
 
فرمود: راست مى‏گویى. تو به دلیل آن مصیبتى که بر شما وارد شده است، به این‏جا آمده‏اى. 
 
عرض کرد: آرى، شما مى‏دانید چه بر ما رسیده است و شما امام و پناه ما هستید.
 
 پس آن حضرت فرمود:
 
 اى محمدبن عیسى! در خانه‏ى آن وزیر - لعنه اللَّه علیه - درخت انارى است. هنگامى که درخت 
 
تازه انار آورده بود، او از گِل، قالبى به شکل انار ساخت. آن را نصف کرد و در میان آن، این 
 
جملات را نوشت. سپس قالب را بر روى انار که کوچک بود، گذاشت و آن را بست. چون انار در 
 
میان آن قالب بزرگ شد، آن واژه‏ها بر روى آن نقش بست! فردا نزد فرمانروا مى‏روى و به او 
 
مى‏گویى که من پاسخ تو را در خانه‏ى وزیر مى‏دهم. چون به خانه‏ى وزیر رفتید، پیش از وزیر به 
 
فلان اتاق برو! کیسه‏ى سفیدى خواهى یافت که قالب گِلى در آن است. آن را به فرمانروا نشان 
 
ده. نشانه‏ى دیگر این‏که به فرمانروا بگو:
 
که معجزه‏ى دیگر ما این است که چون انار را دو نیم کنید، جز دود و خاکستر چیزى در آن 
 
نیست! 
 
 محمدبن عیسى از این سخنان بسیار شادمان شد و به نزد شیعیان بازگشت.
 
روز دیگر، آنان پیش فرمانروا رفتند و هر آن‏چه امام زمان‏علیه السلام فرموده بود، آشکار گشت. 
 
 فرمانرواى بحرین با دیدن این معجزه به تشیّع گروید و دستور داد وزیر حیله‏گر را به قتل 
 
رساندند.(بحارالانوار، ج ۵۲،)
 
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصرواجعلنی من اعوانه وانصاره
 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥٦) امام شناسي/ فوايد غيبت قسمت هشتم

 

درس پنجاه وششم امام شناسي
 
فواید دعای فرج   :
 
   ۱.مایه ناراحتی شیطان لعین است  
 
۲مایه استجابت دعا است  
 
۳باعث نجات یا فتن از فتنه آخر الزمان است  
 
پيامبر اكرم (صل الله عليه واله)مي فرمايند :
 
المهدي طاووس اهل الجنه .
 
مهدي (عجل الله تعالي فرجه)طاووس بهشتيان است.
 
بحار الانوار ،ج51،ص105 / طرائف
 
 
@فوايدغيبت امام عصر قسمت هشتم
 
 @مرجع بودن ديني و سياسي با واسطه
 
در زمان حکومت جهاني او و در زمان حضور فزيکي و جسمي آن امام همام ، حضرت ممکن 
 
نيست که تمام امور را خود رتق و فتق نمايد گرچند همه تحت فرمان اوهستند اما کار با واسطه 
 
و با تفويض امور به پيروان کار دان و صالح انجام مي شود . چنين کاري تقريبا در زمان غيبت 
 
( چه صغري و چه کبري ) صورت مي گيرد يعني يا به دستور مستقيم آن امام چنانچه در زمان 
 
غيبت صغري متداول بود ، کار ها انجام مي شد يا به دستور غير مستقيم چنانچه در زمان غيبت 
 
کبري که فقهاي جامع الشرايط نيابت عامه دارند امور به صورت با واسطه انجام مي گيرد و 
 
بايد انجام بگيرد. پس مي توان گفت که تصرف ظاهري بشخصه بر امام لازم نيست و اين که با 
 
وجود و حضور او ، ولي در پشت پرده غيب امور حل وفصل شود از فوايدي است که نمي توان 
 
به آساني از آن چشم پوشي کرد چون با اين نصب تمام امور سامان مي گيرد ولو دستور با 
 
واسطه و نصب عام باشد واگر امام اصلا نبود و نصب عام نبود از دين هم خبري نبود .
 
سبحاني ، جعفر ، الائمه الاثني عشر ،ص219.
 
@حفظ مكتب شيعه
 
 امام عصرعلیه السلام گرچه در غیبت است ولى وجود او عامل جدّى براى حفظ مکتب شیعه 
 
است. او با آگاهى کامل از توطئه‏هاى دشمنان، به شیوه‏هاى مختلف، مرزهاى فکرى شیعیان را 
 
پاسدارى مى‏کند و آن گاه که دشمن فریبکار با وسیله‏ها و ابزارهاى گوناگون، اصول مکتب و 
 
اعتقادات مردم را نشانه مى‏گیرد، با هدایت و ارشاد عالمان و برگزیدگان، راههاى نفود او را 
 
مى‏بندد. 
 
 
اگر همه آنچه بيان داشتيم درمد نظر نگيريم امام فوايدي دارد از قبيل امان بودن اهل زمين ، 
 
واسطه اي در فيض الهي ، پاسداري آئين خدا ، ترسيم هدف آفرينيش ، اميد بخشي به پيروان ، 
 
تربيت گروه انقلابي آگاه ، نفوذروحاني و ناآگاه  ، مراقبت طرفيني ، رفع مشکلات پيروان ، 
 
دسترسي خواص به امام ، پناه گاه علمي علما ، صيقل خوردن بيشتر روح حضرت ، مرجع 
 
بودن ديني و سياسي با واسطه که حتي يکي از اين ها دليل کافي براي مفيد بودن امام است 
 
چه رسد از اين که مجموع من حيث المجموع در نظر گرفته شود .
 
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥٥) امام شناسي / فوايد غيبت قسمت هفتم

 

درس پنجاه وپنجم امام شناسي 
 
در زيارت امام ‌زمان در روز جمعه مي‌خوانيم:
 
 
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللّهِ فى اَرْضِهِ
 
سلام بر تو اى حجت خدا در روى زمين
 
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللّهِ فى خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللّهِ الَّذى
 
سلام بر تو اى ديده بان (يا ديده ) خدا در ميان خلق سلام بر تو اى نور خدا كه
 
يَهْتَدى بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ 
 
راه جويان بدان راهنمايى شوند و به وسيله او از كار مؤ منان گشايش شود
 
چشم خدا در بين مردم به اين معني است كه اگر خواستيد خداوند به شما بي‌محلي نكند،
 
بايد در چشم امام ‌زمان خوار نباشيد. 
 
او حجّت خدا در زمين است و ملاك رضايت و عدم رضايت خدا است، خواست او، هماني است 
 
كه خدا از بندگانش مي‌خواهد و چشم خدا است در بين خلقش، تا انسان‌ها بتوانند از منظر 
 
توجه به وجود مقدس آن حضرت با اسرار الهي آشنا شوند و هم خود را در زير نظر مبارك
 
آن حضرت احساس كنند و زير نظر آن حضرت خود را بپرورانند. 
 
چرا كه بنا به فرمايش آيت‌الله ‌الهي ‌قمشه‌اي:
 
تا نگشايد حجاب آن مهِ مَكّي نقاب
 
بر رُخ ما عاشقان، كس نگشايد دري 
 
اگر خواستي دري بر قلبت گشوده شود، ابتدا بايد حجت خدا در زمين كه چشم الهي در بين 
 
خلق است، بر تو نظر كند و لذا سلام بر او مي‌كني تا او با لبيك خود حجاب بين ما و خود را 
 
برطرف نمايد.
 
کانون تفسیر قرآن - جایی برای فهم ساده قرآن
 
فوايد امام غايب قسمت هفتم
 
 
@حافظ دين خدا
 
حضرت علي (ع) در اين رابطه مي فرمايند :
 
به برکت آن امام گروهي از مردم براي دفاع از دين و در هم کوبيدن فتنه ها آماده مي شوند 
 
چنانچه شمشير و تير به دست آهنگر تيز مي گردد.چشم آن ها به واسطه ي قرآن روشن است ،
 
 تفسير و معاني قرآن در گوششان گفته مي شود و شب ئ روز از جام حکمت و علوم الهي 
 
سيراب مي شوند.(صدوق / کمال الدين / ص 48   احتجاج طبرسي / ج2 / ص497)
 
ادامه دارد......
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥٤) امام شناسي /فوايد غيبت قسمت ششم

 

درس پنجاه وچهارم امام شناسي
 
 
@تشرف مقدس اردبيلي به محضر امام زمان:
 
 یكي از كساني كه خدمت حضرت امام زمان ارواحنافداه شرفياب شده
 
مقدس اردبيلي (ره) است.
 
يكي از شاگردان خاص مقدس اردبيلي ميگويد:
 
يكي از شبها در صحن مطهر امير مؤمنان علي عليه السّلام در حالي كه شب از نيمه گذشته 
 
بود، خسته از مطالعات علمي قدم ميزدم. ناگهان در آن فضاي نوراني، شيخ جليل القدري را 
 
ديدم كه به سوي حرم حضرت اميرالمؤمنين روان است. در حالي كه تمام درهاي حرم مطهر قفل 
 
بود.با كنجكاوي او را تعقيب كردم. ديدم او چون به در حرم نزديك شد، قفلها باز و در حرم 
 
گشوده شد.او به هر دري كه دست مي گذاشت باز مي شد،تا اينكه با كمال وقار و سنگيني 
 
كنار حرم مطهر حضرت اميرمؤمنان ايستاد وسلام كرد ومن جواب سلام او را شنيدم، سپس با 
 
همان صاحب صدا شروع به صحبت كرد.هنوز از آن گفتگو چيزي نگذشته بود، كه آن مرد خارج 
 
شد.من نيز او را تعقيب كردم تا اينكه از شهر بيرون رفت و به سوي مسجد كوفه سرازير شد. 
 
بلاگر در ادامه داستان از زبان شاگرد مقدس اردبیلی می نویسد :
 
 من از روي كنجكاوي او را دنبال كردم تا به مسجد رسيد و داخل محراب شد،سپس با كسي
 
به گفتگو نشست.سخنانش كه به اتمام رسيد از مسجد خارج وبه سوي شهر سرازيز شد.
 
نزديك دروازه نجف كه رسيد تازه سپيده صبح دميده بود و خفتگان آرام آرام سر از بستر بر 
 
مي داشتند وآماده نيايش صبحگاهي مي شدند.ناگهان در طول راه عطسه اي به من دست داد 
 
كه نتوانستم جلوي آن را بگيرم. آن مرد متوجه من شد و برگشت، چون به چهره اش نگريستم 
 
ديدم استادم مقدس اردبيلي است.پس از سلام و اظهار ادب، به استادم عرض كردم كه من از 
 
لحظه‏‏ ورود به حرم امير مؤمنان تاكنون همراه شما بودم،لطفاً بفرمائيد كه در حرم مطهر ودر 
 
محراب مسجد كوفه با چه كسي سخن مي گفتيد؟
 
مقدس اردبيلي (ره) ابتدا از من قول گرفت كه اين راز را تا زماني كه ايشان در قيد حيات است 
 
فاش نكنم، سپس مقدس اردبيلي فرمود:
 
فرزندم ؛ گاهي حل مسائل براي من دشوار مي شود و از حل آن عاجز مي شوم، خدمت علي 
 
بن ابيطالب شرفياب شده و جواب آن را مي گيرم امّا شب گذشته حضرت اميرمؤمنان عليه 
 
السّلام مرا به سوي حضرت صاحب الامر(عج) راهنمايي كرد و فرمود:
 
مقدس اردبيلي فرزندم مهدي (عج) در مسجد كوفه است، نزد او برو و مسائلت را از او 
 
فراگير.من به امر آن حضرت داخلي مسجد كوفه شدم و از حضرت سؤال كردم
 
 
@فوايد غيبت امام عصر قسمت ششم
 
@پناه گاه علمي علما :
 
قرآن که مجموعه اي کلي و مجمل از احکام و برنامه هاي تکاملي است ، احتياج به پيشوائي 
 
دارد که بيانگر جزئيات برنامه ها بوده تفسير و تأويل آيات را برعهده داشته باشد و نيز با 
 
گذشت زمان بهنگام مواجه شدن با مسائل تازه جوابگو باشد .
 
در زمان غيبت توسط ديدارهاي افراد خاص مشکلات علمي بر طرف شده است. كه نمونه اي 
 
از آن ارائه شد.
 
(.گروهي ، خورشيد پنهان ، ص255.)
 
 
 اين فايده اخص تر از فايده قبلي است چون در اين فايده تنها علما از دنياي بي کران علمي 
 
امام بهره مند مي شوند و افراد غير عالم مستقيما بي بهره اند اما در فايده قبلي فايده به عالم 
 
و غير عالم بر مي گردد گرچه در عمل نتيجه فايده به صورت غير مستقيم به همگان بر مي گردد. 
 
چون اگر مشکل فقهي جامعه حل گردد به سود همگان هست نه فقط عالمان شرف حضور يافته 
 
يا هدايت شده به سوي حکم خاص.
 
 
@صيقل خوردن بيشتر روح حضرت
 
دوران طولاني غيبت امام (ع) براي خود آنحضرت نيز فوائدي دارد چرا که آنحصرت در ايام 
 
غيبت با عبادت و بندگي خدا ، روح و روان خويش را اوج مي دهد و هر لحظه بدرجات بالاتري 
 
از ايمان نائل مي آيد و بدين ترتيب خود را براي امر خطير – تشکيل حکومت جهاني – که در 
 
پيش دارد آماده مي نمايد .گروهي ، خورشيد پنهان ،ص256.
 
چنانچه در مورد حضرت پيامبر هم داريم که در قرآن مي گويد تهجد به خرج بده که مقام 
 
شايسته اي به شما داده شود گرچند پيامبر مقام عالي داشت که هيچ بشري نداشت و ندارد
 
اما عبادت و بندگي روح آن حضرت را صيقل مي داد  وهر روز از مقامي که داشت بالا تر
 
مي برد . در مورد حضرت مهدي هم چنين است وچون حضرت کمتر به کار هاي حکومتي 
 
مشغول است هرچه بيشتر به عبادت خدا مشغول باشد روح متکاملش که از قدرت کمال زيادي 
 
بر خوردار است متکامل تر مي گردد و قله هاي صعود را مي پيمايد . اين يکي از فوايدي است 
 
که در زمان غيبت عايد خود حضرت مي شود نه پيروان آن امام همام .
 
 البته شعاع رحمت و لطف پرتو روح او محدوده گسترده از انسانها در بر خواهد گرفت و
 
بهره خواهد برد که نفع همگاني است . 
 
ادامه دارد......
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥٣) امام شناسي / فوايد غيبت قسمت پنجم

 

 
درس پنجاه و سوم امام شناسي
 
گفتم که در فراقت ‘ عمریست بیقرارم
گفت از فراق یاران ‘ من نیز بیقرارم 
گفتم بجز شما من  فرياد رس ندا
 گفتا بغیر شیعه من نیز کس ندارم
 
امام صادق (عليه السلام)مي فرمايند :
 
اذا قام القائم لا يبقي ارض الا نودي فيها  شهاده ان لا اله الا الله و ان محمد ا رسول الله .
 
هنگامي كه حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه)قيام كند ،هيچ زميني نماند مگر اينكه
 
 در آنجا گلبانگ ( اشهد ان لا اله الاالله و اشهد ان محمد رسول الله ) بلند گردد.
بحارالانوار ،ج52،ص 340،تفسير عياشي
 

@فوايد غيبت امام عصر قسمت پنجم

 
@. ايجاد پرواي الهي در پرتو باور وجود امام زنده در جامعه
 
از روايات اسلامي به دست مي‌آيد که :
 
در دوران غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و در زمان‌هاي معيّني، اعمال 
 
انسان‌ها به آن حضرت عرضه مي‌شود. اين باور خود در ايجاد پرواي الهي، و خويشتن‌داري 
 
برابر انجام کارها، نقشي بسيار مهم و اساسي دارد. 
 
مرحوم کليني در کتاب کافي، بخشي را با عنوان «بَابُ عَرْضِ الْأَعْمَالِ عَلَي النَّبِيِّ(صلي الله 
 
عليه و آله وسلم) وَ الْأَئِمَّةِ(عليهم السلام)»، پديد آورده و در آن رواياتي را يادآور شده که در آن، 
 
سخن از عرضه اعمال بر امام زنده هر عصر دارد. 
 
در روايت چهارم اين باب، عبد‌الله بن ابان زيّات که جايگاه خوبي نزد حضرت رضا(عليه السلام) 
 
داشت، از آن حضرت خواست براي او و اهل بيتش دعا کند آن حضرت فرمود: 
 
أَوَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ؛ 
 
مگر چنين نمي‌کنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شب بر من عرضه مي‌شود. 
 
عبد‌الله بن ابان گفت:
 
«از اين فرمايش حضرت شگفت‌زده شدم». حضرت در پاسخ فرمود: 
 
مگر کتاب خدا را نخوانده‌اي که فرمود:
 
«و بگو هر کار مي‌خواهيد انجام دهيد؛ پس به يقين خداوند، پيامبرش و مؤمنان عملتان را 
 
مي‌بينند»؟ 
 
فرمود: به خدا سوگند! مقصود از او ]= مؤمن[ علي بن ابي‌طالب است. 
 
اين آگاهي، آثار تربيتي فراواني دارد و که مهم‌ترين آن‌ها، اين است که انسان را به نوعي 
 
مراقبت دائمي در رفتار خود وا مي‌دارد. انساني که بداند افزون بر خداوند، پيامبران و 
 
فرشتگان، امامي زنده نيز وجود دارد که اعمال او بر وي عرضه مي‌شود، به طور قطع رفتار 
 
خود را با دقت بيشتري انجام مي‌دهد. 
 
 
@  رفع مشکلات پيروان
 
کتاب هاي متعددي در مورد اين که امام (ع) با اين که حضور فيزيكي نداشته اند اما با اين 
 
حال مشکلات عديده از افراد و پيروان خود را بر طرف کرده اند فرقي نداشته است که اين 
 
مشکلات روحي باشد يا جسمي يا مالي و ...
 
بنا بر اين ازجمله فوائدي امام رفع گرفتاري ها است «السيد الميلاني ، علي ، الامام المهدي ، ص32. .»
 
آيا باز مي توان گفت رفع گرفتاري فايده نيست ؟!       
     
 @دسترسي خواص به امام
 
دسترسي نداشتن عموم به معناي عدم دسترسي خواص نيست بدين معنا که درست است
 
که همه به امامدسترسي ندارند و اگر همه به آن حضرت دسترسي داشته باشند مناقض غيبت 
 
است اما اين قاعده کلي نيست که حالا که همه به امام دسترسي ندارند پس به اين معنا است 
 
که هيچ کسي نمي تواند به آن حضرت دسترسي داشته باشد.
 
« سبحاني ، الائمه الاثني عشر ،ص921   »
 
دسترسي داشتن خواص درست است که بالجمله براي همه مفيد نيست اما اين دسترسي
 
في الجمله براي همه مفيد است يعني اگر امام هدايتي براي خواص داشته باشد قطعا
 
نا شناخته آن براي ساير اقشار جامعه مي رسد که خود فايده است بسيار بزرگ براي
 
 همه جامعه .
 
ادامه دارد......
 
اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥٢) امام شناسي / فوايد غيبت قسمت جهارم

 

درس پنجاه ودوم امام  شناسي
 
                     همه دردم آقا ، دعایم کن آقا
                     مریضم سراپا ، دعایم کن آقا
                     گرفتار نفسم ، اسیرگناهم
                     تو ای روح تقوا ، دعایم کن آقا
عزیزم کجایی ؟ اگر کربلایی ، بیا و هم آنجا دعایم کن آقا
امیرم کجایی ، اگر سامرایی ، تو تنهای تنها ، دعایم کن آقا
چو رفتی مدینه ، تو با سوز سینه ، تو را جان زهرا ، دعایم کن آقا
برای ظهورت دعا می کنم من ، تو را جان مولا ، دعایم کن 
 
امام جواد (عليه السلام)مي فرمايند:
 
 
قائم ما حضرت مهدي –عجل الله تعالي فرجه الشريف –است كه واجب است در دوران
 
غيبت او انتظارش را بكشند ،ودر زمان ظهورش از  وي اطاعت كنند ،واوسومين فرزند من است.
كمال الدين ،ج2 ،ص377
 
@فوايد غيبت فسمت چهارم
 
درجلسه ي گذشته  درمورد فوايد امام غايب  به دودسته آثار اشاره شد:
 
@دسته اول:  آثاري كه بر اصل وجود امام در عالم هستي مترتب مي‌شود
 
(چه امام ظاهر باشد و چه غايب).
 
@دسته دوم : آثاري كه بر افعال امام مترتب مي‌شود؛ چه امام ظاهر باشد و چه غايب.
 
بحث را با فايده دسته دوم پي مي گيريم:
 
دسته دوم از فوايد وجود امام حاصل رفتارها و عمل کرد امام است. در اعتقاد شيعه، امام چه 
 
حاضر در اجتماع باشد و يا در پرده غيب به سر برد، غافل از مردم و جداي از امت نيست؛
 
بلکه علي رغم ناشناخته بودن چهره به عنوان حجت، در ميان مردم حاضر است و به حکم امامت 
 
وظايف الهي خود را انجام مي دهد.
 
الف)عظيم ترين فايده امام در اين بُعد همان مسأله هدايت گري امام است.
 
اين مسؤوليت از لوازم امامت است که در زمان تمام ائمه از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و 
 
هرگز متوقف نشده است و لازمه انجام آن نيز شناخت چهره امام و ارتباط مستقيم با او نبوده و 
 
نمي باشد. همان گونه که هر مادري به حکم محبت ها و مجموعه فداکاري هاي که براي 
 
فرزندانش انجام مي دهد، مادر ناميده مي شود و معناي مادري در همان رفتارها نهفته است؛ 
 
به طوري که بدون آن مجموعه، سِمَت مادري بي معناست، صفت هادي بودن براي امام نيز به 
 
همين گونه است يعني اگر امام سمت هدايت گري نداشته باشد امامت معناي خود را از دست 
 
مي دهد.
 
ب) رفع گرفتاريها و مشکلات جامعه بشري:
 
د در سيره ائمه گذشته، همواره امام را درکنار مردم، به عنوان ياور و حامي شان در 
 
سختي ها و مشکلات و مصايب مي بينيم. اداي دين قرض داران، شفاي بيماران و رفع 
 
نيازهاي نيازمندان ... همه را امام به حکم امامت انجام مي داده است و تحقّق اين امور هيچ 
 
گاه مشروط به شناخته شدن حجّت الهي نبوده است.
 
حکايت:
در زمان علامه حلّي، يکي از مخالفين از اهل سنت، کتابي در ردِّ مذهب شيعه نوشته بود و در 
 
مجالس عمومي و خصوصي خويش، از آن بهره گرفته و افراد زيادي را نسبت به طريقه اماميه 
 
بدبين و گمراه مي نمود؛ از طرفي کتاب را هم در اختيار کسي نمي گذاشت تا نکند در اختيار 
 
علماي شيعه قرار بگيرد و جوابي عليه آن بنويسند. علامه حلّي با آن همه عظمت و جلال علمي،
 
 به دنبال وسيله اي براي به دست آوردن آن کتاب، به مجلس درس آن مخالف مي رود و براي 
 
حفظ ظاهر، خود را شاگرد او مي خواند و بعد از مدتي به واسطه رابطه استادي و شاگردي، 
 
تقاضاي دريافت آن کتاب را مي نمايد. آن شخص در يک حالت عاطفي قرار مي گيرد و چون 
 
نمي تواند دست رد بر سينه او بزند لذا مي گويد:
 
من نذر کردم که کتاب را جز يک شب به کسي واگذار نکنم؛ علامه به ناچار مي پذيرد و همان 
 
شب را غنيمت مي شمرد.
 
آن شب علامه با يک دنيا شعف، به رونويسي آن کتاب قطور مي پردازد؛ امّا همين که شب به 
 
نيمه مي رسد خواب او را فرامي گيرد و در همين هنگام، ميهمان جليل القدري داخل اتاق او 
 
مي شود و با او هم صحبت مي شود. پس از مدتي مي فرمايد:
 
علامه تو بخواب و نوشتن را به من واگذار؛ علامه بي چون و چرا اطاعت مي کند و به خواب 
 
عميقي فرو مي رود؛ وقتي از خواب برمي خيزد از ميهمان نوراني اش اثري نمي بيند.
 
به سراغ نوشته مي رود و کتاب را مي بيند که به صورت تمام و کمال نوشته شده و در پايان آن 
 
چنين نقشي به عنوان امضا مشاهده مي شود: کَتَبَهُ الْحُجَّةُ؛ حجّت خدا آن را نگاشت.
 
ج) دعاي امام براي عموم:
 
طبق روايات متعدد اعمال انسان دائماً به حجت الهي عرضه مي شود و امام به حکم 
 
مسؤوليتش نسبت به اين اعمال نگران است لذا دست به دعا برمي دارد و براي عاقبت به خيري 
 
صاحبان اعمال و درخواست عفو و بخشش دعا ميکند و از خداوند براي جبران غفلت و 
 
نقص هايي که دامن گير اعمال است، طلب کمال دارد.
 
علي(ع) مي فرمايد:
 
«هيچ مؤمني نيست که اندوهگين شود مگر اين که ما به جهت او اندوهگين مي شويم و دعايي 
 
نکند مگر اين که براي او آمين مي گوييم و ساکت نماند مگر اين که براي او دعا مي کنيم.»
 
د) علت غايي جهان: امام زمان مصداق انسان كامل بوده و علت غايي فعل خداوند در آفرينش 
 
جهان است. در هر دستگاهي، برترين محصول هدف اصلي آن مي باشد.
 
هدف اصلي عالم هستي نيز محصول ارجمندي به نام انسان کامل است که اگر او نبود اساس 
 
خلقت آغاز نمي شد.
 
ه ) حفظ اصول و اساس دين:
 
 امام براي اين که دين از اساس خود به انحراف کشيده نشود وظيفه دارد در مواردي اگر چنين 
 
مشکلي پيش آمد اقدام نموده، دين را از انحراف و اضمحلال نجات بخشد.
 
 ادامه دارد...
 
محمّدعلي اميني.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥١) امام شناسي / فوايد غيبت قسمت سوم

 

 
درس پنجاه ويكم امام شناسي
 
خوشا آنان که رخسار تو بينند
 
سـخن با تو کنند، با تو نشينند
 
کنـــار بوسـتان وصـلت آيند
 
ز گــــلزار جمالت گل بچينند
 
شخصي از امام صادق (عليه السلام) سوال كرد :
 
چگونه بر حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه)سلام كنيم ؟
 
حضرت در پاسخ به او فرمودند :
 
تقول :السلام عليك يا بقيه الله .
 
مي گويي :سلام بر تو اي ذخيره الهي !
 
بحار الانوار ،ج52،ص 373 / تفسير فرات بن ابراهيم
 
@فوايد غيبت قسمت سوم 
 
در احاديث متعددي درباره حکمت و فايده وجود امام در دوران غيبت، فوايد گوناگوني آمده 
 
است که به برخي اشاره مي شود.
 
@ دسته اول :آثاري كه بر اصل وجود امام در عالم هستي مترتب مي‌شود
 
(چه امام ظاهر باشد و چه غايب)
 
@دسته دوم : آثاري كه بر افعال امام مترتب مي‌شود؛ چه امام ظاهر باشد و چه غايب.
 
 
آن دسته از سنت هاي الهي که از کانال وجودي امام جاري مي شود، همان چيزي است که آن 
 
را فوايد وجود امام نام مي نهيم؛ که از اين قرار است:
 
الف: بقا و استمرار خلقت و اصل برپايي عالم به سبب وجود مبارک امام و حجت الهي 
 
است:«لَوْ بَقِيَتِ الاَرْضُ يَوْماً بِغَيْرِ اِمامٍ لَساخَتْ.»(کافي، ج 1، حديث 10، ص 179.)
 
ب: بقا و قوام دين، به سبب وجود مبارک امام و حجت الهي است.
 
رسول گرامي اسلام(ص) فرمودند:
 
«لا يَزالُ هـ'ذا الدّينُ قائِماً حَتّي' يَکونَ عَلَيْکُمْ اِثْنا عَشَرَ خَليفَةً.»[4]
 
ج: امام واسطه فيض الهي به بشريت است. از آن جايي که بشر و موجودات به صورت عموم 
 
توان و قدرت دريافت فيوضات الهي را به صورت مستقيم ندارد، لذا به واسطه نيازمند است و 
 
اين واسطه بايد کساني باشد که از يک طرف با موجودات و بشر ارتباط داشته باشد و از طرف 
 
ديگر مقرب درگاه الهي باشد تا بتواند اين واسطه گري را انجام دهد. از آن جا که امام انسان 
 
کامل است و خليفه خدا در زمين است، اين توان و قدرت را دارد که اين نقش واسطه گري را 
 
ايفا نمايد.
 
•د: وجود امام باعث رفع عذاب الهي ازاهل زمين مي شود، به عبارت ديگر وجود امام امان اهل 
 
ارض است.
 
روايت معروفي از وجود مقدس پيامبر صادر شده كه :
 
«جَعَلَ اللهُ النُّجومَ اَماناً لاَهْلِ السَّماءِ وَ جَعَلَ اَهْلَ بَيْتي اَماناً لاَهْلِ الاَرْضِ»؛
 
 خداوند ستارگان را براي اهل آسمان امان قرار داد و اهل بيتم را براي اهل زمين امان قرار 
 
داد..(ميزان الحکمه، ج 1، ص 121.)
 
به نظر مي‌آيد مراد از بلا عذاب‌هايي باشد كه به خاطر اعمال ناشايست انسان ها بايد نازل 
 
مي‌شد، ولي به جهت آن که وجود مقدس حجت خدا در ميان مردم است، عذاب دفع مي‌شود.
 
بنابراين يكي از آثار وجودي امام، دفع بلا است. البته از روايات استفاده مي‌شود دايره دفع 
 
بلا، براي سه گروه بوده و داراي وسعت و ضيق است: دفع بلا از اهل زمين؛ دفع بلا از امت 
 
اسلام؛ دفع بلا از شيعه و نزديكان.
 
ادامه دارد.....
 
محمد علي اميني
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٥٠) امام شناسي /فوايد غيبت قسمت دوم

 

 درس پنجاهم امام شناسي
 
امام سجاد (عليه السلام)مي فرمايند :
 
مردماني كه در زمان غيبت مهدي (عجل الله تعالي فرجه)به سر مي برند و معتقد به امامت
 
او و منتظر ظهور وي هستند ،از مردمان همه زمانها برترند ،زيرا خدايي كه يادش بزرگ است 
 
به آنان خرد و فهم و شناختي ارزاني داشته است كه غيبت امام براي آنان مانند حضور
 
امام است .
بحار النوار ،ج52،ص 122،احتجاج
 
یکی ازعرفای بزرگ تعریف می کرد:
 
صبح  جمعه ای  با لباس مبدل و  ناشناس به زیارت حضرت عبدالعظیم رفته بودم در
 
گو شه ای نشسته و در تنهایی مشغول ذکر و ندبه بودم در حین توسلات  نا خوداگاه  
 
قطرات  اشک از چشمهایم جاری بود در همین حالات بودم که  کودکی نزدم امد با
 
همان معصومیت کودکانه  پرسید:
 
برای  چه  گریه می کنی؟
 
چه باید می گفتم جواب  دادم :
 
آقایم  را  گم  کرده ام
 
کودک  صریح  وواضح  جواب  داد :
 
حتما بچه ی بدی  بوده ای که گم شدی !!!
 
آری  تمام عمردعا و ندبه بی ثمر بود یک عمرعرفان درکلام آن کودک بود!
 
 بچه های بدی بودیم که اقایمان را گم کردیم!
 
 
فوايدغيبت قسمت دوم
 
@فايده امام غايب چيست؟.
 
@آيا غيبت مضرّ به منافع امام نيست؟.
 
@امامي که دست مردم از دامن او کوتاه است چه فايده¬اي دارد؟.
 
غرض اصلي از خلقت امام، هدايت و رهبري مردم نيست که اگر اين محقّق نشد امام فاقد 
 
فايده شود، بلکه هدف از خلقت اين موجودات اشرف اين است که آنان واسطه فيض اند.
 
 غايت حقّيقي خلقت آنان اين است که وسايط در فيضند و تعليم و هدايت مردم و استکمال نوع 
 
بشر، هدف عارضي است که از قرار گرفتن آن بزرگواران در بين مردم حاصل مي شود.
 
 بر اين اساس فرقي ندارد که امام ظاهر باشد و يا مستور.
 
•فوايد امام منحصر و محصور در ديدن او نيست. امام فوايد زيادي را بدون ديدن او مي تواند 
 
نصيب جامعه ديني نمايد، معرفت امام، تصديق به وجود امام و اعتراف به خلافت الهي او فوايد 
 
کثيري را متوجّه مؤمنان مي کند و فايده، منحصر به مشاهده او نيست.
 
يکي از فوايد وجود امام غايب، «هدايت باطني دل هاي مستعد» است. اين نوع هدايت احتياج 
 
به حضور امام ندارد و لازم نيست امام را ملاقات کنيم، بلکه با غيبت امام نيز امکان پذير است.
 
اگرچه حضور شخصي امام(ع) در بين مردم سبب مي شود که مسلمانان از برکات بيشتر و 
 
گسترده تري بهره مند شوند؛ چنين نيست که امام غايب هيچ فايده و ثمره اي براي امت اسلام 
 
نداشته باشد،
 
ادامه دارد.....
 
محمد علي اميني
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٤٩) امام شناسي/ فوايد غيبت قسمت اول

 

 
درس چهل ونهم امام شناسي
 
اى كاش مى‏دانستم‏ خانه‏ات در كجا قرار گرفته؟
 
،بلكه مى‏دانستم كدام زمين تو را دربرداشته،يا چه خاكى؟
 
آيا در كوه رضوايى يا در غير آن،يا در زمين ذى‏ طوايى؟
 
بر من سخت است كه مردم را مى‏بينم،ولى تو ديده نمى‏شوى،
 
و از تو نمى‏شنوم صداى محسوسى و نه رازونيازى
 
بر من سخت است‏ كه تو را بدون من گرفتارى فرا گيرد،و از من به تو فرياد و شكايتىنرسد 
 
،جانم فدايت،تو پنهان شده‏اى هستى‏ كه از ميان ما بيرون نيستى،
 
جانم فدايت،تو دورى هستى كه از ما دور نيست
 
جانم به فدايت،تو آرزوى هر مشتاقى كه آرزو كند،از مردان و زنان‏ مؤمن كه تو را ياد كرده،از 
 
فراقت ناله كنند،
 
فرازي از دعاي ندبه
 
 
@فوايد غيبت امام عصر قسمت اول
 
از زماني كه سخن از غيبت حجّت خدا از زبان پيامبر مطرح شد، اين سؤال نيز ذهن انسان را 
 
به خود مشغول كرد كه؛
 
•در صورت غيبت، فلسفه وجودي امام چه خواهد بود؟.
 
•امام چه نقش و تأثيري در زندگي انسان خواهد گذاشت؟.
 
•آدمي چگونه از امام غايب نفع مي‌برد و از او كسب فيض مي‌كند؟.
 
وجود مقدس پيامبر(ص) در پاسخ به سؤال جابر بن عبدالله انصاري درباره انتفاع انسان ها از 
 
امام غايب فرمود:
 
« ... اَيْ و َالَّذي بَعَثَني بِالنُّبُوَّيِ اِنَّهُمْ يَسْتَضيئونَ بِنورِهِ وَ يَنتَفِعونَ بِوِلايَتِهِ في غَيْبَتِهِ كَانْتِفاعِ النّاسِ 
 
بِالشَّمْسِ وَ اِنْ تُجَلِّلُها سَحابٌ»؛
 
 آري! قسم به خدايي كه مرا به نبوت برگزيد! به درستي كه آنان طلب روشنايي مي‌كنند به نور 
 
او و در دوران غيبت‌اش به ولايت او نفع مي‌برند، مانند انتفاع مردم از خورشيد، هر چند ابر آن 
 
را پوشانده باشد.( - كمال الدين، ج 1، ب23، ح 3.)
 
مثل اين تشبيه، از خود حضرت ولي عصر- ارواحنا فداه- نيز بيان شده است:
 
« ... وَ اَمّا وَجْهُ الاِنْتِفاعِ بِي فِي غَيْبَتي فَكَالاِنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ اِذا غَيَّبَتْها عَنِ الاَبْصارِ السَّحابُ»؛ 
 
اما كيفيت انتفاع از من در غيبتم، مانند انتفاع از خورشيد است، زماني كه ابر، آن را از 
 
ديدگان پنهان مي‌كند.(همان، ج 2، ب 45، ح 4.)
 
در تشبيه حضرت به خورشيد پشت ابر وجوهي از شباهت برشمرده شده است، از جمله اين که؛
 
١- هنگامي که خورشيد پشت ابر است، همه انتظار دارند، از پشت ابر بيرون آمده، با تابش 
 
خود بر همه طراوت بخشد. در مورد مهدي(عج) هم اين چنين است. همه انتظار ظهور او را 
 
مي کشند و اميد دارند که روزي با شعاع وجودش به همه طراوت و شادابي را هديه کنند.
 
٢- همان طوري که خورشيد پشت ابر را هيچ کس نبايد منکر شود؛ چون شعاع و نور او دهر و 
 
ديار را روشن کرده است؛ خورشيد وجود امام نيز با اين که پشت ابر غيبت است ولي تفضّلات 
 
و فيوضات آن بر انسآن هاي بصير پوشيده نيست.
 
٣- ابر، فقط قرص خورشيد را از ديده پنهان مي¬کند، ولي نوردهي خورشيد و فوايد آن را 
 
براي جانداران نمي تواند مانع شود،
 
غيبت امام نيز فقط حضور او را در پهنه و عرصه سياست و اجتماع مانع است، امّا 
 
فيض رساني او را به خلايق و دستگيري او از درماندگان و بيچاره ها نمي تواند مانع شود.
 
چه بسا کساني با توسلاتشان از فيض وجود امام بهره ها ببرند و برده اند.
 
١- مهم ترين و برجسته ترين شباهت امام به خورشيد پشت ابر، اين است که، همان طوري که 
 
ابر يک مانع موقت است و هرگز نمي تواند دائمي باشد، غيبت امام نيز موقّت بوده و ظهور او 
 
قطعي است. روزي فرا مي رسد که امام از غيبت به در آمده و خورشيد وجودش طالع خواهد 
 
گشت.
 
٥- همان طوري که زوال ابر از جلو خورشيد نيازمند وجود وزش باد است تا ابرها را کنار زده 
 
خورشيد چهره بنمايد، ظهور امام و طلعت وجود او نيازمند زمينه سازي و بسترسازي است. 
 
يعني اگر بادهاي حوادث ما را وادار به بسترسازي براي ظهور نکند و ما اقدامي در جهت 
 
برپايي ظهور از خود نشان ندهيم امام ظهور نخواهد کرد چنان چه تا حال ظهور نکرده است.
 
محمّدعلي اميني
 
ادامه دارد....
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
باران امید برمنتظران
 
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصرواجعلنی من اعوانه وانصاره


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : جمعه 8 شهريور 1392
درس (٤٨) امام شناسي/ نمونه هاي نظارت امام
درس چهل وهشتم امام شناسي
 
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند :
 
… والله ليغيبن امامكم سنين من ادهر … ولتفيضن عليه اعين المومنين….
 
سوگند به خدا امام شما ساليان درازي غايب مي شود ،و چشم هاي مومنين در فراق او 
 
اشكباران است.
 
بحار النوار ج51،ص 147،غيبت نعماني
 
به دنبال بحث قبلي مصاديقي از عنايات امام زمان به شيعيان را براي تبرك مي آوريم :
 
طبق اعتقادات ما امام زمان نماينده و حجت خداوند بر روي زمين است و نگاه بان دين.
 
امام عصر(عج) شاهد و ناظر اعمال ماست و همين نام امام زمان برگرفته از شاهد و
 
ناظر بودن و حاضر بودن امام است 
 
عمر با برکت «علی بن بابویه» از پنجاه می گذشت و او هنوز فرزندی نداشت. 
 
از آنجا که فرزند میوه شیرین باغ زندگی است و همه انسانها آرزوی داشتن فرزندانی
 
را دارند که پس از خود نام و آثار آنها را حفظ کنند، 
 
ابن بابویه جهت طلب فرزندی صالح دست به دعا برداشته و برای استجابت دعایش از
 
مولایش حضرت ولی عصر(ع) استعانت می جوید.
 
بدین منظور درخواست خود را در نامه ای نوشته و توسط «محمد بن علی الأسود» برای 
 
«حسین بن روح»، سومین نایب خاص حضرت ولی عصر(ع) می فرستد تا وی آن را به
 
محضر حضرت حجت(ع) تقدیم نماید.
 
محمد بن علی الاسود می گوید: من پیغام را به نماینده حضرت(ع) رساندم پس از سه روز
 
به من خبر داد که آن حضرت برای علی بن بابویه دعا کرده و فرموده است:
 
به زودی فرزندی مبارک برای او متولد خواهد شد که خداوند به وسیله او جامعه را بهره مند 
 
خواهد گردانید و بعد هم فرزندان دیگری نصیب وی خواهد شد.
 
و بدین سان بود که در حدود سال 306ق. شیخ صدوق با دعای امام زمان(ع) و با تعابیری
 
چون «فقیه خیر و مبارک» به دنیا آمد.
 
 
شیخ مفید از کسانى بود که با امام زمان در ارتباط بود و حدود سى نامه براى او نوشته و
 
او را در نامه هایش برادر خود خطاب کرده است. نامه ای از طرف امام زمان برای شیخ 
 
فرستاده شد. امام در آن نامه شیخ را اینگونه خطاب فرمودند: این نامه ای است به برادر 
 
راستگو و درستکار و دوست مخلص ما کسی که در یاری ما کوتاهی نکرده و وفا را رعایت 
 
کرده است.
 
نوشتۀ زیر بخشی از یکی از نامه های امام (عج) به شیخ مفید (علیه الرحمه) است که
 
گویای اطلاع و آگاهی امام (عج) از احوال و کردار شیعیان شان می باشد:
 
"با یاری خداوند متعال در مقابل دشمنان ما که از دین خداوند روی برگردانده‌اند بر اساس 
 
تذکرات، استقامت کن و با خواست الهی دستورات ما را به آنان که از تو می‌پذیرند و گفتار ما
 
 موجب آرامش آنها می‌باشد، ابلاغ کن. با این که بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح 
 
واقعی آنها ما و شیعیان‌مان تا زمانی که حکومت در اختیار ستمگران است در نقطه‌ای دور و 
 
پنهان از دیده‌ها بسر می‌بریم، ولی از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما می‌گذرد کاملاً
 
مطلع هستیم و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از خطاها و گناهانی که
 
بندگان صالح خداوند از آنها دوری می‌کردند ولی اکثر شما مرتکب شدید باخبریم. 
 
از عهدشکنی‎ها و پشت‌ سر گذاشتن عهد و پیمان‎ها با اطلاعیم(که همین عوامل موجب
 
بدبختی و دوری شما از حریم ولایت شده است). گویی اینها از لغزش‎های خود خبر ندارند،
 
با همه گناهان، ما هرگز امور شما را مهمل نگذاشته، شما را فراموش نمی‌کنیم و اگر عنایات
 
 و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی شما را در بر می‌گرفت و دشمنان شما را
 
از بین می‌بردند. 
 
پس، از خداوند بترسید و تقوا پیشه کنید و به خاندان رسالت مدد رسانید.
 
صبا از نكهت كویت نسیمی سوی ما آورد 
 
                                                  ز سوز شعلة شوقت چو تاب افتاد در دلها
 
 

اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس (٤٧)امام شناسي/نظارت امام عصر
درس چهل وهفتم امام شناسي
 
حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام)مي فرمايند :
 
(چون حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) ظهور كند )هواپرستي را به خدا پرستي باز 
 
گرداند ،پس از آنكه خداپرستي را به هواپرستي باز گردانده باشند .
 
افكار و نظريات را  طبق قرآن باز گرداند ،پس از آنكه قرآن را طبق افكارو نظريات
 
باز گردانده باشند.
 
بحار النوار ،ج51،ص 130/نهج البلاغه
 
@موضوع: آیا وجود مقدس امام زمان (عج) در زمان غیبت ناظر به اعمال شیعیان هستند؟
 
در اين مورد گفتاري از ايت الله بهجت مي اوريم تا بعد....
 
 
چيزي که باعث شرمندگي و خجالت‌زدگي ما مي‌شود اين است که امام زمان(ع) همه چيز
 
را می‌داند و همه چيز را مي‌شنود.
 
معصومین(ع) «عين الله الناظرة و اذن الله السامعه الواعيه»
 
 [ یعنی چشم بینا و گوش شنوای خداوند] هستند. 
 
اگر حرفی زده می‌شود حتی قبل از آنکه دیگران و کسانی که در مجلس هستند، بشنوند،
 
آنها می‌شنوند.
 
چرا کاری نمی‌کنید که همیشه خودتان را پیش آن حضرت ببیند؟ [اگر] ما او را نمی‌بینیم،
 
 او که ما را می‌بیند.
 
پس چرا این‌قدر دوریم؟ آیا نباید توجه داشته باشیم که ما رئیسی داریم که بر احوال ما
 
ناظر است؟ 
 
وای بر احوال ما اگر در کارهایمان او را ناظر نبینیم و یا او را در همه‌جا ناظر ندانیم!
 
با وجود اعتقاد به داشتن رئیسی که «عین الله الناظر» است آیا می‌توانیم از نظر الهی
 
فرار کنیم یا خود را پنهان کنیم؟
 
چه پاسخی خواهیم داد؟
 
چقدر سخت است اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که می‌خواهیم
 
 اقدام کنیم و انجام دهیم ابتدا «رضایت» و «عدم رضایت» او را در نظر نگیریم
 
و رضایت و خشنودی او را جلب ننماییم!
 
ما باید رضا و میل امام زمان(ع) را در کارها به دست آوریم.
 
در امور اجتماعی نباید به دیگران نگاه کنیم و از این و آن پیروی کنیم. 
 
زیرا این افراد معصوم نیستند، هرچند بزرگ و بزرگوار باشند.
 
اگر در راه امام عصر(ع) باشیم چنانچه به ما بد و ناسزا هم بگویند
 
نباید ناراحت شویم بلکه هم‌چنان باید در آن راهِ حق و حقیقت ثابت‌قدم و استوار باشیم.
 
انصاف این است که در زمان نزدیک به ظهور که ظلم فراگیر می‌شود به افرادی که
 
در دین و ایمان باقی می‌مانند، عنایات و الطاف خاصّی می‌شود تا از دین خارج نشوند.
 
زیرا حضرت ولیّ‌عصر(ع) تکیه‌گاه مردم است و کسانی که تکیه‌گاهشان امام باشد،
 
کوهِ ایمانند. ما اهل علم در هر حال باید به وظیفة خود عمل کنیم. 
 
نوکرهای امام زمان(ع) عموماً باید عمل به وظیفه کنند، توسلات را هم داشته باشند.  
 
((قرآن كريم درمورد نظارت امام  مي‌فرمايد:
 
وَ قُلْ اِعْمَلُوا فَسَيرَي اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ
 
 اي پيامبر به مردم بگو عمل كنيد ولي بدانيد[ كه خداوند و پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم)
 
و مؤمنان، كارهاي شما را مي‌بينند.
 
در روايات آمده است كه مراد از «مؤمنون» در اين آيه شريفه، امامان معصوم(عليهم السلام) 
 
هستند.
 
بنابراين، اعمال مردم به نظر امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي‌رسد. و آن بزرگوار 
 
از پس پرده غيبت، شاهد و ناظر كارها است. اين حقيقت اثر تربيتي بزرگي دارد و شيعيان را 
 
به اصلاح كارهاي خود وامي دارد و از اين كه در برابر حجّت خدا و امام خوبي‌ها به زشتي‌ها 
 
و گناهان آلوده شوند باز مي‌دارد.
 
البته به هر اندازه توجه انسان به آن معدن صفا و پاكي، بيشتر باشد، آئينه دل و جانش،
 
صفاي بيشتري مي‌يابد و اين روشني و زلالي در گفتار و رفتار او آشكارتر مي‌گردد.
 
 سايت اموزش مجازي مهدويت))
 
  اللهم عجّل لوليك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين.                
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس(٤٦) امام شناسي / ويژگي هاي غيبت امام عصر

 

درس چهل وششم امام شناسي
 
شعر آیت الله العظمی مکارم شیرازی در رثای امام زمان(عج):
 
سال ها رفت و دلم در تب و تاب است هنوز
نقش مستورى من؛ نقش بر آب است هنوز
به طرب حمل مکن سرخى رویم که ز هجر
قلب آکنده ز غم، دیده پر آب است هنوز
من کجا؟ یار کجا؟ طالع بیدار کجا؟
من اسیر غم او، بخت به خواب است هنوز
دامنش گیرم اگر لطف خدا یار شود
لیک افسوس که این قصه سراب است هنوز
سخت من طالب دیدار و تو غایب ز نظر
ز آتش هجر تو این قلب، کباب است هنوز
هم چو یک قطرۀ آبیم به دریاى جهان
زندگى زودگذر، هم چو حباب است هنوز
"ناصر" از عشق تو آموخت سخن گفتن را
زین سبب گفتۀ او گوهر ناب است هنوز
 
آن حضرت در نامه‌اي به شيخ مفيد خطاب به شيعيان خود مي‌فرمايد:
 
ما هرگز شما را به حال خود رها نكرده ايم و هرگز شما را از ياد نبرده ايم
 
و اگر نبود (عنايات پيوسته ما) حتماً سختي‌ها و بلاهاي فراواني به شما
 
مي‌رسيد و دشمنان شما را نابود مي‌كردند.»
 
 
@ ويژگى هاى غيبت امام زمان (علیه السلام)
 
(مقاله اي در سايت جوان امروز)
 
اين كه غيبت امام زمان (علیه السلام) چگونه است و چه خصوصياتى دارد، در برخى از احاديث 
 
معصومين (علیهم السلام) مورد بحث قرار گرفته، لكن هرگز نمى توان از مجموعه اين احاديث به 
 
تصويرى روشن و قطعى از چگونگى غيبت آن بزرگوار دست يافت. از اين رو آن چه در پى مى 
 
آيد تنها بيانگر برخى از اين ويژگى ها است: 
 
۱- همانند خورشيد است، آن زمان كه ابرها آن را پوشانيده باشند. 
 
«كما ينتفعون بالشمس اذا سترها سحاب» 
 
۲- مردم او را مى بينند ولى نمى شناسند.
 
«يجعل الله بينه و بين الخلق حجاباً يرونه و لايعرفونه» 
 
۳- هر سال در مراسم حج شركت مى كند و در عرفات مى ايستد و به دعاى مومنين آمين
 
مى گويد.
 
«و انه ليحضر الموسم فى كل سنة و يقف بعرفة فيومن على دعاء المومن» 
 
۴- اگر چه شخص او از ديدگان مردم غايب مى گردد لكن ياد او از دل هايشان نمى رود. 
 
«ان غاب عن الناس شخصه فى حال هدنة لم يغب عنهم مثبوت علمه» 
 
۵ -بسيارى از شيفتگان و دلدادگان، توفيق ديدار و شناخت او را يافته اند. 
 
۶- مكان مشخصى ندارد و بيشتر در صحراها و اطراف شهرهاى نامشخص زندگى مى كند. 
 
۷- او به دور از مساكن ستمگران و به طور ناشناخته همچون ساير انسان ها، در مسكنى 
 
خاص به سر مى برد و همانند مردم به غذا و پوشاك و استراحت نيازمند است و همسر و فرزند 
 
نيز دارد. 
 
۸- در مجالس مردم شركت مى كند و بر فرش هاى آنان قدم مى گذارد و در كوچه و 
 
بازارهايشان راه مى رود. 
 
۹- گاهى حكمت الهى اقتضا مى كند كه امام زمان (ع) در مكانى حاضر باشد، ولى ديده 
 
نشود.
 
 امام رضا (ع) فرمود: «لايرى جسمه» 
 
و امام صادق (ع) فرمود: «يغيب عنكم شخصه» 
 
و گاهى حكمت بر آن است كه ديده شود لكن شناخته نشود. (مقاله جوان)
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس (٤٥)امام شناسي /دلائل غيبت قسمت دوم

 

درس چهل وپنجم امام شناسي
 
-امام حسن عسكري (عليه السلام)مي فرمايند :
 
سوگند به خدا حضرت مهدي –عجل الله تعالي فرجه الشريف –آن قدر غايب مي شود
 
كه در زمان غيبت (طولاني اش )از هلاكت نجات نمي يابد مگر كسي كه خداي بزرگ ،
 
اورا بر عقيده به امامت مهدي (عجل الله تعالي فرجه)ثابت گرداند و به او توفيق دهد
 
كه براي تعجيل فرجش دعا كند.
 
كمال الدين ،ج2 ،ص 384
@@ دلائل غيبت قسمت دوم:
 
@دليل سوم: بيعت نکردن با ستمگران
 
هر يک از پيشوايان ما به دليل آماده نبودن زمينه براي قيام و نداشتن ياور مجبور به همراهي 
 
ظاهري با ستمگران زمان خود بودند ولي امام عصر(ع) براي اينکه بيعت کسي بر گردن او 
 
نباشد به صورت پنهاني زندگي مي‌کند.
 
 وقتي امام حسن(ع) با معاويه صلح کرد عده اي از مردم او را سرزنش کردند و گفتند:
 
چرا به ستمگران سازش کرد؟
 
 امام پاسخ داد:
 
 آيا مي‌دانيد تمامي ما امامان مجبور به سازش با ستمگر زمانشان هستند مگر قائم(ع) ،
 
 او کسي است که عيسي بن مريم پشت سر او نماز مي‌خواند و خداوند ولادت او را پنهان 
 
مي‌کند و از ديدگان مردم پنهان مي‌شود چون وقتي قيام کرد بيعت کسي بر گردنش نباشد.
 
(فصول العشره في الغيبة، محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، کنگرة هزاره شيخ مفيد،
 
 [بي جا]، 1413 ق، ج 1، مصنفات ج 3.)
 
 
 
@دليل چهارم: آزمايش مردم
 
خداوند بندگان خود را به وسيله‌هاي گوناگون مي‌آزمايد. يکي را با مال، ديگري را با بيماري و . 
 
. . در آيه ١٥٥سوره بقره خداوند انواع امتحان‌ها را اينگونه بيان مي‌کند:
 
«شما را به نوعي از ترس و گرسنگي و زيان مالي و جاني و کمبود محصول آزمايش مي‌کنيم 
 
و صبرکنندگان را بشارت بده. » يکي از آزمون‌ها خداوند نسبت به بندگان پنهان بودن امام 
 
مهدي(ع) است تا دين داران واقعي از بي دينان جدا شوند. امام موسي کاظم(ع) فرمود:
 
وقتي پنجمين فرزدن غايب شد مواظب دين خود باشيد تا هيچ کس شما را از آن بيرون نکند. 
 
براي امام زمان غيبتي خواهد بود که گروهي از پيروان او از دين خود برمي گردند، اين غيبت 
 
آزمايشي است که خداوند با آن بندگانش را امتحان مي‌کند.
 
(رساله ثالثه و رابعه في الغيبه، محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، کنگرة هزاره شيخ مفيد،، [بي جا]، 1413 ق، ج 1، مصنفات ج 7)
 
 
@دليل پنجم: نبود ياور
 
هر قيام و انقلابي نياز به عده اي نيروي زبده و فعال دارد تا رهبر قيام به وسيلة آن افراد عالم و 
 
کاردان اهداف خود را عملي کند. در قيام مهدي(ع) اين افراد به عنوان 313 نفر ياد شده‌اند که 
 
هسته مرکزي ياوران مهدي(ع) را تشکيل مي‌دهند. اين افراد اگر در يک عصر پيدا شوند، آن 
 
حضرت ظهور خواهد کرد.
 
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس (٤٤) امام شناسي / دلائل غيبت قسمت اول

 

درس چهل وچهارم امام شناسي
 
غایب، کدام غایب؟
 
بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می‌گوید: پدرم گم شده است.
 
ما مثل بچه‌ای هستیم که پدرش دست او را گرفته تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری 
 
عبور می‌کند.
 
بچه جلب ویترین مغازه‌ها می‌شود و دست پدر را رها می‌کند و در بازار گم می‌شود و وقتی 
 
متوجه می‌شود که دیگر پدر را نمی‌بیند، گمان می‌کند پدرش گم شده است، در حالی‌که در واقع 
 
خودش گم شده است.
 
انبیاء و اولیاء پدران خلق‌اند و دست خلایق را می‌گیرند تا آن‌ها را به سلامت از بازار دنیا عبور 
 
دهند، غالب خلایق جلب متاع‌های دنیا شده‌اند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم 
 
شده‌اند.
 
امام زمان(عج) گم و غایب نشده است، ما گم شدیم و محجوب گشته‌ایم، امام غایب نیست، تو 
 
نمی‌بینی آقا را، او حاضر است.
 
چشمت که اسیر دنیا شده، اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می‌بیند، خلاصه نگو آقا غایب است، 
 
تو نمی‌بینی.
 
حاج اسماعيل دولابي
 
 (منبع:کتاب «امام زمان در کلام اولیای ربانی» نوشته مهدی لک‌آبادی)
 
@دلائل غيبت:قسمت اول
 
 @دليل اول: آماده نبودن مردم
 
وقتي مردم ارزش پيامبر و امام را ندانستند و دستورهاي آنان را انجام ندهند و رفتارشان 
 
مخالف گفتار آنان باشد خداوند حق دارد نعمتي را که به مردم داده است مدتي از آنان بگيرد 
 
تا در روزگار پنهان بودن امامشان ارزش او را بفهمند و براي آشکار شدن او تلاش کنند.
 
 امام محمد باقر(ع) فرمود:
 
وقتي خداوند همراهي و هم نشيني ما را براي گروهي خوش ندارد ما را از ميان آنان 
 
برميگيرد.
 
ان الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بين اظهرهم 
 
(الغيبه شيخ، محمد بن حسن (شيخ طوسي)، معارف اسلامي، قم، 1417 ق، ج 2، وزيري، )
 
@دليل دوم: حفظ جان امام
 
يکي از دلايلي پنهان شدن برگزيدگان الهي از مردم حفظ جانشان بود تا در زمان مناسب 
 
دوباره به بيان دين خداوند مشغول شوند.
 
 پيامبر اسلام(ص) براي حفظ جان و کشته نشدن به دست مشرکان مکه، از اين شهر بيرون آمد 
 
و در غار پنهان شد.
 
امام مهدي(ع) نيز براي حفظ جان مدتي از ديدگان مردم غايب شده است.
 
امام جعفر صادق(ع) فرمود:
 
 امام مهدي(ع) پيش از قيام خود مدتي از چشمان پنهان خواهد شد.
 
راوي پرسيد: دليل آن چيست؟ فرمود: براي حفظ جان خود.
 
( علل الشرايع، محمد بن علي الصدوق، مؤمنين، قم، 1380 ش، ج 1، وزيري، دو جلد.)
 
 
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين
 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس (٤٣) امام شناسی /معنی غیبت

 

درس چهل و سوم امام شناسي.
 
 
پيامبر عزيز اسلام (صل الله عليه واله) مي فرمايند:
 
خوشا به حال كسي كه قائم اهل بيت مرا درك كند و پيش  از قيامش به او اقتدار نمايد .
 
دوست اورادوست بدارد و از دشمن وي بيزاري جويد و ولايت امامان هدايتگر پيش از او
 
را نيز بپذيرد.اينان دوستان من و مورد علاقه و محبت من و گراميترين امت من در نزد من 
 
هستند.
  بحار الانوار،ج52،ص129،غيبت طوسي
 
مهم این است که اگر ما او را نبینیم، او ما را می‌بیند و همین اعتقاد برای ترک گناه کافی است.
 
 
دیدن امام زمان(عج) در عصر غیبت کبری امکان داشته و اگر کسی توفیق یابد، سعادت بزرگی نصیبش شده است، اما همه سعادت این نیست که انسان شبانه‌روز تلاش کند و خواهان دیدن امام باشد، البته دیدن حضرت سبب نمی‌شود که انسان گناه نکند؛ زیرا برخی انسان‌های معاصر دیگر امامان(ع) با وجد دیدن امام معصوم باز هم گناه می‌کردند و حتی گاهی با آنها مخالفت می‌کردند.
 
دیدن حضرت تأیید بر کردار درست انسان نیست؛ اگر چه نصیب هر کس نمی‌شود، ندیدن حضرت هم دلیل بر خرابی اعمال نیست، بسیاری از بزرگان، علما و مجتهدان، امام زمان(عج) را ندیدند، ولی چه بسا افرادی که مسلمان هم نبودند، ولی چون به مقام اضطرار رسیدند، حضرت از آنها دست‌گیری کرده و از این جهت امام را دیده باشند.
 
مهم این است که اگر ما او را نبینیم، او ما را می‌بیند و همین اعتقاد برای ترک گناه کافی است.
 
آيت الله بهجت (به نقل از سايت آئين وانديشه)
 
@معني غيبت:
 
 غيبت امام مهدي(ع) به معناي پوشيده بودن او از ديدگان مردم است.
 
 اميرمؤمنان مي‌فرمايد:
 
سوگند به خداي علي علیه السلام، حجت خدا در ميان مردم است و در راه‌ها گام برمي دارد، به 
 
خانه‌هاي آنان سر مي‌زند در شرق و غرب زمين رفت و آمد مي‌کند، گفتار مردم را مي‌شوند و بر 
 
ايشان سلام مي‌کند مي‌بيند و تا وقت معين و رسيدن وعده الهي ديده نمي‌شود.
 
(اصول کافي، محمدبن يعقوب کليني، دارالأضواء، بيروت، 1405 ق، ج 1، وزيري، هشت)
 
البته نوع ديگري از غيبت براي حضرت بيان شده است که غيبت را به معناي ديدن اما نشناختن 
 
گرفته است. محمد بن عثمان دومين نايب امام مهدي(ع) مي‌گويد: امام مهدي(ع) هر سال در 
 
مراسم حج حاضر مي‌شود مردم را مي‌بيند و آنان را مي‌شناسد و مردم او را مي‌بينند ولي 
 
نمي‌شناسند.
 
(کمال الدين، محمد بن علي الصدوق، دارالحديث، قم، 1380 ش، ج1، وزيري، دو جلد)
 
امام زمان(ع) از آغاز زندگي پنهان مي‌زيست و پدر بزرگوارش او را فقط به عده اي از ياران 
 
خاص نشان داد. با شهادت امام يازدهم و فرا رسيدن امامت امام عصر عجل الله تعالی فرجه  
 
دوران غيبت صغري به مدت ٦٩سال آغاز مي‌شود. ويژگي اين دوره ارتباط امام با پيروانش به 
 
واسطة چهار نايب خاص بود. از سال ٣٢٩ق اين ارتباط نيز قطع شد و غيبت کبري آن حضرت 
 
آغاز شد و تاکنون ادامه دارد
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس(٤٢) امام شناسي /پيشينه ي غيبت

 

درس چهل ودوم  امام  شناسي
 
ای گل غايب !
 
هیچ دلی نیست كه نام مبارك تو را همچون گنجینه ای گران بها ، در خود ، جای نداده باشد.
 
 هر درختی، وقتی با نسیم زمزمه می كند ، دعای عهد را می خواند.
 
هر كوهی، از آن روی مستحكم و پابرجاست كه تو را مركز ثقل زمین و مایه ی دوام آسمان
 
می داند.
 
 هر دریایی، با ذكر نام و یاد تو، بی كرانه می شود.
 
دعای عهد یکی از دعاهای شیعیان دوازده‌امامی است. در مفاتیح‌الجنان نقل شده‌است:
 
«هر کس چهل صبح این دعا را را بخواند از یاران امام دوازدهم شیعیان خواهد بود و اگر پیش 
 
از ظهور بمیرد، خداوند او را از قبرش بیرون آورد (رجعت می‌کند) تا به خدمت وی درآید.»
 
زمان فضیلت خواندن دعای عهد پس از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب می باشد.
 
ادامه بحث امام شناسي :
 
@پيشينة غيبت
 
غيبت و پنهان زيستي پديده اي نيست که تنها در مورد امام مهدي(ع) اتفاق افتاده باشد بلکه 
 
تعدادي از پيامبران الهي بخشي از زندگي خود را پنهاني سپري کرده‌اند و اين غيبت آنان از 
 
مردم به خواست و خير انديشي خداوند بوده است. بنابراين پنهان زيستي از سنت و روش‌هاي 
 
خداوند نسبت به اولياي خود است و در زندگي برگزيدگاني چون ادريس، موسي، الياس، 
 
عيسي و خضر علیهم السلام واقع شده است،
 
امام صادق(ع) فرمود: براي قائم ما غيبتي خواهد بود که مدت آن طولاني مي‌شود.
 
 راوي مي‌پرسد:
 
دليل اين غيبت چيست؟
 
 امام فرمود:
 
خداوند مي‌خواهد سنت‌هاي پيامبران را در پنهان زيستي در مورد امام زمان عجل الله تعالی 
 
فرجه جاري کند.
 
(الغيبه شيخ، محمد بن حسن (شيخ طوسي)، معارف اسلامي، قم، 1417 ق، ج 2، وزيري، )
 
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس (٤١) امام شناسي / غيبت كبري

 

 
درس جهل ويكم امام شناسي
 
 
پروانه ي شمع رخ زيباي توام
 
دلباخته ي قامت رعناي  توام
 
آشفته ام از فراقت اي دلبر حسن
 
برگير حجاب من كه رسواي توام
 
امام معصوم فرمودند:
 
علي بن هاشم ، از پدرش از امام باقر عليه السلام نقل كرده كه فرمود:
 
ما ضر من مات منتظرا لامرنا ألا يموت في وسط فسطاط المهدي ، وعسكره:
 
كسي كه در انتظار امر ما ( ظهور ) بميرد زيان نمي برد ، هر چند در وسط خيمه
 
حضرت مهدي عليه السلام و در ميان سرباز خانه آن حضرت نميرد
 
 ( يعني مقام او همان قدر است كه در وسط خيمه حضرت بميرد).
 
منتخب الأثر : ص 498 ف 10 ب 2 ح 14 - عن الكافي
 
@توضيح مرحله دوم امامت امام عصر درقالب غيبت كبري:
 
با وفات آخرين نائب خاص امام دوازدهم در سال 329 هجري قمري، دوره غيبت طولاني كه
 
به «غيبت كبري» معروف است، آغاز شد و اين دوران همچنان ادامه دارد تا روزي كه به 
 
خواست خداوند ابرهاي غيبت، كنار رود و جهان از پرتو مستقيم خورشيد فروزان ولايت،
 
بهره مند گردد.
 
همانگونه كه گذشت در دوره غيبت صغري، شيعيان به وسيله نائبان خاص با امام خود رابطه 
 
داشتند و با تكاليف الهي خود آشنا مي‌شدند ولي در دوران غيبت كبري اين نوع ارتباط قطع 
 
گرديده و مردم مؤمن براي شناخت وظايف ديني خود تنها به نائبان عام آن حضرت كه همان 
 
عالمان ديني وارسته و مراجع بزرگ تقليد هستند مراجعه مي‌كنند و اين جريان، مسير روشني 
 
است كه امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) خود در نامه‌اي به يكي از چهره‌هاي مورد 
 
اعتماد شيعه، ترسيم فرمود. در فرازي از اين نامه كه توسّط دومين نائب خاص امام ابلاغ شد 
 
چنين آمده است:
 
«وَاَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةِ فَارْجِعُوا فيها اِلي رُواةِ حَديثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتي عَلَيكُم وَأَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَيهم... 
 
(كمال الدين، ج 2، باب 45، ح 3، ص 236 )
و اما در مورد رويدادهايي كه در آينده رخ خواهد داد و براي شناخت وظيفه الهي خود در 
 
شرايط گوناگون به راويان حديث ما =  فقها رجوع كنيد. زيرا آنها حجّت من بر شما هستند
 
 و من حجّت خدا بر آنان هستم...»
 
اين راهكار جديد براي پاسخ گويي به پرسشهاي ديني و مهم‌تر از آن شناخت وظيفه فردي و 
 
اجتماعي شيعيان در دوره غيبت كامل امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) گوياي اين 
 
واقعيت است كه نظام مترقّي امامت و رهبري در فرهنگ شيعه، نظامي پويا و زنده است كه در 
 
شرايط مختلف، امر هدايت و رهبري مردم را به استوارترين روش، انجام داده است و در هيچ 
 
دوره‌اي پيروان مكتب را بدون يك سرچشمه هدايتگر رها نكرده است بلكه سررشته امور آنها را 
 
در زواياي مختلف زندگي فردي و جمعي به دست با كفايت عالمان دين شناس و پرهيزگار كه 
 
امانتدار دين و دنياي مردم هستند، سپرده است تا كشتي جامعه اسلامي را در درياي پر تلاطم 
 
و طوفاني جهان و سياست‌هاي سياست‌بازان استعمار از افتادن در گرداب حوادث حفظ كرده
 
و مرزهاي اعتقادي شيعيان را پاسداري كنند.
 
امام هادي(عليه السلام) در بيان نقش علماي ديني در زمان غيبت فرمود:
 
«اگر نبودند علمايي كه پس از غيبت امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) مردم را به 
 
سوي آن حضرت بخوانند و آنها را به سوي امامشان هدايت كنند و با حجت‌ها و دليل‌هاي 
 
محكم الهي از دين او كه دين خداست حمايت كنند و اگر نبودند آن عالمان هوشيار كه
 
بندگان خدا را از دام‌هاي شيطان و شيطان صفتان و از دشمني هاي دشمنان
 
اهل‌بيت(عليهم السلام) نجات مي‌دهند، هيچ كس نمي‌ماند مگر اينكه از دين خدا بيرون مي‌رفت!! 
 
ولي ايشان هستند كه سررشته دل‌ها و افكار و عقايد شيعيان را با استواري در دست دارند 
 
آنچنان كه كشتي بان، سكّان كِشتي را به دست مي‌گيرد. آن عالمان، برترين بندگان نزد خداوند 
 
متعال هستند.» ( احتجاج، ج 1، ح 11، ص 15.)
 
نكته‌اي كه قابل توجه است شرايط و خصوصياتي است كه رهبري جامعه بايد دارا باشد
 
. زيرا كه سپردن اختيار امور مردم در دين و دنيا به فرد يا افرادي كه عهده دار اين مسئوليت 
 
بزرگ مي‌شوند بايد همراه با دقت نظر و تشخيص صحيح و دقيق باشد. به همين جهت 
 
پيشوايان معصوم(عليهم السلام)، ويژگيهاي فوق العاده‌اي را براي مرجع ديني و بالاتر از آن، 
 
مقام ولايت امر مسلمين كه به «ولي فقيه» معروف است، بيان كرده‌اند.
 
امام صادق(عليه السلام) فرمود:
 
«از ميان فقها و عالمان دين آنكس كه در برابر هر گناهِ كوچك يا بزرگ خود نگهدار بوده
 
و نگهبان دين و آيين و اعتقادات خود و مردم باشد و با خواسته‌ها و تمايلاتِ شخصي خود 
 
مخالفت كرده و از دستورات مولا و امام عصر[ خود اطاعت كند، بر مردم است كه از او
 
پيروي كنند.وبعضي از فقهاي شيعه چنين هستند نه همه آنان.»( احتجاج، ج 2، ص 511)
 
برگرفته شده از سايت آزمون مجازي فرهنگيان
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين


:: موضوعات مرتبط: امام شناسي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس (٤٠)امام شناسي / مراحل امامت امام عصر

 

درس  چهلم امام شناسي
 
 
فرض کنيد چراغي را براي روشنايي و گرما بخشي، نزد كودكي مي‌گذاريم،
 
 اما او از روي جهالت و ناداني به آن سنگ مي‌زند. ما هم براي اينكه بچه به چراغ آسيب نزند، 
 
آن را برمي‌داريم. برداشتن چراغ، دليل ترس و ناتواني ما در برابر كودك نيست؛ به عبارت 
 
ديگر، ما از قدرت او نمي‌ترسيم، بلكه از خطا و اشتباه او مي‌ترسيم.
 
امامان بزرگوار ما مانند چراغ‌هاي هدايتي هستند كه خداوند در مسير انسان‌ها نصب كرده 
 
است؛ اما در اثر اشتباه و خطاي گذشتگان، يازده تن از آنها به شهادت رسيدند و تنها يكي از 
 
آنان، يعني امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف باقي مانده است و خداوند براي جلوگيري 
 
از اشتباه ما كه به آن آسيبي نزنيم، آن حضرت را از ديدگان ما غايب ساخته است و تا 
 
هنگامي كه احتمال اين اشتباه باشد، غيبت آن حضرت همچنان ادامه پيدا مي‌كند و از ظهور
 
او هم خبري نيست كه نيست.
 
حجت الاسلام رنجبر
 
 
@@مراحل امامت امام عصر
 
 
@مرحله اول:
 
از سال ٢٦٠هجري تا ٣٢٩ به مدت ٦٩سال كه غيبت صغري ناميده مي شود .دراين مدت امام 
 
از طريق چهارنماينده ي خاص خود به نام نواب اربعه با مردم ارتباط داشتند .
 
نواب اربعه به ترتیب عبارتند از:
 
۱ – جناب ابو عمر و عثمان بن سعید عمرى (به فتح عین و سکون میم).
 
۲ – جناب ابو جعفر محمد بن سعید عمرى.
 
۳ – جناب ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى.
 
۴ – جناب ابوالحسن على بن محمد سمرى (بفتح سین و میم)
 
@«ابو عمر و عثمان بن سعید» مورد اعتماد مردم و جلیل القدر و وکیل حضرت هادى وحضرت 
 
عسکرى بود (۳) و به امر امام علیه السلام متصدى کفن و دفن امام گردید (۴) وى در سامرا در 
 
محله عسکر سکونت داشت و به همین مناسبت‏به او نیز «عسکرى‏» گفته مى‏شد و براى آنکه 
 
ماموران دربارى پى به کارها و خدمات او نسبت‏به امام علیه السلام نبرند روغن فروشى مى‏کرد 
 
(۵) و زمانى که تماس با امام عسکرى (ع) براى شیعه مشکل بود اموال توسط او براى امام 
 
ارسال مى‏شد و جناب عثمان بن سعید اموال را در ظرفهاى روغن مى‏ریخت و نزد امام مى‏برد (۶)
 
«عثمان بن سعید» پیش از وفات به فرمان امام عصر (عج) فرزند خود «ابو جعفرمحمد بن
 
عثمان‏» را به جانشینى خود و نیابت امام معرفى کرد.
 
@«محمد بن عثمان‏» نیز همچون پدر از بزرگان شیعه و در تقوى و عدالت و بزرگوارى مورد 
 
اعتماد و احترام شیعیان بود و قبلا نیز حضرت عسکرى علیه السلام نسبت‏به او و پدرش اظهار 
 
اعتماد و اطمینان فرموده بود و مرحوم شیخ طوسى مى‏نویسد شیعه بر عدالت و تقوى و امانت 
 
او اتفاق داشتند (۷) 
 
پس از در گذشت نائب اول جناب «عثمان بن سعید» توقیعى (۸) از جانب امام زمان علیهالسلام 
 
در مورد وفات او و نیابت فرزندش «محمد» صادر شد.
 
«عبد الله بن جعفر حمیرى‏» مى‏گوید از محمد بن عثمان پرسیدم صاحب الامر را دیده‏اى؟
 
فرمود: آرى و آخرین ملاقاتم با او کنار بیت الله الحرام بود که مى‏گفت «اللهم انجز لى ما 
 
وعدتنى‏» (۹) و نیر او در در مستجار (۱۰) دیدم که مى‏گفت «اللهم انتقم بى اعدائى‏» (۱۱)
 
و نیز محمد بن عثمان مى‏فرمود: صاحب الامر (ع) هر سال در حج‏حاضر مى‏شود او مردم را 
 
مى‏بیند و مى‏شناسد و مردم او را مى‏بینند ولى نمى‏شناسند. (۱۲)
 
محمد بن عثمان براى خود قبرى ترتیب داده و آنرا با ساج (نوعى پارچه و لباس) پوشانده بود و 
 
روى آن آیاتى از قرآن کریم و اسامى ائمه اطهار را نوشته بود و هر روز داخل آن مى‏شد و یک 
 
جز از قرآن را قرائت مى‏کرد و بیرون مى‏آمد (۱۳)
 
این بزرگوار پیش از مرگ از روز وفات خود خبر داد و در همان روز در گذشت (۱۴) و پیش از 
 
رحلت گروهى از بزرگان شیعه نزد او آمدند و «ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى‏» را به امر 
 
امام زمان علیه السلام براى سفارت و ارتباط با امام معرفى کرد و فرمود او قائم مقام من 
 
است ‏به او مراجعه کنید (۱۵)
 
جناب ابو جعفر محمد بن عثمان عمرى در سال ۳۰۵ هجرى قمرى رحلت کرد (۱۶) رحمه الله 
 
@حسین بن روح نوبختى
 
جناب ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى نزد موافق و مخالف عظمت و بزرگى ویژه‏اى داشت و به 
 
عقل و بینش و تقوى و فضیلت مشهور بود و عموم فرقه‏هاى مختلف مذهبى به او توجه داشتند در 
 
زمان نائب دوم محمد بن عثمان عمرى و از جانب او متصدى پاره‏اى از امور بود در میان یاران 
 
ویژه محمد بن عثمان «جعفر بن احمد بن متیل قمى » بیش از دیگران با او خصوصى و مرتبط 
 
بود چنانکه حتى در اواخر زندگى محمد بن عثمان غذاى او در خانه جعفر بن احمد و پدرش تهیه 
 
مى‏شد و میان اصحاب نائب دوم احتمال جانشینى «جعفر بن احمد بن متیل) از دیگران بیشتر 
 
بود در آخرین ساعات زندگى و بهنگام احتضار محمد بن عثمان جعفر بن احمد بالاى سر او و 
 
حسین بن روح پایین پایش نشسته بودند (۱۷) محمد بن عثمان به جعفر بن احمد رو کرد و 
 
فرمود: مامور شده‏ام که امور را به ابوالقاسم حسین بن روح واگذار نمایم.
 
جعفر بن احمد از جا برخواست و دست‏حسین بن روح را گرفت و او را بالاى سر محمد بن 
 
عثمان نشاند و خود در پایین پاى او نشست. (۱۸)
 
@ابوالحسن سمرى
 
مؤلف کتاب «منتهى المقال‏» درباره نائب چهارم جناب ابوالحسن على بن محمد سمرى 
 
مى‏نویسد: «جلالت قدر او آنچنان زیاد است که نیازى به توصیف ندارد» (۱۹) .
 
آن بزرگوار به فرمان امام عصر ارواحنا فداه پس از حسين بن روح عهده دار نیابت امام (ع) و 
 
رسیدگى به امور شیعیان گردید.
 
مرحوم محدث قمى مى‏نویسد: ابوالحسن سمرى روزى به جمعى از مشایخ که نزد او بودند 
 
فرمود خداوند به شما در مصیبت على بن بابویه قمى اجر عنایت فرماید در این ساعت از دنیا 
 
رفت.
 
آنان ساعت و روز و ماه را یاد داشت کردند ۱۷ یا ۱۸ روز بعد خبر رسید که در همان ساعت 
 
على بن بابویه قمى در گذشته است (۲۰)
 
«على بن محمد سمرى‏» در سال ۳۲۹ هجرى در گذشت (۲۱) و پیش از وفاتش گروهى از 
 
شیعان نزد او گرد آمدند و پرسیدند پس از تو چه کسى جانشین تو خواهد بود؟
 
پاسخ داد: من مامور نشده‏ام در این مورد به کسى وصیت کنم (۲۲)
 
و نیز توقیعى را که از سوى امام غائب علیه السلام در این باره صادر شده بود به شیعیان نشان 
 
داد آنان از روى توقیع استنساخ کردند.
 
@دراين جا براي تبرك توقيع امام عصر به آخرين نايب ايشان را مياوريم:
 
 
اي علي بن محمد سمري! خداوند در سوک فقدان تو پاداشي بزرگ به برادرانت عطا کند.
 
تو تا شش روز ديگر از دنيا خواهي رفت. کارهايت را مرتب کن و هيچ کس را به جانشيني 
 
خويش مگمار. دوران غيبت کامل فرا رسيده است و من جز با اجازه خداوند متعال ظهور 
 
نخواهم کرد و ظهور من پس از گذشت مدتي طولاني و قساوت دلها و پر شدن زمين ازستم 
 
خواهد بود. افرادي نزد شيعيان من مدّعي مشاهده من (ارتباط با من به عنوان نايب خاص) 
 
خواهند شد. آگاه باشيد که هر کس پيش از خروج «سفياني» و «صيحه آسماني» چنين 
 
ادعايي بکند، دروغگو و افترا زننده است و هيچ حرکت و نيرويي جز به خداوند عظيم نيست..
 
@@مرحله دوم :
 
 از سال ٣٢٩ هجري تا كنون كه غيبت كبري نام دارد:
 
با در گذشت ابو الحسن سمري دوره جديدي در تاريخ شيعه آغاز گرديد که به دوران غيبت کبري 
 
معروف است.
 
 
۱) المهدى ص ۱۸۲٫
 
(۲) اعیان الشیعه، ج ۴ بخش سوم، ص ۲۱
 
(۳) منتهى المقال – المهدى ص ۱۸۱
 
(۴ و ۵) اعیان الشیعه، ج ۴ بخش سوم، ص ۱۶٫
 
(۶) بحار، ج ۵۱ ص ۳۴۴٫
 
(۷) بحار ج ۵۱ ص ۳۴۵ – ۳۴۶ غیبت‏شیخ طوسى، ص ۲۱۶ و ۲۱۹ الکنى والالقاب، ج ۳ ص ۲۳۰٫
 
(۸) «توقیع‏» یعنى حاشیه نویسى و اصطلاحا به دستورات و نامه‏هاى خلفا و پادشاهان نیز گفته مى‏شد و در کتب علماى شیعه به نامه‏ها و فرمانهایى که در زمان غیبت از طرف امام غائب به شیعیان رسیده «توقیعات‏» مى‏گویند.
 
(۹) بحار، ج ۵۱، ص ۳۵۱
 
(۱۰) مستجار محلى است نزدیک رکن یمانى و مقابل در کعبه و جائى است که گنهکاران به آنجا پناه مى‏برند.
 
(۱۱) بحار، ج ۵۱، ص ۳۵۱
 
(۱۲) بحار، ج ۵۱، ص ۳۵۱
 
(۱۳) الکنى و الالقاب چاپ نجف ج ۳ ص ۲۶۷ – ۲۶۸
 
(۱۴) الکنى و الالقاب ج ۳ ص ۲۶۸
 
(۱۵) بحار ج ۵۱، ص ۳۵۴ – ۳۵۵، غیبت‏شیخ طوسى، ص ۳۲۶ – ۳۲۷٫
 
(۱۶) بحار ج ۵۱، ص ۳۵۲
 
(۱۷) بحار ج ۵۱، ص ۳۵۳ – ۳۵۴
 
(۱۸) بحار ج ۵۱، ص ۳۵۴
 
(۱۹) منتهى المقال
 
(۲۰) الکنى و الالقاب، ج ۳ ص ۲۳۱ – بحار، ج ۵۱ و ص ۳۶۱٫
 
(۲۱) غیبت‏شیخ طوسى، ص ۲۴۲ – ۲۴۳٫
 
(۲۲) بحار ج ۵۱، ص ۳۶۰٫
 
برگرفته از سايت :گروه فرهنگی - آئین و اندیشه
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين


:: موضوعات مرتبط: امام شناسي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس (٣٩) امام شناسي / كرامات ومعجزات امام عصر

 

درس سي و نهم امام شناسي
 
امام زمان (ع)فرمودند؛
 
هر وقت به بن‌بست رسیدی این دعا را بخوان :
 
ای خدایی که وقتی حلقه‌های بلا به هم گره می‌خورد و انسان را در فشار قرار می‌دهد ؛
در این زمان دری را به روی بندگان باز می‌کنی که فکر و  وهم بشر هم به آن جا نمی رسید.
خدایا صلوات خود را بر محمد و آل محمد نازل فرما و مرا که در بن بست گیر کرده ام،
تو خودت راهی برایم باز کن که به عقل من نمی رسد.
 
@ معجزات و كرامات
 
يكي از فرازهاي خواندني زندگي امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در سال‌هاي 
 
نخستين تولد و پيش از دوران غيبت، معجزه‌ها و كرامت هايي است كه به وسيله آن حضرت، 
 
انجام گرفته است و معمولا اين بخش از حيات آن آيت بزرگ الهي، مورد غفلت واقع شده است.
 
ما تنها يك نمونه از آن‌ها را مي‌آوريم:
 
ابراهيم بن احمد نيشابوري گويد:
 
زماني كه عمروبن عوف، ]كه فرمانروايي ستمگر بود و به كشتن شيعيان، علاقه فراوان داشت. 
 
قصد كشتن مرا كرد به شدت بيمناك شدم و وحشت همه وجودم را فرا گرفت. پس با خاندان
و 
دوستان خود خداحافظي كرده و رو به جانب خانه امام حسن عسكري(عليه السلام) كردم تا
 
با ايشان نيز وداع كنم و در نظر داشتم كه پس از آن بگريزم. چون به خانه امام وارد شدم،
 
 در كنار امام حسن عسكري(عليه السلام) پسري ديدم كه رويش مانند شب چهاردهم 
 
مي‌درخشيد به گونه‌اي كه از نور سيماي او حيران گشتم و نزديك بود آنچه را در خاطر
 
داشتم يعني ترس از كشته شدن و تصميم به فرار فراموش كنم.
 
در اين هنگام آن كودك به من گفت: «اي ابراهيم، نيازي به گريختن نيست! به زودي خداي 
 
متعال، شرّ او را از تو دور خواهد كرد!»
 
حيرتم بيشتر شد، به امام عسكري(عليه السلام) گفتم:
 
فداي شما شوم! اين پسر كيست كه از درون من خبر مي‌دهد؟!
 
امام عسكري(عليه السلام) فرمود: او فرزند من و جانشين پس از من است...‌.
 
ابراهيم گويد: بيرون آمدم در حالي كه به لطف خداوند اميدوار بودم و به آنچه از امام دوازدهم، 
 
شنيده بودم، اعتماد داشتم. چندي بعد، عمويم مرا به كشته شدن عمرو بن عوف، بشارت داد. 
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه و أنصاره آمين
 


:: موضوعات مرتبط: امام شناسي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
درس(٣٨)امام شناسی/نمازبرپدر

 

درس سي وهشتم 
 
@شرح ماجرا ي نماز بر امام عسگري :
 
حضرت امام هادى علیه السلام داراى ٥فرزند بنامهاى امام حسن علیه السلام ، حسین ، محمد، 
 
 
جعفر، و علی بود.
 
 در میان این فرزندان ، جعفر، بسیار ناخلف بود که لقب کذاب (دروغگو) را گرفت ، امام هادى 
 
علیه السلام درباره او فرمود:
 
از فرزندم جعفر دورى کنید، نسبت او به من همچون نسبت کنعان به نوح علیه السلام است ، 
 
امام عسکرى علیه السلام فرمود:
 
 مثل من و جعفر مانند هابیل و قابیل دو فرزند آدم علیه السلام است ، اگر کشتن من براى جعفر 
 
ممکن بود، مرا مى کشت ، ولى خداوند جلو او را گرفت .
 
جعفر از افرادى بود که ادعاى امامت داشت و پس از رحلت پدر مى گفت امام مردم من هستم
 
نه برادرم ، امام عسکرى علیه السلام ، حتى پس از رحلت پدر نزد خلیفه وقت رفت و گفت : 
 
بیست هزار اشرفى براى تو مى فرستم و از شما خواهش دارم که فرمان دهى تا بر مسند 
 
امامت بنشینم و این مقام از برادرم سلب گردد.
 
خلیفه در جواب گفت :
 
عجب آدم احمق هستى اگر امامت در دست ما مى بود آن را براى خود قرار مى دادیم اگر امام 
 
شناسان و شیعیان آنچه از برادرت و پدرت از معجزات و... دیدند از تو ببینند تو را امام خود 
 
مى دانند، دیگر نیازى به کمک ما ندارى و گرنه هرگز به تو ایمان نخواهند آورد.
 
کارشکنى هاى او در عصر امامت برادرش امام عسکرى علیه السلام بجائى نرسید ولى پس از 
 
شهادت برادرش دوباره شروع به ادعا کرد و اعلام داشت که امام بعد از برادرم من هستم .
 
امام عسکرى علیه السلام براى اینکه امر بر مردم اشتباه نشود و امامت امام مهدى (عج ) را از 
 
کارشکنى هاى جعفر، حفظ کند، در آخرین لحظات عمر، یکى از اصحاب بنام (ابوالادیان ) را به 
 
حضور طلبید و به او فرمود:
 
((چند نامه هست اینها را به مدائن مى برى و به فلان و فلان کس مى رسانى و جواب نامه ها را 
 
مى گیرى ، روز پانزدهم به سامراه مى آئى ، صداى گریه از خانه من خواهى شنید مطلع مى 
 
شوى که من از دنیا رفته ام .))
 
ابوالادیان : فدایت شوم ، معلوم است که سخن شما راست و درست است ، و همین طور که
 
مى فرمائى خواهد شد ولى سؤ الى دارم و آن اینکه پس از شما امام کیست ؟
 
امام عسکرى علیه السلام : ((امام کسى است که جواب نامه ها را از تو مطالبه کند.))
 
ابوالادیان : علامت دیگر امام پس از شما چیست ؟
 
امام عسکرى علیه السلام : ((امام کسى است که بر جنازه من نماز بخواند.))
 
ابوالادیان مى گوید: علامت دیگر چیست ؟
 
امام عسکرى علیه السلام فرمود: امام کسى است که از میان همیانهاى طلا خبر دهد.))
 
ابوالادیان مى گوید: ابهت امام عسکرى علیه السلام مرا گرفت ، دیگر نپرسیدم که منظور چه 
 
همیانى است برخاستم خداحافظى کردم نامه را گرفتم بسوى مدائن رهسپار شدم ، نامه ها را 
 
به صاحبانشان دادم جواب نامه ها را گرفت و به سامره برگشتم همین که وارد خانه امام حسن 
 
علیه السلام شدم صداى گریه شنیدم فهمیدم که امام عسکرى علیه السلام دار دنیا را وداع کرده 
 
است ولى دیدم گروهى دور جعفر کذاب را گرفته اند و به او به عنوان امام تهنیت مى گویند و 
 
بعضى به او تسلیت مى گفتند.
 
در این میان کسى آمد و به جعفر گفت : جنازه برادرت را غسل داده اند، بفرمائید بر جنازه نماز 
 
بخوانید دیدم جعفر برخاست و همراه گروهى براى انجام نماز رهسپار شد، با خود گفتم:
 
عجبا! اگر امام مردم ، بى دین بشود، معلوم مى شود که همواره دین از اول سست بوده است ، 
 
چون من جعفر کذاب را مى شناختم که همواره با ساز آواز و شرابخوارى سر و کار داشت ، 
 
من هم دنبال جعفر براه افتادم تا ببینم جريان به کجا منتهى مى شود.
 
کنار جنازه امام عسکرى علیه السلام رسیدیم جعفر پیش ایستاده و همراهان پشت سرش
 
، گفتم دیگر کار از کار گذشت ، ناگهان پرده سفیدى که در حجره آویزان بود بلند شد، دیدم 
 
کودکى نورانى پیدا شد، رداى جعفر را گرفت و فرمود: اى عمو! پس برو، من سزاوارترم که بر 
 
جنازه پدرم نماز بخوانم ، جعفر مانند نقش بر دیوار هیچ نتوانست بگوید و کنار رفت .
 
آن کودک مشغول نماز شد و پس از نماز همین که خواست برود به من رسید و فرمود:
 
جواب نامه ها را به من بده ، نامه ها را به او دادم ، رفت به حجره ، با خود گفتم حمد و سپاس 
 
خدا را که دو علامت از علاماتى که امام عسکرى علیه السلام به من فرموده بود ظاهر شد، نزد 
 
جعفر آمدم و گفتم این طفل که بود؟
 
گفت : من اصلا چنین کودکى را ندیده ام و نمى شناسم .
 
@مسافران قمى و جعفر کذاب : 
 
روز بعد دیدم گروهى از اهل قم آمده بودند به زیارت امام عسکرى علیه السلام نائل شوند،
 
 مطلع شدند که حضرت از دنیا رفته است ، پرسیدند: امروز امام و حجت خدا کیست ؟
 
گروهى جعفر کذاب را نشان دادند، اهل قم نزد جعفر آمده و سلام کردند و گفتند:
 
پول زیادى که مخصوص امام علیه السلام است براى شما آورده ایم ، دستور داد پولهارابگيرند.
 
گفتند:
 
 ما هر وقت خدمت امام عسکرى علیه السلام مى رسیدیم و پولى نقد مى آوردیم نام صاحبان 
 
پول را حضرت مى بردند و حدود مبلغ را از درهم و دینار مى فرمود، شما هم اگر امام هستید 
 
و جانشین برادر خود مى باشید مبلغ و عدد و اسم صاحبان پول را بگوئید.
 
جعفر گفت : مردم از من علم غیب مى خواهند، مگر برادرم علم غیب داشت ؟
 
اهل قم گفتند: در چنین صورت ما پول را نخواهیم داد.
 
@دستور دستگیرى امام زمان علیه السلام 
 
جعفر دید با این وضع به هدف شوم خود نمى رسد، نزد معتمد عباسى خلیفه وقت رفت و 
 
گزارش داد که برادرم امام عسکرى علیه السلام پسرى دارد و او بر جنازه پدرش نماز خواند 
 
(امام عسکرى علیه السلام براى حفظ فرزندش حضرت حجت (عج ) از دشمنان ، تولد او را به 
 
کسى نفرموده بود.) خلیفه ، ضد ماءمور به فرماندهى شخصى بنام ((رشیق )) به خانه امام 
 
عسکرى علیه السلام فرستاد و به او دستور اکید داد که برو به خانه امام عسکرى علیه السلام 
 
همه حجره ها را جستجو کن ، بى آنکه اجازه بگیرى وارد خانه شو.
 
رشیق با ماءمورین به خانه امام عسکرى علیه السلام آمدند و همه حجره ها را گشتند تا به آن 
 
حجره که در آن پرده سفید آویزان بود رسیدند، پرده را بلند کردند دریائى آنجا دیدند که در 
 
وسط آن ، کودکى سجاده انداخته و نماز مى خواند، رشیق بیکى از ماءمورانش دستور داد که 
 
برو، و آن کودک را بگیر. آن ماءمور تا به سراغ کودک آمد در میان آب غرق شد.
 
رشیق به دیگرى دستور داد، دیگرى وقتى خواست به طرف کودک رود در آب غرق شده با فریاد 
 
بلند تقاضاى کمک کرد، او را نجات دادند، حضرت با کمال وقار نماز را تمام کرد و سپس در 
 
پیش روى ماءموران از حجره بیرون آمد. ماءموران گویا چوب خشکى شده بودند. اصلا 
 
نتوانستند کوچکترین آسیبى به کودک که حضرت حجت (عج ) بود برسانند.
 
همین موقع بود که حضرت مهدى علیه السلام غایب شد و غیبت صغرى به وقوع پیوست .
 
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية النصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 
 
 
 
 


:: موضوعات مرتبط: امام شناسي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
اللهم نشکو

اللهم انا نشــــــــکو الیک، فقد نبینا، صلواتک علیه و اله 
و غیبــة ولینا 
و کثرة عدونا 
و قلـة عددنا 
و شدة الفتن بنا 
و تظاهر الزمان علینا..
. بــارالها!
ما به درگاه تو شکایت می کنیم، 
از فقدان پیغمبرت 
و از غیبت امام ما 
و بسیاری دشمن ما 
و کمی عدد ما
و فتنه های سخت بر ما
و غلبه محیط روزگار بر ما..

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
امام شناسي (٣٧) نذر نرجس خاتون

 

 درس  سي وهفتم امام شناسي
 
انتظار...!
 
صدای زمزمه های حضور رادر میان بغض های هر شبم می شنوم.
 
ولی تمام جعه های خوب من تهی زآمدنت.
 
غروب شد،سحر برفت،سکوت آمد و برفت ونم نم سپید اشک روی گونه ام روان،
 
آمد وبرفت تو باز هم نیامدی .
 
خسته ام!
 
ز بهر سالهای بی امان سالهای سبز انتظار وخسته از ستم،از گناه های شیعیان وباز هم...
 
وجمعه جمعه ندبه ام وندبه ندبه اشک وآه وباز هم ...وبازهم...وباز هم نیامدی.
 
بیا وبا دوباره بودنت تمام کاش های کاش من تمام کن بیا وباز هم بپاش رنگ عشق 
 
رنگ آبی حقیقتی را به روی ای کاش های کاش من. دلم بسی گرفته است...بهر سالهای باتو
 
 بودن ونبودنت،
 
از تو خواندن وندیدنت،از تو گفتن و... .
 
خواندنی ترین سروده ی من تا ابد به یاد ماندنی. سخت ومبهمی انتهای انتها.
 
در جواب وحل تو وامانده ام.هر کجا می روم هرچه می روم باز هم حضور می باید و ظهور.
 
بوی عطر سبز پیرهنت عطر خوب آمدنت حسرت دلهای بی قرارمان شده است.
 
امید روح خفته ام بیا و روشنی بده به قلب های بی قرار. به بغض های بی امان 
 
به انتظارو انتظار وانتظار
 
@نذر نرجس خاتون :
 
مرحوم‌ آيت‌الله حاج‌ شيخ‌ عبدالکريم‌ حائري‌ يزدي‌ مي‌فرمايد:
 
 
آنگاه‌ که‌ در سامرا بوديم‌، بيماري‌ وبا و طاعون‌ شيوع‌ پيدا کرده‌ و هر روز عده‌اي‌ مبتلا شده‌ و مي‌مردند.
روزي‌ گروهي‌ از اهل‌ علم‌ در منـزل‌ مـرحوم‌ سيد محمد فشارکي‌(ره‌) بودند که‌ ميـرزا محمد تقي‌ شيـرازي‌
به‌ مجلس‌ آنها وارد شدند.
 
ايشان‌ در مقام‌ علمي‌، هم‌سطح‌ با مـرحوم‌ فشارکي‌ بودند. در آنجا صحبت‌ از وبا و طاعون‌ و خطرات‌ آنها شد
ميــرزاي‌ شيــرازي‌ فــرمود: اگــر من‌ حکمي‌ کنم‌ آيا انجام‌ مي‌شود؟ همه‌ گفتند: بلي‌.
 
فـرمود: من‌ حکم‌ مي‌کنم‌ که‌ شيعيان‌ سامــرا از امــروز به‌ مدت‌ 10 روز زيارت‌ عاشورا بخوانند و
ثواب‌ آن‌ را هديه‌ به‌ روح‌ شريف‌ نــرجس‌خاتون‌، والده‌ ماجده‌ حضــرت‌ حج(ع‌)، نمايند و ايشان‌ را
نــزد فــرزندش‌ شفيع‌ نمايند که‌ ايشان‌ شفاعت‌ امتش‌ را نزد خدا بکند، من‌ ضامن‌ مي‌شوم‌
که‌ هر کس‌ چنين‌ کند مبتلا به‌ وبا و طاعون‌ نشود
 
 آيت‌الله حائري‌ يزدي‌ فرمود:
شيعيان‌ مقيم‌ سامرا اطاعت‌ کرده‌ و زيارت‌ عاشورا را خوانده‌ و هديه‌ به‌ نرجس‌خاتون‌ کردند.
پس‌ از آن‌ تلف‌ شدن‌ شيعيان‌ متوقف‌ شد و همه‌ روزه‌ عده‌اي‌ از عامه‌ مي‌مردند
واين‌ مطلب‌ به‌ قدري‌ واضح‌ بود که‌ آنان‌ از خجالت‌، مردگان‌ خود را شبها دفن‌ مي‌کردند

اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية النصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين

 



:: موضوعات مرتبط: امام شناسي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392
امام شناسي (٣٦) نحوه تولد امام عصر

 

درس  سي و ششم امام شناسي
 
ناله فيض در فراق ولي عصر
 
گفتم فراق تا کی؟
 
گفتا که تا تو هستی
 
گفتم که روی خوبت، از من چرا نهان است؟
 
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عيان است.
 
گفتم که از که پرسم جانا نشان کويت؟
 
گفتا نشان چه پرسی؟
 
آن کوی بی نشان است!
 
گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی
 
گفتا که در ره ما غم نيز شادمان است!
 
گفتم که سوخت جانم در آتش نهانم
 
گفت آنکه سوخت او را کی ناله و فغان است؟
 
گفتم فراق تا کی؟
 
گفتا که تا تو هستی
 
گفتم نفس همين است؟
 
گفتا سخن همان است
 
گفتم که حاجتی است
 
گفتا بخواه از ما
 
گفتم غمم بيفزا
 
گفتا که رايگان است
 
گفتم ز فيض بپذير اين نيم جان که دارد
 
گفتا نگاه دارش غمخانه‌ ی تو جان است
 
 
@تاريخ و نحوه تولد امام عصر:
 
امام عصر عليه السلام در سپيده دم جمعه نيمه شعبان سال ٢٥٥ه.ق در سامرا ديده به جهان
 
گشودند.
 
تولد آن حضرت را جز عده اى خاص نمى دانستند و براى نوع مردم مخفى بود، تا مبادا مورد 
 
گزند طاغوتیان غاصب و ستمگر زمان قرار گیرد.
 
حکیمه خاتون مي گوید: روز پنجشنبه نیمه شعبان به منزل برادرم رفتم ، هنگام مراجعت ، امام 
 
عسکرى علیه السلام فرمود: امشب را نزد ما باش ، امشب فرزندى که خداوند زمین را به علم و
 
 ایمان و هدایت او زنده گرداند متولد مى شود.
 
بالاخره ماندم صبح صادق حالت اضطراب در نرجس خاتون علیهاالسلام پدید آمد، او را در 
 
برگرفتم ، امام علیه السلام فرمود:
 
سوره قدر را بر او بخوان ، مشغول خواندن سوره قدر شدم شنیدم آن کودک در رحم مادر در 
 
خواندن سوره با من همراهى مى کند در این موقع پرده اى بین من و آنها افکنده شد، دیگر 
 
نرجس را نمى دیدم ، از آنجا سراسیمه دور شدم امام عسکرى علیه السلام فرمود:
 
برگرد، برگشتم در نرجس علیهاالسلام نورى مشاهده کردم که دیده ام را خیره کرد و امام زمان
 
 علیه السلام را دیدم رو به قبله به سجده افتاده سپس دستش را بلند کرد و مى گفت :
 
 گواهى مى دهم به یکتائى خدا و اینکه جدم ، رسول خدا صلى اللّه علیه و آله است ، و پدرم 
 
امیرمؤ منان علیه السلام ، وصى رسول خدا است ، بعد یک یک امامان را شمرده تا به خود 
 
رسید.
 
او را به نزد پدرم بردم ، تا او را دید به دست گرفت و پس از خواندن آیاتى از قرآن و انجیل و 
 
تورات و زبور این آیه را تلاوت فرمود:
 
(( و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم 
 
فى الارض و نرى فرعون و هامان و جنود هما منهم ما کانوا یحذرون ؛))
 
((اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین ، نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و 
 
وارثین روى زمین قرار دهیم ، حکومتشان را پا بر جا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریان 
 
آنها آنچه را بیم داشتند از این گروه نشان دهیم ))
 
نمونه کامل و گسترده مفهوم آیه مذکور، ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین
 
بوسیله امام قائم (عج ) است .
 
امام عصر تاسال ٢٦٠ دركنار پدربزرگوارشان زندگي كردند پدر ايشان امام عسگري وظيفه
 
داشتند ضمن حفاظت جان ايشان از خطر خلفاي بني عباس  ،اثبات امامت ايشان بود .در
 
سن ٥سالگي حضرت حجت به امامت مي رسند و وقتي جعفر معروف به جعفر كذاب ادعاي 
 
مهد ويت كرد و قصد نمازگزاردن برجنازه امام عسگري را نمود امام عصر خود را مهدي 
 
معرفي نمود ند و نماز رابرعهده گرفتند.
 
اللهم عجّل لوليّك الفرج والعافية والنصر واجعلني من أعوانه وانصاره آمين
 


:: موضوعات مرتبط: امام شناسي , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : تاج بخشيان
تاریخ : پنج شنبه 7 شهريور 1392